English Version
This Site Is Available In English

تفاوت جناب مهندس با دیگران در تلاش اوست

تفاوت جناب مهندس با دیگران در تلاش اوست

دومین جلسه از دوره چهل و سوم کارگاه‌های آموزش عمومی کنگره۶۰، با استادی راهنما مسافر عماد، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر کمال با دستور جلسه «هـــفــتـــــه بــنـیــــان» در تاریخ یکم دی ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت 17:00 برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که در خدمت شما خوبان هستم و امروز توانستم یکبار دیگر در حضور و در جمع این همه انسان که در راه رشد و کمال هستند، حضور داشته باشم.
از نگهبان جلسه سپاسگزارم که در این روز خوب به من اجازه خدمت دادند. آغاز هفته بنیان است؛
به همه شما دوستان تبریک می‌گویم. همیشه احساس می‌کنم، کسی هستم که از همه بیشتر، از کنگره ۶۰ نفع برده‌ام.
برای رسیدن به کنگره هر کاری می‌کنم و حاضر هستم تمام کارهایم را زمین بگذارم و خودم را به کنگره برسانم، به عقیده من انسان هرکاری در کنگره می‌کند تا به حال خوش برسد مهم نیست که آن چیز پول، اعضای خانواده، شغل و یا جایگاه اجتماعی من باشد.
بعضی‌ها از مصرف مواد مخدر لذت می‌برند، حالشان با آن به لحاظ خودشان، خوش است ولی یک سری کارها در دنیا وجود دارد که اگر آن‌ها را در دنیا، پیدا بکند نه تنها در آن لحظه حالش خوش می‌شود بلکه ظرفیتی برایش پیدا می‌شود تا در آینده مدام حالش خوش و خوش‌تر باشد و هیچ‌گاه احساس کمبود نکند.
چیزهای بد مثل مواد مخدر در لحظه به آدم حال خوش می‌دهند ولی در ادامه حال آدم را خراب می‌کند و وابستگی‌های خیلی بدی ایجاد می‌کنند و در ادامه انسان خودش پی می‌برد که راه را عوضی رفته و باید آن راه را برگردد و لذت‌هایی را که برده با تمام سختی و مشقت، به نقطه اول برگرداند.

آقای مهندس دزاکام درگیر اعتیاد و این فریب شیطانی شده بودند؛
شیطان از انسان خیلی کارها می‌خواهد و حال آدم را خراب می‌کند و این حال خرابی مدام اضافه‌تر هم می‌شود.
بعضی‌ها وقتی در این موقعیت قرار می‌گیرند، دچار ناامیدی می‌شوند مثل خود من که گفتم من مصرف‌کننده مواد مخدر شده‌ام، راهی هم ندارد، مثل غذا خوردن در چند وعده‌ باید چند وعده هم مواد مصرف کنم و این را پذیرفته بودم.
خداوند را شکر با کنگره ۶۰ آشنا شدم؛ خداوند را شکر که شخصی به نام مهندس دژاکام ناامید نشده و با اینکه بارها و بارها ترک‌های مختلف را امتحان کرد و نتیجه‌ایی نگرفت به این موضوع فکر و تفکر کرد تا بالاخره راه برایش باز شده و آن الهامات و القائات به ایشان رسید که چگونه می‌توان این درمان را بدرستی انجام داد.
انسان اگر حقیقتا به یک شادی جاویدان و حقیقی برسد هیچ وقت احساس نمی‌کند که این حس را باید برای خودش نگه دارد.
من همیشه به بچه‌ها می‌گویم اگر بعد از درمان از کنگره رفتید یعنی درمان نشده‌اید نه به این دلیل که کنگره می‌گوید باید به کنگره بیایید تا درمانتان مستدام بماند؛
در کنگره ۶۰ اگر ۱۰ ماه سفر کنیم جسم صد در صد بر می‌گردد به جسم قبل از مصرف و شاید حتی بهتر از آن، آن سطح از مواد بیوشیمیایی که باید تولید و ترشح شود از قبل نیز بهتر می‌شود. چرا می‌گویم کار به اینجا ختم نمی‌شود؟ بخاطر اینکه انسان ممکن است هر لحظه آنرا خراب کند.
بعضی‌ها هم ممکن است راه جهان‌بینی را در کنگره خوب یاد گرفته باشند، چون به عقیده من اصل جهان‌بینی این است که من فهمیده باشم، هر قدم و هر لحظه باید تفکر کنم که این کاری که می‌خواهم انجام دهم آیا بهترین کار است یا خیر، اگر هر لحظه فکر کنم، در هر لحظه دانایی داشته باشم و به فرامین الهی که در صحبت‌هایی که آقای مهندس به آنها خیلی تاکید می‌شود، سفر جهان‌بینی را تا آخر طی کردم و نمی‌خواهد که حضوری هم بیایم ولی از اینجا می‌شود متوجه شد که درمان شده‌ام یا نه که انسان اگر یک شادی را واقعا و حقیقتا پیدا بکند، هیچ‌گاه حاضر نیست آنرا تنهایی و برای خودش داشته باشد، یعنی قطعا شادی از ظرفیت وجودی من بیرون می‌زند و وقتی این حجم از شادی از ظرفیت من بیرون بزند به تنهایی نمی‌توانم آنرا درک کنم، بنابراین می‌آیم اینجا و دست بقیه دوستان را می‌گیرم و می‌گویم من یک چیز خیلی‌خیلی زیبا پیدا کردم و بیایید تا به شما هم آن جایگاه را نشان دهم و شما هم استفاده کنید تا لذت من هم صد چندان شود.

آقای مهندس حقیقتاً به این درمان رسیدند، یک لذت و شوق حقیقی که حاضر نبودند تنهایی آن را تجربه کنند بنابراین از خیلی چیزهای دیگر گذشتند و این شادی را در غالب کنگره ۶۰ برای همه مردم جهان تا ابد جاودانه کردند. این کار شاید به نظر، خیلی معمولی بیاید. استاد امین می‌گویند آدم که بار اول به کنگره ۶۰ می‌آید یک لیست بلند‌بالا از اشتباهات کنگره می‌تواند بنویسد و بگوید این‌ کارها را دارند اشتباه انجام می‌دهند و من اگر بودم بهتر آن کار را اداره می‌کردم ولی اگر ۶ سال در کنگره باشد به حرف‌های خودش می‌خندد و به بهترین شیوه اداره کردن آن پی می‌برد.
آقای مهندس انسانی است مثل من و همه و تفاوت ایشان با بقیه، فقط در تلاش است.
ایشان کسی هستند که هر روز ساعت ۵ صبح بیدار شدند و تقریبا بیشتر این سال‌ها را از ساعت ۶ صبح در اختیار کنگره بوده‌اند.
در کره خاکی چند نفر را می شود پیدا کرد که ۲۶ سال از عمرشان را بی‌وقفه و بدون تعطیلی برای یک مجموعه تلاش کرده باشند.
آقای مهندس روزهای فرد می‌روند برای رسیدگی به مسائل خانم‌های مسافر و روزهای زوج نیز برای آقایان، روزهای جمعه هم در پارک برای ما حضور دارند و هیچ تعطیلی و مسافرتی برای ایشان وجود ندارد. هیچ استراحتی برای آنها وجود ندارد. با تمام نیرو، با یک سرعتی که اگر صور پنهان ایشان را بخواهیم توصیف کنم، سرعت نور در برابر ایشان هیچ است، برای کمک به انسان‌ها تلاش می کنند. این تفاوت بنیان کنگره ۶۰ است و اگر کسی این تلاش را کند، می‌تواند به این جایگاه برسد.

تایپ:مسافر حمید
عکس:مسافر مسلم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .