همسفر زهرا
بارها این شعر را شنیده بودم؛
"یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور / کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور."
خداوند را در تمام مراحل زندگی حتی یک لحظه از یاد نبرده بودم و تمام نذر و نیاز من به بهبود حال مسافرم ختم میشد. به اینکه پروردگارا خودت بارها گفتهای من در تاریکترین لحظات زندگیات نوری قرار میدهم. پس این چه دردی است که درمان ندارد؟ گویی خداوند به واسطهی یکی از بهترین بندگان خود علاج را قرار داده بود، اما من تا آن زمان نمیدانستم. شاید قرار بر این بود تا در زمان خود، راه را پیدا کنم. بالاخره زمان آن رسید که من هم با کنگره آشنا شوم. مدتی گذشت و هر روز به مجهولات ذهن من اضافه میشد. مات و مبهوت بودم، گویی بهشت گمشدهی خویش را پیدا کرده بودم. مشتاقانه به پیشواز آموزشها رفتم و در واقع در این مدت کوتاه، زندگی خود را بهتر از ۱۳ سال زندگی مشترک، درک نمودم. در مدت سفر، من و مسافرم آموزشهایی را دریافت کردیم که هیچ کجا، مانند آن را ندیده بودیم. آموزشها همه نور و روشنایی بود که بر کالبد یخ زدهی ما، میتابید و روح و روان ناآرام ما را آرام مینمود. وقتی به این مکان پا گذاشتم، اعتیاد تنها بهانهای بیش نبود و مسافرم برای من حکم فرشتهای را داشت که راه را برای من، باز کرده بود. چقدر این تغییر نگرش زیبا بود. بهراستی چه کسی این آموزشها را برای ما پدید آورده بود؟ تفکر او چه بود؟ او از ما چه میخواست؟ زمانی که با متون، نوشتارها و سیدیها آشنا شدم، پیبردم که او کیست و چه میخواهد؟ او را بنیان مینامیدند؛ بنیان یعنی ریشه، اصل، اساس، یعنی سرمنشأ وجود یک ساختار؛ ساختاری که به عظمت و صلابت درختان تنومند و استوار است. کسی که خود با چنین دردی غریبه نبود و آن را با تمام گوشت، پوست و استخوان لمس کرده بود، کسی که تمام سختیها را به جان خریده بود تا مرهمی باشد، بر دل رنجدیدهی تمام دردمندان عالم؛ او چیزی در سر نداشت مگر احیای انسانها، اعتلای فرزندان آدم و بازگرداندن فّر از دست رفتهی آنان. او از بین تمام عبادات، خدمت به خلق را برگزید. او نه تنها استاد، دانشمند، معلم، نویسنده، مخترع و مبتکر قرن معاصر است؛ بلکه پدری مهربان و البته انسان است. او کسی است که انسانیت را به تعجب وا داشته است. به اعتقاد من قطعاً انسانیت در برابر او سر تعظیم فرود خواهد آورد. خداوند بزرگ و مهربان را بسیار تا بسیار سپاسگزارم که صدای مرا شنید و از تمام خوبان عالم همچون تویی را بر سر راه من قرار داد، تا بدانم آنچه نمیدانم از هستی و نیستی.
همسفر عفت
قدرت نهفته در وجود آقای مهندس حسین دژاکام، تبلور دمیدن قدرت خداوند در کالبد انسان به دست انسانی دیگر است. آنگاه که ذهن و اندیشههای پاک، تجربه و علم دست به کار شده و سلامت را به دردمندان هدیه میکند. بیشک لبخند خداوند پهنهی گیتی را در بر میگیرد. این هفته را باید به کسی تبریک گفت که طبیب دلهای خسته و راهگشای تمام درهای بسته است. کلمات نمیتوانند مقام و ارزش کار استاد بزرگ را توصیف کنند. آقای مهندس دژاکام شما دستان خدا بر روی زمین هستید. خداوند خالق است و شما زندگیبخش دوبارهی جان خستهی مسافران هستید. چه زیباست لحظهای که چشم منتظر مسافران را امید میبخشید و جانی دوباره به کالبد آنان میدهید. دستان پرمهرتان را میفشارم و هفتهی بنیان را به خانواده بزرگ کنگره ۶۰ تبریک میگویم. آرزوی سلامتی و طول عمر برای آقای مهندس و خانواده محترم ایشان دارم.
همسفر فاطمه
هفتهی بنیان را به جناب آقای مهندس و خانوادهی گرانقدر ایشان و همچنین تمام اعضای کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم. بنیان از بن به معنی اصل، ریشه و پایه میآید. یعنی اینکه آقای مهندس پایهی اصلی کنگره ۶۰ هستند. ایشان نه تنها علم کنگره، بلکه تمام ساختارها، از جمله روش دیاستی، شربت اوتی، نوشتارها، قوانین و حرمتها را به وجود آوردند. جناب آقای مهندس دژاکام انسان توانایی هستند که وقت گرانبهای خود را برای از بین بردن جهل و نادانی انسانها گذاشتهاند، تا هر انسانی ذرهذره مسیر معرفت و دانایی را با کمترین هزینه طی کند و خود را به آرامش و آسایش برساند. من رهایی مسافرم و حال خوش خود و خانوادهام را مدیون زحمتهای این بزرگمرد و خانوادهی محترم ایشان هستم. خداوند را به خاطر وجود پربرکت جناب آقای مهندس و همچنین بنای ساختار عظیم و مقدس کنگره ۶۰ که مکانی برای آموزش گرفتن مسافران و همسفران است، بسیار شاکر و سپاسگزارم. امیدوارم که امکان و اجازهی خدمت کردن و حضور در چنین مکانی را داشته باشم. در انتها از راهنمای عزیزم خانم معصومه که راه درست زندگی کردن را به من آموختند، سپاسگزارم.
تایپ: جمعی از همسفران لژیون دوم به راهنمای همسفر معصومه
ویرایش: همسفر تکتم رهجو راهنما همسفر معصومه لژیون دوم
ویراستار: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه لژیون سوم
ارسال مطلب: همسفر مهدیه (نگهبان سایت) رهجوی راهنما همسفر راضیه لژیون چهارم
همسفران نمایندگی رضوی
- تعداد بازدید از این مطلب :
108