انسان برای اینکه علم و عملش با هم تطابق داشته باشد، همیشه جوینده مطالب و دروس متعدد و غنی است. این بسیار خوب است؛ زیرا حرکت و سفر معنای با ارزشی پیدا میکند. به همین جهت وادیها با مضامین با ارزشی مکتوب میشوند؛ اما وادی دوازدهم: در آخر امر، امر اول اجرا میشود. شاید بیشتر از یک جمله نباشد، ولی تکلیف هر انسان را مشخص میکند. تطابق هماهنگی حرف و عمل است. یک معمار نقشه رسم شده را از صفحه بیرون میکشد و بر مساحت زمین بنا مینهد. حال متوجه میشویم، که از گفتنی تا عمل کردن چهقدر فاصله است برای نهادن، چه سنگ و چه زر. انسان چیزی را که دارد باید خرج کند.
بعضی از افراد که دارایی زیادی دارند، فقیرترین افراد هستند؛ زیرا مال بهر آسایش عمر است، نه عمر بهره گرد آوری مال. دانش هم همینگونه است وقتی کسب شود و از آن دانش استفاده نشود به چه دردی خواهد خورد؟ مال و پول برای آسایش عمر است نه این که عمر را تلف کنی. ما باید دانش را کسب کنیم؛ اما اگر از آن استفاده نکنیم به چه دردی میخورد، چون برای باورها ارزش نیست. در قرآن آمده:(ویل للمصلین) وای بر نمازگزاران، یعنی کسانی که نمازشان را به پا میدارند ولی دستورات را عمل نمیکنند. باور داریم کمک به انسانها مهم است، آیا عمل میکنیم؟ برای باورها زمانی ارزش قائلیم که به نتیجه برسیم و با، باور به تنهایی کاری به جایی نمیرسیم. پس مسئله این است که انسانها زمانیکه علم و عملشان با هم تطابق داشته باشد انسانی موفق هستند.
انسان وقتی دانشی کسب میکند، باید به آن عمل کند و فقط حفظ کردن علم و دانش به درد نخواهد خورد. انسانی موفق است، که دانش او با عملش تطابق داشته باشد. همه ما برای این که کار و عملمان به نتیجه برسد به دنبال مطالب خوب و غنی هستیم. مهم این است که آیا میتوانیم به نقطه اجرا و عمل تبدیل کنیم؟
وادیها همان دانش و علم هستند. آیا میتوانیم آنها را به اجرا درآوریم؟ وادی دوازدهم یک جمله است و برای هر انسانی تکلیف را مشخص میکند. گندم میخواهیم بکاریم و بعد از کشت، در آخر امر به گندم میرسیم. کودک برای بزرگ شدن به زمان نیاز دارد. پس برای رسیدن به هر کاری باید صبر داشته باشیم. هر امری بعد از عمل به نتیجه میرسد تصمیم و نقشه ما مهم نیست مهم این است که خواسته ما با رفتن و عمل به نتیجه میرسد. (یک سال بخور نون و تره صدسال بخور نون و کره) منظور این است که نون و تره یه چیز ساده است اگر قناعت کنیم و صبر داشته باشیم به چیزهایی با ارزش میرسیم.
یک فکر تا زمانیکه به عمل برسد مراحل متعددی دارد. هر کاری که میخواهیم انجام دهیم باید اول نقشه آن را رسم کنیم بعد از فکر بلافاصله باید عمل کنیم و ذهن را آسوده کنیم. گاهی ذهن ما درگیر مسائلی میشود و نمیتوانیم خوب به کارهای دیگر برسیم باید کاری کنیم که ذهن ما مرتب باشد و به هم ریخته نباشد مسیری را انتخاب کنیم که افکارمان گسسته نباشد. از گفتنیها تا عمل فاصله زیادی است. یکی از مشکلات انسان این است که دانش و عملش را دارد؛ اما نمیتواند آن را به نقطه اجرا و عمل درآورد. برای ساخت دانشگاه کنگره، اولین کاری که انجام دادیم نام شعبه مرکزی را آکادمی گذاشتیم، تا یادآور این باشد که ما دانشگاه خواهیم ساخت و این کار در جزیره قشم در حال انجام است. قدرت (کنفیکون) برای انسان در ذهن اتفاق میافتد و در ذهن خلق میشود؛ اما برای خداوند (کن فیکون) آنی است. تصمیمات در ذهن به آسانی خلق میشود (شو شود) ولی در جهان بیرون، زمان لازم است و باید از کارهای کوچک شروع کنیم تا به کارهای بزرگتر برسیم، انسان همیشه مالک یافتههایش است، اطلاعاتی که کسب کرده است در جهان بعدی برای انسان ماندگار است. وقتی دانش داریم مهم این است که آن دانش مثبت است یا منفی؟ بعضی اوقات دانش به دست آمده را هم عملی میکنیم، آیا نتیجهاش به درد میخورد یا نه؟ بنابراین دانشی که کسب کردیم چهقدر در جهت مثبت عملی میکنیم؟ گاهی دانش در جهت الهی و مثبت است و گاهی در جهت منفی است. مانند دانش تولید واکسن یا داشتن دانش ساخت بمب اتمی، میکروبی و شیمیایی، یا ساختن وسایلی برای کشتار جمعی است.
هدف دانش باید مشخص شود دانش مثبت است یا منفی؟ اگر دانش نتیجه منفی داشته باشد آوارش بر سر خودمان فرود میآید. (هرچه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی) کسی دانش رایانه را کسب میکند؛ اما اطلاعات شخصی دیگران را هک میکند که این نتیجه، تخریب کننده و منفی است.
منبع: سیدی «علم و عمل» از استاد حسین دژاکام
نویسنده: همسفر کوثر رهجوی راهنما همسفر هما (لژیون دوم)
رابطخبری: همسفر مهسا رهجوی راهنما همسفر هما (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فاطمه، راهنمای تازهواردین
همسفران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
24