سی دی قلب در مورد نوشتههای مهندس دژاکام در ۳۰ آبان سال ۱۳۸۸ است که با عنوان درمان نوشته شده. اهمیت وادی سیزدهم و چهاردهم در این است که در قلبها رودخانه بحری جاری بشود که سرچشمه آن زمین و سما است و هرگز خشک نمیشود. هموار نمودن و باز نمودن قلبها بسیار سخت است و با ضرب تازیانه دربها بیشتر سخت و غیر قابل تسخیر میشوند. اما این فرمان، فرمان خداست که مرض را به طور عمیق درمان بنماییم و این بسیار سخت است. وادی سیزدهم میگوید پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست، هر مرحله تمام بشود مرحله دیگری آغاز میشود. این وادی قبل از رسیدن به وادی محبت است یعنی اگر ما وادیها را پشت سر گذاشته باشیم و به آنها عمل کرده باشیم حالا وارد وادی محبت میشویم. قلب یا دل یعنی چه؟ عضو مهمی در بدن است که خون را پمپاژ میکند. قلب یعنی مرکز حس. وقتی میگوییم قلبش از سنگ است یا قلبش سیاه است یعنی چه؟ جایگاه قلب در سینه است، یعنی حسش سنگ و سیاه است. ما سه کلمه کلیدی در کنگره60 داریم، این سه کلمه پارامترهای مهم در آفرینش را نشان میدهد که تمام جهان به این سه بستگی دارد: صوت، نور و حس. در آفرینش اول کلمه وجود داشته که همان صوت است. نور هم هستی را به وجود آورده است. الله النور و سماوات یعنی ارتباط هستی با این سه پارامتر انجام میگیرد. در قرآن هم خیلی به این نکات اشاره شده است. این را بارها گفتم ورای اینکه قرآن کتاب آسمانی و دینی ما است، به آن به عنوان یک منبع تحقیق نگاه کنید! ببینید چه مطالبی در آن نوشته شده، از خلقت چه میگوید، راجع به زمین، آسمان و ستارگان چه حقایقی را برای ما بیان میکند؟ قرآن سه چیز را مرتب تکرار کرده است؛ سمع، ابصار و قلوب. همان شنوایی به صوت اشاره دارد. ابصار یعنی چشمها که به نور اشاره دارد و قلوب قلبها به حس اشاره دارد. حس ما دریافت کننده است، دریافت کننده نور و صوت. برای اینکه قلب روشن باشد باید حسمان را پاک کنیم و حسهای منفی را از خود جدا کنیم. ببینیم آیا حس ما سیاه یا خراب است؟ خراب بودن حس از کجا میآید؟ از کینه توزی، دشمنی، حسادت، مردم آزاری، شهادت دروغ، مال مردم خواری، بدخواهی برای دیگران و... . در بهشت بودن یعنی حس خوب داشتن. کجا خوش است؟ آنجا که دل خوش است. سرمایه این انسان به این است که چقدر دوست میدارد و چقدر دوست داشته میشود. هموار نمودن و باز نمودن قلبها بسیار سخت است. درست کردن احساسات دیگران کار سختی است و به زور نمیشود و کاری است که ما اکثراً انجام میدهیم. این کارها رابطه را تیرهتر میکند، مثل اینکه بخواهیم با تازیانه قلبها را باز کنیم که باعث میشود بدتر قلبها بسته شود مثل دعواهای طایفهای که تمامی ندارد. عزیزترین انسانها نزد خداوند پرهیزگارترینند. در کنگره60 هم گاهی تعصبهای قومی دیده میشود که اصلاً پسندیده نیست و باعث رشد نمیشود.
در کنگره60 بین انسانها فرق وجود ندارد و درب کنگره60 برای همه باز است، برخلاف کمپ که درش بسته است در کنگره60 هر کس بخواهد میتواند وترد شود و هر وقت بخواهد خارج بشود. ما تلاش میکنیم اعتیاد را به طور عمیق درمان کنیم. در دنیا دانشهای زیادی است اما عمل به آن دانشها چه میشود؟ کاربرد آنها چه میشود؟ آیا حس تغییر کرده؟ دانش وقتی کاربردی است که حس ما درست بشود و قلب سیاه و سنگ نباشد. درمان به طور دقیق کار بسیار سختی است و زمان میخواهد. پرورش انسان گاهی صد سال طول میکشد. انسان برای تغییر حس و از آلودگی خارج کردن حسها زمان زیادی لازم دارد. وقتی از درمان سخن میگوییم منظور درمان یک بخش از بدن نیست، سالم بودن جسم، افکار و اندیشه و روان مد نظر ما است. مرض را که حل کردی باید بقیه مسائل هم درست شود. چه کار کنیم سالم باشیم؟ چگونه از بیماری پیشگیری کنیم؟ مهمترین نکته افکار سالم و احساس سالم است. بیماریهای روان تنی یعنی حس انسان خراب است. در بیماریهای روانی هم باید ریشه را حل کنیم. مثلاً در افسردگی و اضطراب باید ریشه را حل کنیم. تغذیه، ورزش و خوابمان را درست کنیم. حس و فکر را درست کنیم. در لژیون جونز میبینم افراد بدترین بیماریها را دارند، در همان حال پانزده کیلو اضافه وزن دارند. این یعنی بیماری! باید اول اضافه وزن برطرف شود. هیچ کدام از این درمانها با تازیانه درست نمیشود. مثلاً درمان چاقی جسم، جراحی پلاستیک برای چاقی همان ضرب تازیانه است که جسم را درست نمیکند بلکه دروازهها را بیشتر میبندد. اولین چیز، صور پنهان باید درست شود. تمام گیرندگی ما بستگی به حس دارد. رادیو تعیین میکند که شما چه موجهایی را بگیرید. حس باعث افسردگی و ناامیدی میشود. درمان اعتیاد را انجام میدهیم ولی پزشک نیستیم. داریم تحقیقات مقالات را انجام میدهیم، از طریق آزمایشگاه و تحقیقات آزمایش بنیانی و سلولی مولکولی کردیم که ستونها محکم شود. تحقیق میکنیم که مواد مخدر چه اثری بر سیستم سلولی مولکولی انسان میگذارد و نه درست میشود و باز تحقیق میکنیم. درمان اعتیاد چه اثری بر سیستم مولکولی سلولی انسان میگذارد؟ اینها در مقالات جهانی چاپ میشود و این یعنی محکم کردن ستونها. ما مقالات قوی و نیرومند میدهیم همین یعنی ستونها را با کمک هم مستحکم میکنیم. با نیروی عقل و ایمان کلمات الهی یعنی همان ارزشها است که در سطوح مغز، وجود و احساس ما حک میشود. اگر به طرف ارزشها برویم و اصلاح کنیم، گمان بد نبردن را بتوانیم عمل کنیم. حسادت ، دیگران را از مدار خارج کردن برای منافع خود و اینا همه کارهای شیطانی است. همه را کنار بگذاریم و به سمت ارزشها برویم. اللهم یحب المحسنین، خداوند نیکوکاران را دوست دارد. آدمهایی هستند برای خدمت به دیگران از جان و مال خود میگذرند. این زمانی است که حس انسان تصفیه و از آلودگیها پاک شده باشد. برای صداقت داشتن باید آن دانش و کشش بهوجود بیاید، چشمه خودش بجوشد. نمیشود آب در چشمه بریزیم. دست ما نیست. بعضی انسانها از گیرندگی لذت میبرند مثل غذای مجانی گرفتن. بعضی دیگر از دهندگی و بخشش به دیگران لذت میبرند، از کم کردن رنج و غم و اندوه دیگران لذت میبرند. آن زمانی است که با نیروی عقل و ایمان، کلمات الهی را در سطوح مغز حک کند و با جان خود آبیاری میکند و دوباره این ارتباط برقرار میگردد. این آغاز است. در جهان مادی برای نرسیدن انسان به راه مستقیم نیروهای اهریمنی، بازدارنده و تخریبی در مسیرهای مختلف توان او را تضعیف میکنند تا انسان آزموده شود. به صراط مستقیم رفتن راحت نیست. گردنههای مختلف دارد اما مهم این است که ما بتوانیم راه مستقیم را انتخاب کنیم و با عقل و ایمان حسمان را درست کنیم. قلب ما یعنی حس ما. امیدواریم خدواند به ما کمک کند حسمان را ترمیم و درست کنیم .
منبع: سیدی قلب
نویسنده: همسفر ماهک رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر نگین رهجوی همسفر عطیه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
9