سخنان استاد:
سلام دوستان میترا هستم یک مسافر.
دستور جلسه این هفته OT است. هنگامی که راهنمای درمان سیگار یا راهنمای DST به رهجو میگوید این تعداد آدامس نیکولایف یا این میزان شربت OT مصرف کنید، قطعا دلیلی دارد. رهجو بایدOT را سر ساعت مشخص، برای مثال ساعت ۶ صبح، ۲ بعدازظهر و ۱۰ شب مصرف نماید. ممکن است بپرسد چه اصراری است که دقیق و سر ساعت OT را مصرف کنم؟ حالا اگر یک ساعت دیرتر استفاده کنم، مگر چه اتفاقی رخ میدهد؟
باید بدانیم بازی ما در زمان اعتیاد، بازی در ناآگاهی بود. وقتی وارد کنگره میشویم و سفر خود را آغاز میکنیم، بازی در آگاهی است. به این صورت که شما وقتی در حال طی کردن پروسه درمان اعتیاد هستید، باید به همه چیز توجه کنید. شما دیگر یک انسان معتاد نیستید، در کنگره شما را پذیرفتند و مسافر نام گرفتید. یک انسان مصرفکننده صفات بد و ناپسند مثل دزدی، دروغ و ... در وجودش هست، کلکسیونی از ایرادات و اشکالات، هیچ کدام از ما نمیتوانیم ادعا کنیم که اینطوری نبودیم. وقتی به کنگره آمدیم، معتاد بودیم، و تبدیل به مسافر شدیم. ما را در آغوش گرفتند و گفتند شما بیمار هستید، در ابتدا جسم شما بیمار است. به این معنا که سیستم ضد درد و شبه افیونی شما در اثر استفاده از مواد مخدر و سیگار از کار افتاده و دیگر تولید نمیکند. در حقیقت اینجا شما را بهعنوان یک بیمار شناختند و با روش DST شروع به درمان کردند.
کسی که بهموقع در کنگره حضور پیدا نمیکند، سر لژیون دیر میرسد و بعد دروغ میگوید، بازی درمیآورد و کنگره و درمان اعتیاد اولویت او نیست، چنین شخصی اعتیاد را دوست دارد و میخواهد مصرفکننده باقی بماند. کنگره سایه اعتیاد را با آگاهی و شناخت از سر ما برداشته است، ولی چنین شخصی هم چنان میخواهد دوباره زیر بلیط اعتیاد بماند. شخصی که دیر میآید، دروغ میگوید، هم زمان در کنار استفاده از آدامس نیکولایف و شربت OT، مصرف سیگار و گل دارد، در مهمانی و پارتی، مشروب و قرص مصرف میکند، این شخص دوست دارد اینطوری زندگی کند. بعد وقتی راهنما میگوید این مقدار آدامس یا OT مصرف کن، میگوید با این میزان جواب نمیگیرم، کمردرد دارم! در شرایط خاص یک وقتی پیش میآید که رهجو بیمار میشود، آپاندیس رهجو عود میکند، باید جراحی شود یا در بیمارستان بستری شده، در این مواقع ممکن است راهنما به او تکرار بدهد تا فشار زیادی به او وارد نشود.
اعتیاد مثل یک فرش است. ما در دوران مصرف همه زبالهها را زیر این فرش قرار دادیم. در طول سفر میخواهیم فرش را برداریم و خانه را تمیز کنیم، برای همین زبالهها نمود پیدا میکنند. این زبالهها چه چیزهایی هستند؟ یکسری بیماریها مثل کمردرد که با آن درگیر بودیم ولی به خاطر استفاده از مواد خودش را نشان نمیداد. حالا که دارم سفر میکنم، خودش را نشان میدهد. باید بگردم، علت این کمردرد را پیدا کنم و آن را درمان نمایم. نباید شربت OT را بالا ببرم یا آمپول و قرص مصرف نمایم.
علت این کمردردها در اکثر موارد این است که ما در زمان مصرف، سنگینترین چیزی که بلند کردیم، سیخ و سنجاق یا پایپ بود، بیشترین مسیری که طی کردیم تا دستشویی یا آشپزخانه برای چایی آوردن بود! گاهی هم فلاسک چای را کنار خود قرار میدادیم تا مجبور نباشیم برای آوردن چای حرکت کنیم! تغذیه درست و حسابی هم نداشتیم و مرتب چای و نبات خوردیم، قند خون ما تبدیل به چربی شده و در نهایت اضافه وزن پیدا کردیم. باید عضلات خودمان را قوی کنیم، وزن خود را پایین بیاوریم و تغذیه سالم داشته باشیم.
وقتی تغذیه من صرفا به خاطر سیر شدن باشد، تأثیری در ساختن بافتهای بدن ندارد. در کمر ما عضلات فیلهای و در شکم عضلات رکتوس وجود دارند. رکستوس دو تا عضله باریک است که از شکم محافظت میکند. خانمی که میخواهد سزارین کند و ورزشکار است، عضلات شکم او سفت میباشد. ولی خانمی که عضلات رکتوس شکم او ضعیف شده و پر از چربی است، در معرض باد فتق قرار دارد و مشکلات عدیدهای برایش پیش میآید.
پس من باید مشکلات خود را طور دیگری حل کنم. اگر دنبال این باشم که آدامس نیکولایف و شربت OT به من جواب بدهد و من را نشئه کند، پس هنوز هم زیر بلیط اعتیاد هستم. ولی گر درست و سروقت داروی خود را مصرف کنم، وقتی که پلهام کم میشود، هفته دوم حالت سرخوشی و نشئگی طبیعی را تجربه میکنم. در مصرف آدامس نیز همینطور است. اگر درست استفاده کنم و روی برنامه باشم، آدامس همان حالت سرخوشی را به من میدهد. وعده خداوند دروغ نیست، وقتی درست عمل کنید، پاداش میگیرید، و دقیقا ساعات مصرف OT احساس نشئگی دارید و بدنتان همین ساعات شروع به ترشح مواد شبه افیونی میکند. باید به این مسائل دقت کنیم.
تجربهای که من از سفر اولم داشتم، سفرم به صورت دودی بود. مصرف من شیره و تریاک کشیدنی بود. در آن زمان هنوز شربت OT به سیستم کنگره ۶۰ وارد نشده بود. تریاک موجود در بازار به دلیل ناخالصیهایی که داشت، ریه را تخریب میکرد. برای همین من از شیره استفاده میکردم. در فرایند تبدیل تریاک به شیره یکسری از آلکالوئیدها مثل پاپاورین از بین میروند. برای همین کسانی که مصرف شیره دارند همیشه چرت میزنند. در مصرف شیره به صورت کشیدنی هم الباقی آلکالوئیدها از بین میرود. من چون شاغل بودم، فقط میتوانستم وعده صبح و شب را مصرف کنم و امکان استفاده از وعده ظهر برایم وجود نداشت. برای همین در عرض دو هفته مصرفم دو وعدهای شد. دفتر را روبهرویم قرار میدادم و با هر پک مصرف یک ضربدر درون دفتر میزدم. این روش در مقایسه با سایر روشهایی که بارها انجام داده بودم، بسیار عالی بود.
بعد از مدتی جناب مهندس رهجوها را برای دریافت شربت OT به مرکز مطالعات میفرستادند. بچهها از مسیرهای بسیار دور برای تهیه OT به آنجا مراجعه میکردند. میخواهم بگویم شربت OT این پروسهها را گذرانده تا به اینجا رسیده است و الان رهجوها خیلی راحت به کلینیکها مراجعه و OT دریافت میکنند.
جناب مهندس با دیپلماسی که داشتند، آموزشهای کنگره را در اختیار پزشکان قرار دادند و توانستند آنان را متقاعد کنند تا با کنگره همکاری نمایند. الان رهجو به کلینیک مراجعه میکند و با کمال احترام با او برخورد میشود. آقای مهندس اینگونه عزت و احترام را به همه مصرف کنندگان بهخصوص مصرف کنندگان خانم بازگرداندند. بنابراین وقتی خواستید سیگار روشن کنید، فراموش نکنید که جناب مهندس چه سختیها و زحماتی را متحمل شدند تا شربت OT به اینجا برسد. ایشان چندین بار به خاطر حفظ کنگره و درمان مصرف کنندگان خانم بازداشت شدند.
آقای مهندس همیشه به ما میگویند؛ ارزش خودتان را بدانید و عزتنفس داشته باشید. جنگ ما جنگ نرم است. ما با کسی دعوا نداریم و بد برخورد نمیکنیم. پیام برای آنانی است که در وجودشان نور موج میزند. آقای مهندس با اعمال و رفتار خودشان دیگران را مجبور کردند به ایشان احترام بگذارند. اعضای کنگره که در کلینیکها مشغول خدمت میشوند، از بهترینها هستند. ورزشکاران کنگره که زمانی مصرف شیشه، قرص و انواع مواد مخدر داشتند و با OT درمان شدند، در زمینه ورزشی همیشه کاپ اخلاق را میگیرند.
جناب مهندس ساعت و سروقت آمدن را به ما یاد دادند، اگر دیر بیاییم حق حضور در جلسه جهانبینی را نداریم. همه این مسائل به خاطر این است که برای خودمان ارزش قائل بشویم، خودمان را دوست داشته باشیم و این دوست داشته شدن از آنجا است که به شما هر چه میگوییم، باید انجام بدهید. ممکن است معلم به شاگرد تشر هم بزند، ولی شاگرد نباید از دست معلم ناراحت بشود.
هنگامی که قلب جناب مهندس دچار مشکل شد، ایشان روش درمان سیگار را کشف کردند و در آن جایگاه متوجه شدند سیگار تخریب زیادی دارد و باید آن را کنار بگذارند و درباره این موضوع تحقیق کردند. ایشان به اضافه وزن و تغذیه ما نیز توجه نمودند، به ما ارزش دادند و در فکر بهبود زندگی ما در تمام سطوح هستند. بنابراین ما باید قدر کنگره و شربت OT را بدانیم، اینکه چه سختیهایی کشیده شده تا این دارو به دست ما برسد و خانمهای مسافر برای خرید تریاک به قاچاق فروشها و ساقیها مراجعه نکنند.
جناب مهندس برای ما ارزش قائل شدند. پس من هم باید به خودم احترام بگذارم و این احترام گذاشتن باید هم در ظاهر و هم در باطن باشد. قلب، کلیهها، اعضا و جوارح و تمام سلولهای بدن ما ۲۴ ساعت شبانهروز به ما خدمت میکنند، ولی ما در قبال خدمات آنها با مصرف مواد مخدر، سیگار، مشروب، قرص، رفیق بد، افکار منفی، تغذیه ناسالم و اضافه وزن، مدام در حال تخریب آنها هستیم. بنابراین من اگر خودم را دوست نداشته باشم و به خودم احترام نگذارم، نمیتوانم توقع داشته باشم که همسرم، خانوادهام و دیگران من را دوست داشته باشند.
گردآوری و تایپ: مسافر ساراـ لژیون دوازدهم ـ نمایندگی ارغوان
ویرایش و ارسال: مسافر خاطره
- تعداد بازدید از این مطلب :
32