جلسه یکم از دوره سی و سوم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، شعبه اروند آبادان، با استادی مسافر مهرداد، نگهبانی مسافر موسی و دبیری مسافر محمد، با دستور جلسه « OT » روز پنجشنبه ۲۹ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که یک بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم که بتوانم آموزش ببینم و خدمت کنم، هفته بنیان و هفته OT را به جناب مهندس و خانواده محترمشان و خانواده بزرگ کنگره ۶۰ و همه خدمتگزاران تبریک میگویم.
دستور جلسه در مورد OT است و همگی درباره این دارو آشنایی دارید، در بدو ورود به کنگره داروی اصلی و پایه که اینجا استفاده میشود OT است و در مشاوره اولیه برای همه توضیح داده میشود که از چه مادهای تشکیل شده است و چه کاری را انجام میدهد ولی من عقیده دارم وقتی که ارزش و اهمیت موضوعی را بخواهیم خوب درک کنیم آن را حذف میکنیم که ببینیم در نبودش چه اتفاقی میافتد، خب قبلاً OT نبود و خیلی از افراد که اوایل به کنگره میآمدند، با اُپیوم ترک میکردند و با این دارو مداوا میشدند و واقعاً سخت بود.
خودم تجربه آن را دارم و حدوداً سال ۷۳ یا ۷۴ بود و میخواستم مصرفم را از طریق کشیدنی و با استفاده از اُپیوم پایین بیاورم یعنی در واقع خودم را داشتم فریب میدادم، یعنی پروتکلی نداشتم و میگفتم امروز مثلاً ۴ تا دود میگیرم و فردا ۳ تا دود و پس فردا ۲ تا دود و بعدش هم تمام میشود و میرود،
اما عملا هیچ وقت این اتفاق برای من نیفتاد چرا؟ چون هیچ اطلاعی در واقع نداشتم که بدانم این مواد داخل بدن من چه کار کرده است،اما با راهنماییهای آقای مهندس که آمدند و این دارو را در اختیار ما قرار دادند وخیلی هم زحمت کشیدند در این رابطه،آن اوایل چقدر سخت بود زمانیکه خود آقای مهندس میفرماید برای یک مقدار خیلی کم در خیابان چه بلاهایی سر انسان میآوردند میبینیم که خیلی سختی کشیدند تا این دارو آمد و اینقدر راحت در اختیار ما قرار گرفته است که اهمیت این دارو را فراموش کردهایم، کسانیکه الان به صورت آزاد دارو را تهیه میکنند ارزشش را میدانند چون سخت است و آن داروی اصلی را نمیتوانند تهیه کنند و واقعا چه مصیبتی میکشند تازه اهمیت این دارو را متوجه میشوند،حالا مسئله دارو، تنها نیست ما همیشه صحبت از OT فقط به شربت توجه میکنیم ولی آن پروتکل است که در کنار OT با هم هستند. خودم قبلا که بیرون OT میگرفتم متوجه شده بودم که داروی خیلی خوب وعالی است ولی چه جوری استفاده کنم؟ یک زمانی به جایی رسیدم که آرزو میکردم که ای کاش می توانستم مواد بکشم، میتوانستم تریاک بکشم و هیچ وقت آن روز نمیرسید چرا؟ چون هر بار که من قطع مصرف و ترک میکردم،بعدش مصرفم دو برابر میشد، یک مرتبه تریاک را قطع میکردم متوجه میشدم که گرفتار متادون شدهام، متادون را میخواستم ترک کنم آنقدر شیره میخوردم که اصلا هیچ چیزی در واقع از بدنم باقی نمانده بود.
متوجه شدم OT وجود دارد که گفتم با OT دیگر من درمان میکنم، با OT هم یواش یواش مصرف رفت بالا تا جایی پیش رفت که قوز بالای قوز شده بود و گفتم ای داد بیداد حالا این را چه کنم، تنها جایی که به من کمک کرد در کنگره OT و پروتکل بود همان دو روز اول راهنما شبه سقوط آزادی که به من داد دو روز که تحمل کردم فکر میکردم در این دو روز در حال ترک کردن هستم در صورتی که OT مصرف میکردم، همان روز من روزی ۹ سی سی OT میخوردم فکر میکردم در حال ترک هستم در واقع خودم هم نمیدانستم تا این که یواش یواش روی پروتکل افتادم.
سازگاری، کم کردن، تیپر کردن، بالا و پایین آوردن دارو همه این ها را که بخواهیم در نظر بگیریم همه زیر مجموعه OT میشوند. OT مثل تیغ جراحی میباشد اگر دست کسی باشد که وارد نباشد ممکن است جان کسی را بگیرد اما دست یک جراح قرار بگیرد میتواند جان یک نفر را نجات بدهد. ما OT را باید با پروتکلاش در نظر بگیریم زیرا بدون پروتکل هیچ درمانی صورت نخواهد گرفت. ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ مطلب: مسافر حسین لژیون چهارم، مسافر علی لژیون چهارم، همسفر عرفان لژیون هشتم
ویرایش و ارسال مطلب: مسافر محمود لژیون هفتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
59