English Version
This Site Is Available In English

OT دارویی کامل

 OT دارویی کامل

پنجمین جلسه از دوره چهارم کارگاه‌های آموزشی عمومی مسافران و همسفران نمایندگی آبیک با استادی راهنما محترم مسافر یوسف، نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافر فتح الله با دستور جلسه OT روز پنجشنبه 29 آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان تشکر می‌کنم این فرصت را در اختیار من قرار دادند در خدمت شعبه آبیک باشم. جلسه امروز به دو بخش تقسیم می‌شود: بخش اول دستور جلسه هفتگی و بخش دوم تولد آزادمردی اصغر عزیز را جشن می‌گیریم.
اوتی مخفف اپیوم تینکچر است. اپیوم به معنی تریاک و تینکچر به معنی شربت است. آقای مهندس می‌فرمایند: من هنوز در عالم هستی دارویی را کامل‌تر از تریاک برای درمان هر نوع بیماری ندیدم؛ علت و دلیل هم دارد، علمی که تجربه شده، سندی بدون نقص است. کنگره ۶۰ هم تجربه می‌کند و هم داخل لابراتوار، علمی اثبات می‌کند تریاک کامل‌ترین دارو است زیرا سندروم محرومیت در اثر استفاده از مواد مخدر در یک فرد مصرف کننده پیدا می‌شود، تریاک به علت ترکیبات کامل آن را پوشش می‌دهد. یک هروئینی را درمان می‌کند، یک شیشه‌ای را درمان می‌کند، یک قرصی را درمان می‌کند.
قبل از کنگره ۶۰ تریاک دست عوام بود و مورد سوء استفاده قرار می‌گرفت و باعث اعتیاد بود ولی آقای مهندس از این محصول به عنوان دارو استفاده نمود و موفق نیز شد؛ در واقع روش دی اس تی و شربت تریاک و پارامتر زمان فرد مصرف کننده را به درمان می‌رساند. درمان یعنی فرد مصرف کننده را بگذاریم در انبار مواد و فرد در آن انبار خوابش ببرد. چرا بعد از ۵ سال رهایی یک فرد در کنگره ۶۰ به او آزادمرد گفته می‌شود؟ در سفر اول ۹۰ درصد از ساختارها به درمان می‌رسند و به حالت تعادل برمی‌گردند و ۱۰ درصد باقیمانده در طی ۵ سال رهایی و در سال ششم آقای مهندس می‌گویند که در دی‌ان‌ای فرد اثری از مواد مخدر دیده نمی‌شود و این مسئله بسیار حائز اهمیت است و ما باید بابت آن سپاسگزار باشیم.

اوایل کنگره شربت اوتی نبود و مسافرین خودشان می‌رفتند و تریاک تهیه می‌کردند؛ با ساقی و تریاک خوب و بد سر و کار داشتند، اندازه‌گیری مشکل بود ولی شربت اوتی این مشکلات را ندارد و به راحتی اندازه‌گیری می‌شود. داروی کاملی است و فرد مصرف کننده با عزت و احترام نامه‌اش را می‌گیرد و به کلینیک می‌رود. اگر کسی وارد شعبه بشود و چهره مسافرین را نگاه کند باورش نمی‌شود این افراد مصرف کننده بوده‌اند و این کنگره ۶۰ است که داروی درمان‌ را دارد و ۸۰ هزار نمونه درمان شده دارد.
اما قسمت دوم دستور جلسه، پنجمین سال تولد اصغر آقا است. پیام تولد اصغر را می‌خوانم:

«اصغر عزیز، در صدد ساختن برآیید و هر قدر که سخت باشد کارتان در این حیات و حیات بعدی بسیار آسان خواهد بود.»

اصغر آقا با تخریب بسیار شیره وارد کنگره ۶۰ شدند. برادر لژیونی بنده هستند و راهنمای ما به دلیل مشغله کاری نتوانستند بیایند و عذرخواهی کردند و بنده به جای ایشان اینجا حضور دارم. اصغر با تخریب شیره وارد کنگره ۶۰ شد ولی حرکات ایشان بیشتر شبیه افراد شیشه‌ای بود و دو سه سال آخر زندگی او کلاً نباتی بود و پای بساط و منقل بود.
شب و روز را گم کرده بود از خیابان نمی‌توانست رد بشود و صداها را نمی‌توانست تشخیص دهد؛ در یک کلینیک در قزوین شروع به درمان می‌کند و بعد به شعبه دهخدای قزوین رفت و به دلیل رک و راست بودنش کمک بسیاری به او شد زیرا خواستار رهایی و درمان از اعتیاد بود و من توسط یکی از دوستان مشترک با اصغر آشنا شدم و ما ایشان را بردیم در شعبه دهخدا و آنجا گریزهای اصغر شروع شد.
یک پله که کم می‌کرد ‌می رفت و گریز می‌زد اما اگر می‌کشید می‌آمد و به راهنمایش می‌گفت ما دیدیم اینجا جواب نمی‌دهد؛ به اصغر گفتیم که برویم تهران، آنجا هم دو پله کم کردند و دوباره گریز زدند. یک سقوط آزاد به اصغر دادند اما اصغر باز گریز زد و راهنما به او گفت که دیگر به کنگره نیا اگر می‌خواهی اینجور ادامه دهی برو و همان تریاکت را بکش. یک روز راهنمای من به من گفت که اصغر سیگاری بوده گفتم بله سیگاری بوده و حدود ۲۰ ماه است که سقوط آزاد ترک کرده است و اینجا بود که راهنمای ما گفت گریزهای اصغر به خاطر نیاز به اوتی نیست. ریه‌اش پر از دود بشود و بهتر است.
دوباره شروع به سیگار کشیدن کند و هر وقت هوس کشیدن شیره کرد چند نخ سیگار بکشد و با این کار دیگر گریزها به کنار رفت و روندش تثبیت شد و به درمان رسید. در سفر اول بسیار منظم بود و سفرش حدود ۲۰ ماه به طول انجامید از موقعی که تصمیم گرفت واقعاً شروع کرد و استاندارد سفر کرد. در طول سفر کابوس می‌دید من ندیدم کسی در طول روز در ماشین بخوابد و کابوس ببیند اما اصغر در طول مسیر وقتی خواب بود کابوس می‌دید و از خواب می‌پرید یا شب‌ها که من سر کوچه پیاده اش می‌کردم می‌گفت منو تا جلوی در برسان من می‌ترسم، کسی مرا دنبال می‌کند.
این است که اصغر کنگره را بسیار دوست دارد و دوست دارد خدمتگزار باشد. او از اولین‌های لژیون آبیک بود و در لژیون مالی بیشترین مبلغ را اصغر پرداخت کرده است زیرا علاقه داشت یک شعبه در آبیک وجود داشته باشد و این آرزوی قلبی ایشان بود، از همه دوستان تشکر می‌کنم. اصغر قول داده یک زمین به کنگره و نمایندگی آبیک بدهد، انشالله خداوند توفیق این خدمت را به اصغر بدهد. متشکرم از اینکه به حرف‌هایم گوش دادید.

اعلام سفر مسافر اصغر:
آخرین آنتی ایکس: شیره. روش درمان:DST داروی درمان: شربت OT ورزش درکنگره: پینگ پنگ و باستانی. نام راهنما: آقای علی رضوانی. مدت سفر اول: یازده ماه. رهایی از بند مواد: 5 سال و یک ماه؛ در ضمن سفر سیگار داشتم راهنما آقای علی رضوانی رهایی 4سال و 10 ماه.

صحبت‌های مسافر اصغر:
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. من که می‌گویم کلام خود نیست، بلکه فردی است در جمع بی‌کران هستی که باورش کار هر کس نیست مگر آنکه معنای آن بداند که آن چیست.
سلام دوستان اصغر هستم یک مسافر، خدا را شاکرم در جمع شما دوستان هستم و ۵ سال رهایی و آزاد مردی خود را می‌بینم؛ از دوستانی که در هر قسمتی دارند زحمت می‌کشند و با جان و دل اینجا خدمت می کنند تشکر می کنم.
دوستان اغراق کردند، من در واقع زحمتی نکشیدم و این نظر لطف خودشان است. ما با همدیگر یک ید واحده را تشکیل می‌دهیم و با حضور آقا سامان و دوستانی که از کرج و قزوین تشریف آوردند برای شکل‌گیری اینجا چه از نظر مالی چه از نظر خدمتی تلاش و مساعدت کردند که شعبه به این نقطه رسیده است.

آقا یوسف بسیار زحمت کشیدند و در این مسیر من شاهد بودم دو ماشین را از بین بردند در راه شعبه شادآباد و کاسپین قزوین؛ من از راهنمای خودم آقای رضوانی تشکر می‌کنم و خداوند را شاکرم در این بعد از حیات زندگی می‌کنم که آقای مهندس هستند. به جز اعتیاد چندین نوع بیماری از جمله سرطان را درمان می‌کنند. درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان، امیدوارم من به این تعادل برسم و بتوانم خدمتگزار خوبی در کنگره باشم.
خدا را شاکرم سایه مادر بالای سرم است و همه شما را دارم که سرمایه من هستید. آقای مهندس را دارم و همینکه عضو کنگره هستم سرمایه بزرگ و حائز اهمیت است. از آقا سامان تشکر و قدردانی میکنم، اکبر آقا هم خیلی زحمت کشیدند برای اینجا و بقیه دوستان که برای شکل گیری این شعبه زحمت کشیدن امیدوارم بتوانیم با توسعه اینجا سال دیگه زمین وساختمان از خودمان داشته باشیم ونیروهای الهی به کمک ما بیایند تا خدمتگزار کنگره باشیم بقیه چیزها به مرور زمان خوب می شود. در انتها امیدوارم قدر این درمان را بدانم ویادم نرود که کجا بودم. ازاین که به صحبت هایم گوش کردید، متشکرم.
تایپ: مسافر بهروز (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: مسافر فرید (لژیون یکم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .