English Version
This Site Is Available In English

عاشق را حساب با عشق است

عاشق را حساب با عشق است

با چه شرایط سختی کنگره مهیا شد تا انسان‌هایی که راه خودشان را گم کرده‌اند، بتوانند مسیر را پیدا کنند. پیدایش مواد مخدر با پیدایش انسان برابر است؛ چون انسان همیشه نیاز داشت چیزی استفاده کند که در بعضی مواقع از خودش بی‌خود شود؛ حتی بعضی افراد بر این باور هستند که جامعه عاری از اعتیاد باشد که این جامعه خیلی می‌تواند خطرناک باشد. منظور از مخدر، مخدرهای طبیعی، شیمیایی و صنعتی؛ شامل کوکائین، الکل، انواع و اقسام قرص‌های روان‌گردان، قرص‌های ضد‌افسردگی و قرص‌های خواب‌آور که همه با وجود اینکه محرک هستند، مواد‌ مخدر نام دارند؛ مثلاً یک آدم هروئینی که تو سری‌خور می‌شود، باید همینجوری باشد؛ چون در غیر این صورت ممکن است برای جامعه مضر باشد؛ ولی چیزی که مهم بود اینکه هیچ راه حل منطقی برای درمان اعتیاد وجود نداشت. اعتیاد را به غیر از درمان سه بعد جسم، روان و جهان‌بینی، نمی‌توان طور دیگری درمان کرد؛ تنها از این طریق درمان کنگره می‌توان مشکلات افسردگی، بی‌خوابی، مسائل زناشویی یک مصرف‌کننده را درمان کرد. در گروه معتادان گمنام، یکی از مشکلاتی که در آقایان است اینکه شخص مصرف‌کننده باید رختخوابش را حداقل یک سال از خانم‌اش جدا کند؛ حتی شاید مدت بیشتری و این خیلی مهم است؛ چون مسائل جنسی باعث بقاء و ذات انسانیت است اگر نبود 150سال دیگر جمعیت کره زمین به صفر می‌رسید؛ همچنین بشر منقرض می‌شد مثل تمام جانداران دیگری که منقرض شدند. آقایانی که تریاک و هروئین را ترک می‌کنند، دچار انزال سریع می‌شوند بعد به آن‌ها داروی روان گردان می‌دهند که انزال‌شان درست شود و آنقدر بی‌حس می‌شوند که باز مشکلات دیگری بوجود می‌آید؛ گویی دچار سندرم دائم خماری می‌شوند و سیستم ایمنی بدن‌شان دچار نقص می‌شود به همین دلیل گفته می‌شود که اعتیاد درمان ندارد و یک بیماری مرموز، لاعلاج و پیش‌رونده است؛ همچنین هیچ راه حل عقلایی و منطقی برای آن وجود نداشت تا اینکه در سال‌75 بنیان کنگره که خودش مصرف‌کننده بود، در ماه مبارک رمضان راه‌حلی را تست می‌کند و در 15آذر 76، این راه‌حل قطعی به نتیجه می‌رسد. می‌گویند که ترک را هر کسی به گونه‌ای انجام می‌دهد؛ به عقیده جناب مهندس همه راه‌ها درست نیست. در ادامه این مثال را می‌زنم که مثلاً اگر شما می‌خواهید به تبریز سفر کنید، همه راه‌ها به تبریز ختم نمی‌شود، مسیر درمان اعتیاد هم در آن سال پیدا شد که غیر‌قابل باور بود و درمانش با داروی شربت اعتیاد بود یعنی باید برای درمان انواع مخدر از شربت تریاک استفاده می‌شد و زمانیکه در کنگره این کار به نتیجه رسید، طرح‌های بسیار زیادی در کشور ارائه داده می‌شد مثل طرح‌های والعادیات یعنی جمع‌آوری معتادین در خیابان‌ و سر چهارراه‌ها همان افرادی که حدودی تابلو بودند را به اردوگاه‌ها می‌بردند و تحت شرایط بسیار سخت قرار می‌گرفتند؛ حتی خود بنده را چند بار گرفتند؛ چون فکر می‌کردند که راه درمان اعتیاد همین است اگر یک پزشک در کشور‌های پیشرفته، الکلی‌ها را معالجه می‌کرد، تحت تعقیب قرار می‌گرفت مثل سقط جنین که غیر‌قانونی است پزشک باید قاچاقی این کار را انجام دهد؛ اعتیاد هم به همین صورت بود. دیدگاه دنیا روی این بود که اعتیاد یک بیماری اخلاقی است در کشور ما هم همین‌طور بود. در برخی از روزنامه‌های آن زمان می‌گفتند که اعتیاد را ظرف مدت‌۶ماه به طور کل، ریشه‌کن می‌کنیم. یکسری قضایاء به این راحتی نیست؛ هنوز زمانی است که در کل دنیا شهرداری توان مقابله با موش‌ها را ندارند،چه برسد که معتادین را درمان کنند‌. به تصور بعضی‌ها، از بین بردن موش که با چند تا سم قوی کاری ندارد در صورتی که یک سم به موشی داده شد، آن خورد و مرد. موش‌های دیگر دهان موش مرده رو بو می کنند و آن سم را نمی‌خورند و به هم اطلاع می‌دادند. معتادانی هم که سطح شعور اجتماعی‌شان بالا بود به یکدیگر خبر می‌دادند که طرح والعادیات در حال اجرا است در این شرایط کسی از خونه بیرون نمی‌آمد و یکسری افراد بی‌خبر مثل بنده، گیر می‌افتادند. یکی می‌گفت اعتیاد را با اعدام حل می‌کنم و هر کس که قاچاقچی بود را اعدام کرد و یکسری معتادین هم به جزیره فرستاد؛ اما این موضوع حل نشد در این شرایط و این جو که اعدام و تبعید می‌کردند، بنیان کنگره‌۶۰ و درمان قطعی اعتیاد با شربت تریاک ابداع شد. این ساختمانی که در اختیار ما است، مربوط به سازمان مبارزه با مواد‌مخدر می‌باشد با چه تفکر و ترفندی بنیان کنگره توانست این پروژه را به ثبت رساند و به مرحله‌ اجرا رسد. مسیر بسیار پر فراز و نشیبی وجود داشت؛ باز کردن هر گره مثل مثنوی‌ هفتاد من بود.

راهنماهایی داشتیم که از همان جریان روزی روزگاری بود، غیر از خدا هیچ کس نبود تا توانستیم راه و مراحل تدریجی درمان را جا بیندازیم، بسیار سخت گذشت برای همین من الان تنها خودم رهایی را امضا می‌کنم؛ چون همه رهایی ها یک ماهه، دو ماهه، سه ماهه دارو را رها می‌کردند که من منع‌اش کردم و الان تنها  خودم رهایی را امضاء می‌کنم که در تمام طول درمان‌شان استاندارد و یکدست باشد. در غیر این صورت، ذره ذره پروسه درمان ناقص می‌شد؛ حتی صحبت کردن اعضاء هم با یکدیگر مشکل بود؛ چون از هر کلمه حرف‌شان، ۸تا فحش و ناسزا بود؛ همچنین مکافاتی داشتم تا این را درست کنم. پسوندهای جان را در معرفی حذف کردم که چه مسافرین و چه همسفران به مشکل نخورند. هزینه، پول و پرورش نیرو و طی کردن بعد مسافت هزاران کیلومتر و زحماتی که بقیه مثل دیده‌بان‌ها، مرزبان‌ها و راهنماها که تمام زندگی‌شان را در این راه گذاشتند، بدون هیچ چشم داشتی صدها نفر، دست در دست هم می‌رویم که تنها یک نفر از شما‌ها به درمان رسد.
در کنگره با عقاب‌ها پرواز کنید که شما را به بلندی‌های آسمان می‌رسانند. الان از آن تاریخ، 17سال گذشته تا کنگره به این نقطه رسیده با 40 مرکز که من برای اینکه کیفیت حفظ شود، جلوی تکثیر بی‌رویه شعب را گرفتم. عاشق را حساب با عشق است، با معشوق چکار است؟ من و همه اعضاء کنگره عاشق این هستیم که شما به رهایی برسید. مهندس دژاکام، کنگره را بنیاد نهادند، اعتیاد را درمان کردند، بیش از 10هزار نمونه خوب و سالم بوجود آوردند‌. برای بعضی از بیماری‌ها تئوری درمان ارائه کردند، از افتاده‌ترین آدم‌ها،قوی‌ترین آدم‌ها را تربیت و آموزش دادند؛ ولی بر هیچ کس منتی ندارند. سخت‌گیری ایشان و تیم‌شان بخاطر وجود خود ما است که از خواب، بیدار شویم. نباید مسافران و همسفران با یکدیگر باشند؛ چون اگر یکی سقوط کند، سعی در سقوط دیگری می‌کند. روش درمان با DST توسط جناب مهندس استخراج شد و به ثبت رسید. 14وادی را به نگارش در آوردند، پله پله کار کردند هر هفته یک سی‌دی از زوایای مختلف انواع و اقسام موضوعات گوناگون را آموزش می‌دهند با نازلترین قیمت، ساختار و مدیریت کنگره را برنامه ریزی کردند. در آخر مهندس می‌فرمایند که از هر گونه مشکل ما سعی کردیم چیزی را به نفع خودمان درآوریم. اگر سختی، مشکلات و بیماری وجود دارد، نه به عنوان لعنت بلکه به عنوان رحمت  نگاه کنیم. خداوند را شکر می‌کنم که امروزه خوشبختانه با ابداع روش DST و شربت OT به دست جناب مهندس دژاکام، اعتیاد، درمان قطعی و کامل دارد. در پروسه زمان 11ماه، سه پارامتر جسم، روان و جهان‌بینی به تعادل می رسد. به امید اینکه تمامی همسفران و مسافران به رهایی برسند.

نویسنده: همسفر عطیه رهجوی راهنما همسفر محیا (لژیون سوم)
رابط خبری و ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کریمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .