English Version
This Site Is Available In English

قلب یعنی مجموعه‌ای از حس‌های ما

قلب یعنی مجموعه‌ای از حس‌های ما

وادی سیزدهم به ما می‌گوید: پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است؛ به این معنا که هر مرحله که تمام شود، مرحله دیگری آغاز می‌شود. اهمیت وادی سیزدهم و چهاردهم به‌خاطر این است که در قلب‌ها رودخانه یا بحری جاری است که سرچشمه آن زمین و سماء می‌باشد. جایگاه قلب در سینه است و عضوی است که حس و احساس ندارد. اگر قلب شما دچار درد و مشکل شود شما متوجه آن نمی‌شوید و آن درد در ناحیه دست، شانه و.... حس می‌شود. ما در کنگره سه کلمه بسیار کلیدی به‌نام صوت، نور و حس داریم. خداوند اول از همه کلمه را آفرید که در کتاب انجیل نیز به این موضوع اشاره شده است و به منظور صوت است.

نور و صوت دو مؤلفه مهمی هستند که باعث به وجود آمدن جهان هستی می‌باشند. در قرآن کریم هم راجع‌به این موضوع صحبت شده است و همان‌طور که همه می‌دانید کتاب خیلی مهمی است. در این کتاب آسمانی خداوند به رسول اکرم می فرمایند: «اَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَک» (مگر ما سینه تو را گشاده نکردیم) درواقع قلب مرکز حس است و اگر شخصی قلبش از سنگ باشد بدین معنا است که حس آن شخص هم از سنگ است. در قرآن کریم سمع یعنی شنوایی به معنای صوت، ابصار به معنای نور که همان چشم است و در آخر قلوب که به معنای حس است. ما برای این‌که بدانیم قلب ما سیاه یا پاک است باید به حس خود توجه کنیم. حس خراب از کینه، نفرت، قضاوت و دیگر کار‌های ضدارزشی به وجود می‌آید. خیلی اوقات ما برای منافع خود، دیگران را زیر پا می‌گذاريم و یا برای مشکلات خود، دیگران را مقصر می‌دانيم و به این دلیل است که حس ما دچار مشکل شده است.

زمانی‌که برای ما مشکلی به وجود می‌آید، ما باید دنبال راه‌حلی برای آن مشکل باشیم و نباید دنبال مقصر بگردیم. آسوده بودن و در بهشت بودن، یعنی داشتن یک حس خوب و انجام کار‌هایی که به ما آرامش می‌دهد و هیچ ارتباطی به پول و سرمایه ندارد. حس یک دریافت‌کننده است؛ بنابراین برای این‌که قلب روشنی داشته باشیم باید حس خود را پاک نگه داریم به این دلیل که قلب مرکز احساسات است. درست کردن احساس دیگران کار خیلی سختی است و حتی ممکن است ما اطلاعات یا دانشی را هم انتقال بدهیم؛ اما نکته مهم این است که درک آن موضوع سخت است. ما هرگز نمی‌توانیم با زور و لج‌بازی به شخصی عشق و محبت را آموزش بدهیم.

در کنگره هم همین‌طور است، درب کنگره همیشه باز است و هر شخصی که بخواهد می‌تواند وارد شود و به درمان برسد و کنگره برعکس کمپ و مراکز دیگر است؛ چراکه اجباری در آن وجود ندارد. فرمان خداوند این است که مرض را به طور عمیق درمان کنیم پس اعتیاد را هم بایستی به طور عمیق درمان کرد که اکثراً کسی در جهان موفق به این کار نشده است. دانش و دانستن به تنهایی کارساز نیست، زمانی به کار ما می‌آید که حس ما را درست کند. قلب، یعنی مجموعه‌ای از حس‌های ما. تغییر حس و بازسازی آن احتیاج به زمان دارد و حس اکثر ما انسان‌ها، آلوده به کار‌های ضد‌ارزشی است.

فقط درمان مرض مهم نیست در این‌جا سالم بودن مطرح است، یعنی همان سالم بودن جسم، روان، فکر و اندیشه. اکثر انسان‌ها دوقطبی هستند. وقتی که یک انسانی مشکلی دارد و حالش خراب است دلیل بر روانی بودن آن شخص نیست و با خوردن قرص هیچ مشکلی حل نمی‌شود. ما باید ریشه مشکل خود را پیدا کنیم و فکر خود را سالم کنیم و از طریق روش‌های مختلف، مانند تغذیه‌ سالم، پیاده‌روی و... این کار صورت می‌پذیرد. انجام درمان دو قسمت دارد جسم و جان. جسم با ضرب تازیانه درست نمی‌شود، مخصوصاً در درمان اعتیاد؛ چراکه همه‌چیز احتیاج به زمان دارد. زمانی‌که می‌خواهیم صور پنهان خود را بازسازی کنیم اولین قدم درست کردن حس است؛ چون‌که این حس است که افسرده و ناامید است و احساس ترس می‌کند.

سالم بودن حس از طریق پیشگیری اتفاق می‌افتد. بدن انسان برای ترمیم خودش احتیاج به مواد ارگانیک دارد؛ پس خیلی باید مراقب تغذیه خود باشیم. ما در کنگره۶۰، درمان انجام نمی‌دهیم به این دلیل که ما پزشک نیستیم؛ ولی کلی مقالات و آزمايشات انجام داده و ارائه می‌دهیم. ما باید پایه‌ها و ستو‌ن‌ها را محکم کنیم. با نیروی عقل و ایمان کلمات الهی را در مغز خود حک کنیم، کار‌های شیطانی انجام ندهیم و به طرف ضدارزش‌ها نرویم؛ چون خداوند نیکوکاران را دوست دارد. زمانی‌که کلمات را در مغز خود حک کردیم باید آن‌ها را با تمام وجود آبیاری کنیم. اگر به شخصی خدمت می‌کنیم با تمام وجود این کار را انجام دهیم و این عمل نیازمند دانش کافی است؛ چراکه قبلاً هم گفتیم که چشمه خودش باید در حال جوشش باشد.

در جهان مادی زمانی‌که انسان‌ها می‌خواهند در مسیر مستقیم حرکت کنند نیرو‌های تخریبی و بازدارنده سد راه آن‌ها می‌شوند. برای مثال می‌خواهیم به یک شخص نیازمند، کمک مالی کنیم و یک شخصی مانع کار می‌شود آن شخص همان نیروی بازدارنده است. نیرو‌های منفی به این دلیل وجود دارند که انسان را آزموده کنند. نیرو‌های منفی همیشه وجود دارند و این ما هستیم که با کمک عقل، ایمان و عشق؛ حس خود را تزکیه و پالایش می‌کنیم و به راه مستقیم ادامه می‌دهیم؛ پس قلب ما همان حس ما است.

رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوازدهم)
نویسنده: همسفر حنانه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوازدهم)
ویراستاری، تصویر و ارسال: همسفر زینب نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .