آقای مهندس بنیان نجات انسان‌های دردمند

سلام دوستان سحر هستم همسفر

بنیان یعنی پایه، ریشه و اساس. هر کاری اگر بخواهد سر به آسمان هم بزند باید ریشه و پی‌ریزی‌اش همراه با تفکر و آینده‌نگری باشد دقیقاً همان چیزی که در افکار بنیان کنگره دیده‌ایم؛ اگر آقای مهندس دژاکام که بنیان‌ کنگره و پایه‌گذار روش درمان تدریجی هستند، نبودند امروزه هیچ‌کدام از ما به درمان قطعی نرسیده بودیم و مثل خیلی از افراد دیگر که بر این باور هستند که اعتیاد هیچ درمانی ندارد ما هم این باور غلط را داشتیم و هم‌چنان زندگی‌مان درگیر این بیماری بود. آقای مهندس به افکار و دانسته‌های خود اعتماد کامل داشته‌اند و دارند، به همین دلیل است می‌گویند اهداف کنگره‌۶۰ مشخص و هدف‌گذاری شده است و می‌دانیم که به کجا می‌خواهیم‌ برویم.

به گفته آقای مهندس کنگره‌۶۰ یعنی همه، یعنی تمام کسانی که یک صندلی در اختیار خود گرفته‌اند برای نشستن تا آموزش بگیرند برای زندگی و یکی از این آموزش‌ها سی‌دی‌هایی است که به ما داده می‌شود تا هر روز تغذیه شویم. آقای مهندس در ابتدا به تنهایی برای کنگره تلاش زیادی کردند و با مشکلات زیادی روبه‌رو شده‌اند؛ چون هدف و ایمان داشته‌اند، دست از تلاش بر نداشتند و اگر منِ همسفر امروز آرامشی در زندگی دارم و مسافر من به رهایی رسیده‌ است همه به دلیل از خودگذشتگی و آموزش‌های آقای مهندس است که در اختیار من می‌گذارد و اگر آقای مهندس به رهایی می‌رسیدند و فقط در فکر خودشان بودند خدا می‌داند چه بلایی سر این همه افراد که در کنگره هستند می‌آمد. در جلسات اول ورودم به کنگره با خود می‌گفتم که من برای مسافرم می‌آیم و خودم مشکلی ندارم و چیزهایی که این‌جا آموزش داده می‌شود را که همه می‌گویند چیز جدیدی نیست، فقط وظیفه همراهی مسافرم را دارم؛ ولی بعد از مدتی متوجه شدم که درست است مطالب همان است، صحبت‌ها همان است؛ ولی همه چگونه می‌گویند و آقای مهندس چگونه می‌گوید، بیانی که آقای مهندس دارد متفاوت است دل‌نشین است، سرشار از محبت و دل‌سوزی است، آقای مهندس در نیمه‌ راه هیچ‌کس را رها نمی‌کنند و به اَمان خدا نمی‌گذارند، این است که منِ همسفر برای دیدن آقای مهندس در زمان تعیین شده لحظه‌شماری می‌کردم تا طعم شیرین رهایی را من و مسافرم تجربه کنیم و از آن روز به بعد شنیدن صدای دل‌نشین و پر از محبت ایشان برای من به گونه‌ای دیگر شده‌ است. من همیشه دعاگوی ایشان هستم و این هفته را به آقای مهندس عزیز و خانواده محترم ایشان تبریک عرض می‌کنم.

سلام دوستان محدثه هستم همسفر

من هم به نوبه خود بیست‌و‌هفتمین سالگرد رهایی و آزادی بزرگ‌مرد تاریخ، آقای مهندس عزیز را تبریک و تهنیت عرض می‌کنم. به فرموده ایشان این تنها رهایی و آزادی من نیست؛ بلکه بیداری و آزادی هشتاد‌ هزار نفر، فرد مصرف‌‌کننده از بند اعتیاد است. آقای مهندس در تاریخ ۱۳۵۷/۱۰/۱۷ به رهایی رسیدند و با کشف متد DST توانستند طی ۱۱ ماه ساختار جسم و فیزیولوژی بدن خود را به حالت طبیعی درآورند و از آن‌جایی‌ که وجودشان سرشار از ایمان، عشق و باور الهی بود آن را به عموم مردم بخشیدند تا با این متد از نو متولد شوند. هفته بنیان، هفته تشکر و تقدیر از آقای مهندس و خانواده محترم‌شان است که در این مسیر عاشقانه خدمت کردند و از حق، جان و مال‌شان گذشتند تا دیگران نیز از سلامتی و رهایی بهره‌مند شوند. آقای مهندس، بذری بودند در دل خاک که از درون‌شان درخت کنگره به‌وجود آمد. بنیان؛ یعنی ریشه و اصل، وقتی شخصی ساختمانی را تأسیس می‌کند؛ یعنی آن را بنیان کرده‌؛ بنابراین آقای مهندس با کشف متد DST که راه و مسیری است به سوی درمان اعتیاد، کنگره‌۶۰ را تأسیس کردند و هم‌اکنون کسانی که وارد کنگره می‌شوند دقیقاً همین مسیر را طی می‌کنند و با فراگیری آموزش‌ها و نوشتن سی‌دی‌ و انجام درست متد DST زیر نظر راهنمایان به نتیجه می‌رسند و به صورت ریشه‌ای و با به راه‌اندازی مجدد سیستم ایکس، سالم کردن جهان‌بینی و دیدگاه‌شان نسبت به خود و جهان پیرامون خویش به درمان کامل می‌رسند، به طوری‌که هیچ‌گونه هوس و نیازی نسبت به مواد احساس نمی‌کنند و حتی می‌توانند در لابراتوار ساخت مواد مخدر فعالیت داشته باشند.

کنگره‌۶۰ نه تنها برای مصرف‌کنندگان شفاست بلکه برای منِ همسفر هم سراسر آموزش و آگاهی است، باشد که منِ همسفر با فراگیری آموزش‌ها و کاربردی کردن آن‌ها ریشه در افکار و عقاید سالم بزنم تا در برابر طوفان مشکلات و مصیبت‌ها همواره استوار بمانم و از راه مستقیم و اصل وجودی خویش خارج نگردم و کم‌کم علف‌های هرز ذهنیت خود را از بین ببرم و آن‌ها را با بذری از جنس معلومات و تفکرات آقای مهندس جایگزین کنم تا همواره رهرو و روشنگر زندگی من باشند.

گردآوری: رابط خبری همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون اول)
ارسال: راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان