آقای مهندس با یک تفکری و با سختی های زیاد راه خود را شروع کردند

جلسه هفتم از دور بیست دوم  سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران نمایندگی دهخدا، با استادی: راهنمای محترم مسافر علی ،  نگهبانی: مسافر حمیدرضا و دبیری: مسافر اسماعیل با دستور جلسه: "هفته بنیان کنگره 60 " روز یک‌شنبه  2 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان علی هستم یک مسافر
خدا را شکر می‌کنم که امروز در این جایگاه اولین مشارکت را انجام میدم امیدوارم بتوانم حق مطلب امروز را ادا کنم
قبل از هر چیز روز مادر را به همه شما تبریک می‌گویم امیدوارم با آموزش‌هایی که از کنگره می‌گیریم قدردان زحمات مادران عزیزمان باشیم
هفته بنیان را به تمام اعضای کنگره ۶۰ تبریک می‌گویم خیلی مهم است که ما بدونیم این دستور جلسه به چه علتی در دستور جلسات هفتگی کنگره ۶۰ قرار دارد.
از آقای مهندس تشکر میکنم که یک روزی تنها این مسیر را شروع کردند و این مسیر را نوشتند و مکتوب کردند. صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را که دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید همانطور که در نوشتارهای کنگره ۶۰ نوشته است می‌گوید با کمک نیروهای مافوق منظور این است که کنگره راهش را ادامه می‌دهد و ما اگر با این مسیر نباشیم خود به خود از گردانه خارج می‌شویم

آقای مهندس با یک تفکری و با سختی های زیاد راه خود را شروع کردند به درمان رسیدند و درمانش را ثبت کرد و به افرادی که در بند اعتیاد بودند این راه را نشان داد روش درمان کنگره ۶۰ یک شوخی نیست جسم، روان، جهان‌بینی
هیچ مرکز و ارگانی قبول نکرد که آقای مهندس با تریاک بیاید و سفرش را شروع کند ولی خود آقای مهندس خودش مطمئن بود که این مسیر جواب میدهد یکی از سختی‌های این راه همین پایلوت ۱۰۰۰ نفره بود که این افراد می‌رفتند در دانشگاه علوم پزشکی شربت OT خود را می‌گرفتند و همان جا می‌خوردند و سفرشان اینگونه بود که الان به این نقطه رسیده کلینیک‌ها هستند و راحت با نامه‌های زرد می‌توان شربت خود را دریافت کرد
وظیفه ما این است که این هفته قدردان زحمات آقای مهندس باشیم که این مسیر را به این نقطه رسانده‌اند و برای آیندگان پیشگام خوبی باشیم
در ادامه تشکر می‌کنم از زحمات کسانی که کمک کردند شعبات قزوین پایه‌گذاری بشوند
من‌بعد از چندین بار ترک‌های ناموفق به‌واسطه همسرم با کنگره آشنا شدم آن موقع نزدیک‌ترین جا شعبه فدک بود که من رفتم و مشاور تازه واردینم آقا اکبر بود که به من گفت هرچه مصرف می‌کنی همان رو دوباره مصرف کن و این مشاوره باعث شد که ترسی در من به وجود نیاید خیلی افراد بودند که باعث شدن این مسیر هموار شود آقا محمدرضا آقا تورج آقا افشین آقا موسی آقا اکبر آقا کوروش آقا سیامک و خیلی از عزیزان دیگر که صبح تا شب همه در حال خدمت بودند زمانی که من در آن شعبه در حال سفر بودم دوستان و بچه‌های زیادی بودند که خیلی کمک کردند شعبه را استوار نگه داشتند اگر این افراد نبودند من الان اینجا نبودم خداوند رحمت کند آقا کوروش را که به نظر من ریشه و اساس شعبات قزوین را ایشان بنا نهادند همیشه می‌گفتند خداروشکر که آقای مهندس رهایی‌اش را با خود نَبُرد و ماند
امروز می‌توانیم با رعایت کردن حرمت کنگره،سروقت دارو گرفتن و کارهای این‌چنینی قدردان زحمات این عزیزان باشیم
آقای مهندس در لایو روز چهارشنبه آرزوی خیلی قشنگی کردند و از خدا خواستند که دانشگاه کنگره ۶۰ بین‌المللی شود بنده هم امروز آرزو می‌کنم که انشا الله آقای مهندس به هدفشان برسند خدا را شکر که حالمان امروز خوب است و این قضیه کم موضوعی نیست انشا الله که بتوانیم در مسیر باشیم و درست عمل کنیم

عکاس: مسافر احمد (لژیون 8)
صدابردار: مسافر رضا( لژیون 15)
تنظیم: مسافر مجتبی و دانیال (لژیون9 و8)
ارسال: همسفر فرهاد(لژیون 1)