هفتمین جلسه از دوره هشتم کارگاه مجازی نمایندگی شهباز با استادی همسفر الهه با دستور جلسه «بنیان کنگره ۶۰» در روز شنبه ۱ دی ماه ۱۴۰۳ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
کنگره۶۰ در سال ۱۳۷۸ توسط آقای مهندس حسین دژاکام بنیان و پایهگذاری شده است. کنگره۶۰ یکی از سازمانهای مردمنهاد در حوزه اعتیاد و موادمخدر است که در زمینه کاهش آسیبهای ناشی از مصرف موادمخدر و اعتیاد به صورت رایگان و در سطح ملی فعالیت میکند. استاد امین فرمودند: هر جشنی که در کنگره۶۰ گرفته میشود، از این جهت است که ما این مناسبتها را فراموش نکنیم، چون انسان دچار فراموشی میشود و فراموشی یکی از اضلاع مثلث تاریکی است و چون انسانها نیاز به یادآوری این مناسبتها دارند، همه دور هم جمع میشویم و از زحمات اشخاص مختلف بنا بر شرایط و موقعیت او قدردانی میکنیم. جشن بنیان هم یکی از این مناسبتها میباشد که از زحمات جناب مهندس دژاکام قدردانی میکنیم. اینکه هر انسان در این هستی قرار گرفته قطعاً دلیلی وجود دارد و اگر دلیلی وجود نداشت خالق، او را از جهانی به جهان دیگر منتقل میکرد. در این جهان هر یک از ما نقشی برعهده داریم که اگر آن نقش رؤیت بشود تواناییها و استعدادهای آن شخص کشف میشود و از تواناییهایش انرژی و مهارت به وجود میآید. مهندس دژاکام هم دوربین خود را برای کشف استعدادها و تواناییهای افراد کنگره۶۰ زوم کردند و آنها را پررنگ کردند؛ که با هر کشفی عطری مخصوص به خود فضای کنگره۶۰ را پر میکند و همه از فضای خوب و عطرآگین کنگره۶۰ و بودن در کنار افراد، بهرهمند میشوند. در رابطه با دوست داشتن، اینکه انسان مجموعهای از اضداد است و جناب مهندس دژاکام آموزش دادند که رفتار انسانها با ما تابع رفتار ما با آنها است؛ دیدن همدیگر و صفات خوب، آنقدر در زندگی انسانها تأثیر دارد که باید به عنوان یک اصل رعایت شود و این پیوند محبت است که ما را متصل به هم نگاه میدارد و اگر ما حالمان بد است زمانی است که محبت از یادمان رفته است. هر انسانی در هستی نقشی دارد و نهایت آرزوی آن فرد، این است که نقشی را که برعهده او گذاشته شده است را به بهترین شکل اجرا کند تا خوب دیده شود. یکی از ابزارهای نیروهای بازدارنده این است که انسانها اصلاً دیده نشوند؛ وقتی این اتفاق رخ میدهد باعث میشود که آن نقشها کمرنگ شوند. مانند شخصی که بیمار است و بیماری این شخص، برای دیگران اهمیتی ندارد، بنابراین دیده شدن یکی از بخشهای مهم زندگی است. یکی از خصایص انسانهایی که به درجهای از آگاهی میرسند این است که همه را خوب میبینند. برای اینکه ما انسانها یکدیگر را خوب ببینیم و درک کنیم باید یکدیگر را دوست داشته باشیم، اگر دوست داشتن را درخودمان پرورش بدهیم باعث میشود که بتوانیم در انسانها خوبیها را ببینیم. اولین فایدهای که این موضوع دارد این است که باعث میشود خوبیهای آن شخص به ما منتقل شود. رفتار انسانها تابع رفتار ما با آنهاست. انرژی من برای زندگی کردن به این بستگی دارد که از انسانها چه چیزی دریافت میکنم. وجود هر انسان مانند یک باتری است که پتانسل محدودی دارد و روزی تمام میشود. باتری هم برای شارژ شدن، نیاز به دینام دارد و دینام از همان قسمت محبت و دوست داشتن بهوجود میآید؛ میبینیم که دیده شدن انسانها و خوبیهای آنها چقدر نقش مؤثری در زندگی ما دارد و این یک اصل در زندگی ماست و نباید آن را فراموش کنیم. مشکل اصلی ما انسانها از جایی شروع میشود که فکر میکنیم به دلیل اینکه کارهای خوبی را انجام دادایم در نتیجه آدم خوبی هستیم و همه باید از ما الگوبرداری کنند؛ در صورتی که اینطور نیست. در اصل باید دیگران این را باور کنند که ما انسان خوبی هستیم. محبت در درون تمام انسانها است ولی انسان باید درون خودش را از کینه خالی کند تا بتواند آن محبت را جذب کند. ما انسانها باید دائماً احوالات خودمان را نقد و بررسی کنیم تا به آن درجه از پختگی لازم برسیم. اگر کسی بتواند محبت را به گونهای یاد بگیرد که در جای لازم بتواند به انسانها کمک کند، آنجاست که به پختگی لازم رسیده است.
تایپ: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیوندوم)
ویراستار و ارسال کننده: نگهبان سایت همسفر سمیه
همسفران نمایندگی شهباز
- تعداد بازدید از این مطلب :
48