اهمیت وادی سیزدهم و وادی چهاردهم در این است که در قلبها رودخانه یا بحری جاری گردد که سرچشمه آن زمین و سما است. قلب یعنی چه؟ همه ما میدانیم که قلب در سینه قرار دارد. قلب از خودش حس ندارد یعنی: زمانیکه قلب دچار مشکل میشود، درد را به رگها، پشت، دست و قفسه سینه منتقل میکند.
حال این سوال پیش میآید که قلب مرکز چیست؟ قلب مرکز حواس ما است. جهان آفرینش بر مبنای سه پارامتر به وجود آمده است صوت، نور و حس. در مورد این سه موضوع در قرآن کریم بسیار مطلب آمده است و همیشه نور و صوت و حس در کنار هم قرار میگیرند. سمع یعنی شنوایی که مربوط به صوت است. ابصار یعنی چشمها که مربوط به نور است و قلوب که مربوط به حس ما است. ما با استفاده از حس و احساس میتوانیم نور و صوت را درک کنیم.
اگر میگویند: قلب کسی از سنگ است، یعنی حس آن فرد سنگ است یا میگویند: قلب کسی سیاه است، یعنی حس آن فرد سیاه است. حال ما باید ببینیم قلب ما سیاه است یا روشن؟ اگر حس ما روشن باشد قلب هم روشن میشود و اگر حس ما سیاه باشد، قلب هم سیاه میشود. خراب بودن و سیاه بودن حس هم از انجام کارهای ضدارزشی سرچشمه میگیرد اینکه من کینه داشته باشم، دشمنی کنم، حسادت کنم و...
ممکن است فردی در بالاترین مقامها باشد؛ اما حس آن سیاه و خراب باشد.
بهشت یعنی: حس خوب داشتن، بهشت یعنی آبخنک در کوزهای سفالی خوردن. ممکن است در یک جامی از طلا هم آب باشد؛ اما آن آب گوارا نباشد. خوشبختی انسان به این نیست که چقدر سرمایه دارد، خوشبختی یعنی قلبی سفید داشته باشد. برای اینکه قلبی سفید و روشن داشته باشیم باید حس را از آلودگیها پاک کنیم.
جملهای در کنگره هست که میگوید: (در دلسنگ بروید و ترکیبها را جدا نمایید، بشکافید آنچه شکافتنی نیست) یعنی: قلبها را بشکافید و وارد قلبها بشوید. هموار نمودن و باز نمودن قلبها کار سخت و دشواری است اگر بخواهیم احساس دیگران را هموار نماییم کار سختی است و این کار با تازیانه نمیشود. برای مثال من میخواهم با تازیانه و شلاق، عشق را به شما یاد بدهم، این کار شدنی نیست.
فرمان خداوند این است که ما مرض را به طور عمیق درمان کنیم. آیا تاکنون کسی توانسته است اعتیاد را به طور عمیق درمان کند؟ درمان به طور دقیق، کار بسیار سختی است و نیاز به زمان دارد. برای اینکه یک فرد تغییر کند و حس آن از آلودگی پاک شود، زمان میخواهد.
در ادامه فقط درمان کافی نیست؛ بلکه سالمبودن جسم، روان، افکار و احساس هم مهم است. برای مثال مسافری که درمان میشود و فقط مواد را کنار میگذارد، آیا کافی است؟ خیر، در کنار درمان، خیلی چیزها باید کنار گذاشته شود و تغییر کند.
همیشه پیشگیری بهتر از درمان است. ما باید کارهایی انجام بدهیم که مریض نشویم مثل: پیادهروی، خواب کافی، تغذیه و مهمترین آنها افکار و احساس سالم است. بیش از ۲۰۰ نوع بیماری روانتنی وجود دارد که بر روی جسم اثر میگذارند مثل افسردگی که با قرص درمان نمیشود؛ بلکه باید حس و فکر درست شود.
درمان هم دو قسمت دارد، درمان جسم و درمان جان. گاهی اوقات جسم را نیز میخواهیم با تازیانه درمان کنیم؛ مثلاً چاقی را با عمل جراحی و چاقو درمان میکنیم، این درست نیست. اولین موضوع در درمان جان و صورت نهان این است که باید حس درست شود.
جناب مهندس در این سیدی میفرمایند: در مورد بسیاری از بیماریها، مقاله به چاپ رسیده است؛ اما ما در کنگره درمان نمیکنیم و هنوز به آن مرحله نرسیدهایم. در مورد تریاک، هروئین و فنتالین آزمایشهایی صورتگرفته است و این باعث محکمشدن ستونهای کنگره است.
ما باید با نیروی عقل و ایمان، کلمات الهی را در سطوح مغز خود حک کنیم. کلمات الهی همان فرمانها و ارزشها که میگویند: گمان بد نبر، حسادت نکن، شهادت دروغ نده و... اینها کلمات الهی هستند که باید در مغز ما حک شود و با جان خود آنها را آبیاری کنیم، یعنی با تمام وجود سعی کنیم که آنها را انجام دهیم تا حس ما تصفیه شود. در جهان مادی همیشه نیروهای بازدارنده و منفی وجود دارند و اگر فردی بخواهد در صراط مستقیم حرکت کند همیشه جلوی آن را میگیرند و توان آن را کم میکنند.
نویسنده: همسفر مهتاب رهجو راهنما همسفر محبوبه (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر راضیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عطار نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
189