با حالی خراب و آشفته همراه مسافرم برای ترک اعتیاد به کنگره ۶۰ رفتیم، اما آنجا ترک، معنایی نداشت؛ صحبت از درمان بود و رسیدن به تعادل، آن هم با آموزش جهانبینی و کاربردی کردن آن؛ یعنی شناخت خود و جهان پیرامون. بهعبارتی یادگیری علم درست زندگی کردن بر مبنای عدالت، معرفت و عمل سالم که تمام سطوح زندگی من را پوشش میدهد و در نتیجه، سلامتی، آرامش و آسایش را برای من به ارمغان میآورد.
ورزش در کنگره ۶۰ بهعنوان مکمل در درمان اعتیاد و رسیدن به تعادل و سلامتی نقش مهمی دارد؛ بنابراین افراد باید حداقل در یک رشته ورزشی فعالیت داشته باشند که آن هم با جهانبینی همراه است؛ جهانبینی در ورزش یعنی یادگیری قوانین بازی و به کار بردن آن، احترام گذاشتن به داور و دیگران در حین بازی و همچنین با توجه به جهانبینی و با تفکر و آگاهی، ورزشی را انتخاب کنم که به آن علاقه دارم و متناسب با سن و وضعیت جسمانی من باشد و طوری باید ورزش کنم که به خودم و دیگران آسیب نزنم.
اولین روزی که برای ورزش به پارک شهدای شهرداری رفتم، هیچ کس را نشناختم و خودم را تنها و غریب دیدم؛ با این حال، ورزش را شروع کردم. بعد از مدتی ورزش شنا برقرار شد و بر حسب علاقه و مشکل جسمانی که داشتم در رشته شنا هم شرکت کردم و باز هم در استخر تنها و غریب بودم و باز هم ادامه دادم. کمکم با افراد دیگر انس گرفتم و از بودن در کنار آنها لذت میبردم. زمان گذشت تا اینکه یک روز در شعبه، مرزبان محترم به من گفتند: خانم نجمه ایجنت شعبه با شما کار دارند؛ جا خوردم و با این ذهنیت که شاید خطایی از من سرزده و میخواهند به من تذکری بدهند به اتاق مرزبانی رفتم. خانم نجمه با خوشرویی و مهربانی تمام، خدمت در جایگاه ورزشبانی شنا را به من پیشنهاد کردند؛ در آن لحظه غافلگیر شدم و نگران از اینکه آیا میتوانم از عهده چنین مسئولیتی بربیایم؟ مکث کوتاهی کردم؛ به یاد آموزشهای راهنمای عزیزم خانم خاطره افتادم (خدمتها نیاز شما هستند و این خدمتها هستند که شما را انتخاب میکنند، به خدمتها نه، نگویید) و با توجه به اینکه وظیفه من در کنگره فرمانبرداری است، چشم گفتم و پذیرفتم.
دوره خدمت من از آبان ماه و تقریباً همزمان با خدمت ایجنت محترم پارک، خانم عفت عزیز شروع شد و با این دیدگاه که این خدمت، رسالتی است برعهده من، شروع به خدمت کردم و دورهای پربار از آموزش و انرژی را در کنار دوستان همسفر پشت سر گذاشتم. بهترین و به یادماندنیترین روزهای خدمت من برگزاری کلاسهای آموزش شنا، بهویژه شرکت در مسابقات جام عقاب طلایی بود، علیرغم اینکه ما مبتدی بودیم و مهارت لازم برای مسابقات را نداشتیم. در این مدت از یک طرف ایجنت محترم پارک با صحبتها و راهنماییهایشان به من دلگرمی و امیدواری میدادند و از طرف دیگر حضور و فعالیت همسفران در استخر باعث اشتیاق و پشتکار بیشتر من در امر خدمت میشد و از پیشرفت آنها در ورزش شنا لذت میبردم.
مسابقات فینال در فضایی کاملا دوستانه و صمیمی، سرشار از انرژی و نشاط و به دور از حس رقابت بین تیمها برگزار شد؛ دیدن اینکه اعضای تیم با تمام توان، نهایت سعی و تلاش خود را به کار میبرند تا به خط پایان برسند مرا به وجد میآورد و احساس رضایت، درون من موج میزد؛ در این لحظه بود که من شعار کنگره، باختی در کار نیست، یا میبریم یا میآموزیم و جمله تکامل در جمع صورت میگیرد را با تمام وجودم حس کردم. من این انرژی و حس نابی که دریافت کردم را مدیون آموزشهای ناب کنگره، آقای مهندس، راهنمایان عزیزم و دوستانم در کنگره هستم و از آنها بسیار تا بسیار سپاسگزارم.
بر حسب تجربهای که کسب کردم، پیشنهاد میکنم افرادی که تمایل دارند بیش از یک رشته ورزشی داشته باشند، یکی از رشتههای انتخابیشان شنا باشد؛ چرا که ورزش شنا، بهطور همزمان در سلامت جسم و روان ما، در کاهش استرس، کاهش وزن، شادابی و ... تأثیر مستقیم دارد و به گفته استاد امین در سیدی شناور، وقتی که جسم ما در آب قرار میگیرد وزن ما به صفر میرسد و فشار از روی مفاصل و عضلات برداشته میشود و در این حالت، عضلات و مفاصل شروع به بازسازی خود میکنند؛ پس به سلامتی خود اهمیت بدهیم و درست انتخاب کنیم. در آخر خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در کنگره هستم و میتوانم آموزش بگیرم و خدمت کنم و برای آقای مهندس و اعضای کنگره ۶۰ بهترینهای هستی را خواستارم.
نویسنده: همسفر نرگس، رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر عسل، مرزبان خبری پارک پرنیان فولادشهر
ارسال: راهنما همسفر بنفشه، نمایندگی خواجو اصفهان، دبیر سایت
گروه ورزش همسفران کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
20