English Version
This Site Is Available In English

زندگی یک مسابقه است

زندگی یک مسابقه است

تعدادی از رهجویان لژیون سوم مطالبی را در خصوص سی‌دی « ابلیس » در قالب مشارکت ارائه کردند که تقدیم شما می‌گردد.

مشارکت راهنما همسفر فرنگیس:

دستور‌جلسه این هفته لژیون سی‌دی ابلیس می‌باشد. از این سی‌دی آموزش می‌گیریم که انسان موجود اجتماعی است و برای ادامه حیات خود باید با دیگران در تعامل باشد. کوچک‌ترین مجموعه خانواده‌ است که متعلق به همه‌ ما هست چون در کنار یکدیگر زندگی می‌کنیم و روابط فی‌مابین ما مسئله‌ بسیار حائز اهمیتی هست.

در کنار یکدیگر بودن با توجه به شرایط زندگی بایستی ایجاد تعهداتی برای ما گردد که ملزم به انجام و رعایت آن‌ها باشیم ولیکن گاهی با زیر پا گذاشتن و نادیده گرفتن آن‌ها ممکن است روابط ما دچار تغییرات بشود. همه روابط یک مثلث را تشکیل می‌دهد که یک ضلع آن من، ضلع دیگر طرف مقابل که ممکن است پدر، مادر، خواهر، برادر، دوست، حتی راهنما باشد و قاعده آن روابط بین ما می‌باشد.

افکار و رفتار ما فضای مثلث را تشکیل می‌دهد. در روابطی که با اطرافیان داریم با غیبت کردن، ظن و گمان بد، تجسس در کار دیگران، گله و شکایت، بازخواست و بازجویی دیگران و... فضای این مثلث را آلوده و مسموم نکنیم. زمانی‌که از این ضدارزش‌ها فاصله بگیریم در زندگی به آرامش می‌رسیم که حضرت مولانا رعایت چهار اصل را برای رسیدن به آرامش مطرح کردند.

اصل اول بی‌ثباتی است؛ یعنی دراین جهان هیچ چیز ثابت ندارد، همه چیز درحال تغییر می‌باشد و ما نمی‌توانیم آن‌ها را ثابت نگه داریم. اگر در راستای ثابت نگه داشتن تلاش کنیم دچار دشواری و سختی می‌شویم. بنابراین همه چیز روی زمین در‌حال حرکت است حتی انسان‌ها هم در حال حرکت هستند و نمی‌توانند هیچ چیز را ثابت نگه دارند.

تنها نکته‌ای که مهم می‌باشد این است که بایستی ارزش داشته‌های خود را بدانیم و در لحظه از آن‌ها استفاده کنیم. اصل دوم قیاس کردن است. هیچ‌گاه خود را با دیگران مقایسه نکنید؛ زیرا قیاس غرق شدن در نا‌امیدی، یأس و تاریکی را برای انسان به ارمغان می‌آورد و آرامش او را سلب می‌کند.

اصل سوم هیچ‌گاه وابسته‌ تعریف دیگران از خود نباشید؛ اعتمادبه‌نفس لازم را بایستی همیشه داشته باشید، روی نقاط قوت خود تمرکز کنید و نیازمند تعریف و تمجید دیگران از خود نباشید؛ زیرا اگر روزی از شما تعریف نکنند حال شما بد می‌شود و در زندگی آرامش ندارید. اصل چهارم اساسا در زندگی با از دست دادن چیزی قطعا بهتر از آن را کسب می‌کنید.

هیچ‌گاه همه چیز بر وفق مراد ما نیست و قرار نیست که همه چیز را با هم و در کنار هم داشته باشیم. پس با ازدست دادن‌ها ناراحت نشوید و بدانید که قطعا بهتر از آن به شما داده خواهد شد. ما در کنگره‌۶۰ آموزش گرفتیم که تکامل در جمع اتفاق می‌افتد.  بایستی این اصل مد نظر ما باشد که تنهایی فقط مخصوص حضرت‌ حق می‌باشد و برای انسان اصلا مناسب نیست.

زیرا انسان یک موجود اجتماعی می‌باشد و با دیگران مرتبا درحال تعامل است. در جمع بودن باعث تقویت سیستم‌ایکس ما می‌شود و با رعایت قوانین یک انسان شاد و خوشحال خواهیم بود. چنان‌چه گوشه عزلت و تنهایی را انتخاب نماییم سیستم‌ایکس خود را تضعیف و در نهایت فضای مثلث را آلوده و مسموم نموده‌ایم.

مشارکت همسفر ژیلا:

در این سی‌دی آقای مهندس می‌فرمایند که تمام روابط ما یک مثلث را تشکیل می‌دهد که یک ضلع من، یک ضلع طرف مقابل و قاعده آن رابطه‌ بین ما است. به عنوان مثال یک ضلع زن، یک ضلع مرد و قاعده آن رابطه بین آن‌ها است. در اضلاع این مثلث فضایی وجود دارد که نشان‌دهنده عمل‌کرد ما است؛ این موضوع که من و او برای این فضا چگونه عمل می‌کنیم مهم است.

گاهی بین این فضا فاجعه‌ به وجود می‌آید؛ یعنی بین من، شما و رابطه ما فاجعه هست زیرا از دیدن یکدیگر منفجر می‌شویم و فضا آلوده می‌شود. بنابراین خود ما هستیم که بایستی فضا را درست کنیم. عطراگین و متعفن بودن فضا بستگی به تفکرات ما دارد. آقای مهندس اعلام می‌کنند که ما اصلا آدم بد نداریم؛ کسی که بدرفتاری می‌کند آدم بد نیست.

موضوع این است که او نمی‌داند بدی کردن بد است و متوجه نیست ظلم کردن انسان‌ها در اثر جهل و نادانی آن‌ها است پس ما باید چه کاری انجام دهیم تا فضا متعفن نباشد بلکه عطراگین باشد؟ غیبت، تجسس، گله، شکایت، انتقاد، بازجویی و قهر نکنیم. این کارها آفت و ضد این مثلث هستند.

حضرت مولانا می‌گوید اگر می‌خواهید در زندگی آرامش داشته باشید باید چهار عامل را در زندگی رعایت کنید که به شرح زیر می‌باشد اصل اول بی‌ثباتی است. هیچ چیز در دنیا ثبات ندارد و تمام امور متغیر است. اگر بخواهید همه چیز را ثابت نگه دارید دچار رنج و عذاب می‌شوید؛ مثلا اگر بخواهید زیبایی خود را ثابت نگه دارید مجبور هستید که خیلی کارها انجام دهید.

اصل دوم؛ هرگز خود را با هیچ‌کس مقایسه نکنید زیرا در مقایسه کردن همیشه جلوتر از خود را نگاه می‌کنیم و پشت سر را نگاه نمی‌کنیم که از چند نفر جلوتر هستیم. حداقل از ۱۰ نفر جلوتر هستیم. ضمنا زندگی مانند یک مسابقه است که هر فرد در یک مکان و یک زمان شروع کرده است و مقایسه کردن خود با دیگران آرامش را از بین می‌برد.

اصل سوم؛ در‌ بند توصیف دیگران بودن است. درگیر توصیه و توصیف دیگران نباشیم یعنی بعضی افراد نیاز دارند که دیگران آن‌ها را توصیف‌ کنند مثلا تو چقدر زیبا هستی وقتی‌ که از تعریف دیگران انرژی می‌گیریم، هنگامی‌که از ما تعریف نکنند آن انرژی را از دست می‌دهیم. پس ذهن و افکار خود را درگیر نکنیم و خود را دربند دیگران قرار ندهیم.

اصل چهارم‌؛ زندگی آن‌طور نیست که همه چیز را به همه افراد بدهند. یک چیز که به دست می‌آوری چیز دیگری را ازدست میدهی. این جزء قوانین زندگی است که نمی‌شود همه چیز را با هم داشت. پس من با طرف مقابل و رابطه بین ما فضایی را می‌سازد. این ما هستیم که فضا را معطر و یا متعفن می‌کنیم.

نکته مهم این است که تنهایی بلای جان انسان ها است. در کنگره‌۶۰ از جمع بودن کنار یکدیگر لذت می‌بریم و بایستی یاد بگیریم که اگر شما برای دیگران ارزش قائل باشید دیگران نیز برای شما ارزش قائل خواهند شد.

مشارکت همسفر اعظم:

آقای مهندس در این سی‌دی از زبان استاد می‌فرمایند: ما را یاد نموده‌اید و از این‌که بر پشتی زرنگار تکیه زده بوده‌ایم، برخواسته‌ایم و فهمیده‌ایم که یک دوست آمده، بوی آشنا است و از این بابت خوش‌حال هستیم که از تنهایی درآمده‌ایم.

تمام روابط ما یک مثلث را تشکیل می‌دهد که یک ضلع آن من هستم، یک ضلع تو هستی و ضلع دیگر آن عشقی است که بین ما وجود دارد و روابط ما را تشکیل می‌دهد. یک ضلع آن می‌تواند زن باشد، ضلع دیگر شوهر و قاعده آن روابط بین آن‌ها باشد. در این مثلث فضایی وجود دارد که بستگی به چگونگی عمل‌کرد ما دارد که من و او برای این فضا چگونه عمل می‌کنیم؟

گاهی بین این فضا فاجعه هست؛ یعنی بین من، تو و رابطه ما فاجعه اتفاق می‌افتد که با دیدن یکدیگر منفجر می‌شویم و فضا آلوده می‌شود. پس ما این فضا را به وجود می‌آوریم و خود ما هستیم که تعیین می‌کنیم این فضا عطراگین و یا متعفن باشد. این فضا بستگی به رفتار و تفکر ما دارد.

به نظر من اصلا آدم بد وجود ندارد؛ اگر کسی بد رفتاری می‌کند یعنی بلد نیست و موضوع بدی کردن را نفهمیده است زیرا ظلم کردن انسان‌ها در اثر جهل و نادانی آن‌ها است. پس ما بایستی چه‌کار کنیم تا فضای مثلث به جای متعفن بودن عطراگین باشد؟ غیبت نکنیم، تجسس نکنیم، انتقادنکنیم، بازجویی نکنیم، لجبازی نکنیم، دوربین ما روی خود ما باشد؛ زیرا این کارها ضد این مثلث است.

حضرت مولانا فرمودند: اگر می‌خواهید آرامش داشته باشید باید چهار اصل را در زندگی رعایت کنید.
اولین اصل: بی‌ثباتی است یعنی هیچ چیزی در دنیا ثبات ندارد و ثابت نیست و تنها چیزی که ثبات دارد بی ثباتی است. همه امور متغیر هستند و ثابت نیستند. اگر بخواهیم چیزی را ثابت نگه داریم دچار رنج و عذاب خواهیم شد، اگربخواهیم زیبایی را ثابت نگه داریم مجبور هستیم کلی کار انجام بدهیم مثلا انجام عمل‌های زیبایی. دشواری‌ها هم همین‌طور است عوض می شوند و ثابت نیستند؛ ما همیشه دچار مشکلات نیستیم و این موضوع را بایستی بدانیم که مشکلات به وجود آمده‌اند که ما ساخته بشویم.

دومین اصل این است که هرگز خودمان را با دیگران مقایسه نکنیم. قیاس کردن خود انسان بایستی با خود او باشد؛ یعنی خود را با گذشته‌، دیروز و سال‌های قبل خود مقایسه کنم تا متوجه بشوم در این قیاس من چه تغییری کرده‌ام؟ در مقایسه کردن همیشه جلوتر از خود را می‌بینیم و به پشت سر خود نگاه نمی‌کنیم، که از چند نفر جلوتر هستیم؟ حداقل در زندگی از ۱۰ نفر جلوتر هستیم. ضمنا زندگی یک مسابقه است و این مسابقه را هر کسی در یک مکان و زمان متفاوت شروع کرده است و همه با هم شروع نکرده‌اند؛ پس مقایسه کردن خود با دیگران آرامش زندگی را ازبین می‌برد.

سومین اصل این‌ است که دربند توجیه و توصیف دیگران نباشیم بعضی‌ها نیاز دارند که دیگران آن‌ها را توصیف کنند مثل این‌که بگویند چقدر زیبایی یا چقدر خوب راه می‌روی وقتی از تعریف دیگران انرژی می‌گیریم اگر زمانی تعریف نکنند انرژی خود را از دست می‌دهیم؛ پس ذهن و افکار خود را درگیر نکنیم و خود را دربند دیگران ندانیم.

چهارمین اصل این‌ است که زندگی چیزی نیست که همه چیز را با هم به همه کس بدهند ممکن است یک چیز را به دست بیاوریم و چیز دیگری را از دست بدهیم زیرا این جزئی از قوانین زندگی است که نمی شود همه چیز را با هم داشت؛ پس ما، طرف مقابل و روابط بین ما فضایی را می‌سازد و خود ما هستیم که این فضا را معطر یا متعفن می‌کنیم.

نکته مهم دیگر این‌ است که تنهایی بلای جان انسان‌ها است و ما در کنگره از جمع بودن کنار یکدیگر لذت می‌بریم. اگر برای جمع ارزش قائل باشیم جمع هم برای ما ارزش قائل می‌شود. شاد بودن و غمگین بودن ما تحت تاثیر سیستم بیوشیمیایی هست و وقتی خوشحال هستیم و یاعصبی می‌شویم هورمون‌هایی ترشح می‌شود. این‌که کورتیزول، سروتونین یا دوپامین ترشح شود بستگی به رفتار و کردار ما دارد.

برداشت من این بود که برای این‌که بتوانیم فضای مناسبی را معطر کنیم در خانواده، در جامعه و درکنگره حتما باید یک سری کارها را انجام بدهیم که اگر انجام ندهیم فضای بدی ایجاد می‌شود و همین‌طور برعکس، یک سری کارها را نباید انجام بدهیم که اگر انجام بدهیم فضای خوبی ایجاد نمی شود.

مشارکت همسفر مائده:

آموزشی که از سی‌دی ابلیس گرفتم این بود که متوجه شدم درطول فرصتی که خداوند برای زندگی به من عطا کرده است سعی کنم به گونه‌ای رفتار کنم که وقتی وارد دورهمی شدم فضا را آلوده و متعفن نکنم و با رفتار و کردار درست باعث عطراگین شدن فضا بشوم.

به نظر من اصلاً آدم بد نداریم؛ اگر کسی بدرفتاری می‌کند، بلد نیست و این موضوع که بدی‌کردن بد است را نفهمیده است. ظلم‌کردن انسان‌ها در اثر جهل و نادانی آن‌ها است.

۴ اصل که حضرت مولانا نقل کردند برای من خیلی دلنشین بود چون در طول این چند سال که در کنگره‌۶۰ حضور دارم به لطف آموزش‌های آقای مهندس به این اصول پی بردم که دلبسته این دنیا نباشم زیرا هیچ چیزی ثبات ندارد، ارزش غصه خوردن ندارد و تلاش برای ثابت نگه داشتن زیبایی ظاهری بیهوده است زیرا با گذر زمان نمی‌توان کهولت سن را متوقف کرد.

یک موضوع بسیار مهم این بود که آموختم هرگز باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکنم؛ چون من از تلاش‌ها و اتفاقاتی که در زندگی دیگران می‌افتد اطلاع ندارم و با قیاس کردن تنها وقت خود را تلف و آرامش را از خود سلب می‌کنم. فقط بایستی خود را با گذشته خود مقایسه کنم نه این‌که با دیگران.

در زندگی خداوند به اندازه گنجایش هر فرد سرنوشت او را رقم زده است و هیچ‌وقت همه‌چیز به همه افراد داده نشده است. در زندگی تمام انسان‌ها کم‌وکاستی وجود دارد مهم این است که ما چگونه زندگی را مدیریت کنیم، طوری که مادیات بر ما سوار باشد یا ما بر مادیات سوار باشیم.

تایپ: همسفر مهتاب رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: دبیر اول سایت همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر فرانگیس (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی ابن‌سینا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .