همسفر نائمه در برداشت خود از سیدی قلب اینگونه بیان کرد:
قلب عضوی است که حس ندارد. در واقع قلب یعنی مرکز احساسات که در سینه قرار دارد. در قلب رودخانه و بحری جاری میشود که سر چشمه آن زمین و آسمان است و هرگز خشک نمیشود. وقتی میگوییم؛ شخصی قلبش از سنگ است و یا اینکه قلبش سیاه است اشاره ما به خود قلب نیست در واقع منظور همان حس شخص است، یعنی حس او سنگ و سیاه است.
ممکن است که شخصی دارای مقام بالایی بوده، اما قلبش سیاه باشد، بنابراین جایگاه افراد نمیتواند تعیین کننده قلب آنها باشد. برای این که انسان از تاریکی رها شود باید قلبش بهبود یابد، درست است که با مطالعه کردن و کسب مهارت تا حدودی میتوان این کار را انجام داد؛ اما کار اصلی زمانی صورت میگیرد که قلب ما از حسادت، کینه و نفرت خالی شود، یعنی دوری از ضد ارزشها و قرار گرفتن در صراط مستقیم و محکم کردن پایهها؛ اما باید دانست که قرار گرفتن در این مسیر بسیار تا بسیار سخت است.
در جهان مادی نرسیدن انسانها به راه مستقیم، باعث میشود توان انسان تضعیف شود، بنابراین برای دستیابی به آن زمان لازم است و باید دانش به وجود بیاید و با افزایش این دانش چشمه به جوشش درآید. همینطور چشمه باید از خود جوشش داشته باشد، نمیتوان در آن آب ریخت و توقع جوشش داشت.
در آخر باید این نکته را یاد آور شد که گاهی باید بخشید و گاهی احقاق حق کرد، گاهی توبه کرد و در صدد جبران برآمد، حس به ما بیشترین کمک را میکند که در این وضعیت پیش آمده چه کاری بهترین است.
تایپ: همسفر نائمه، راهنما همسفر شبنم ( لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر سیمین، راهنما همسفر شبنم ( لژیون چهارم)
ارسال: همسفر فرشته، راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
126