English Version
This Site Is Available In English

حضرت یعقوب از کنار چاهی که یوسف در آن بود گذشت و متوجه حضور یوسف نشد

حضرت یعقوب از کنار چاهی که یوسف در آن بود گذشت و متوجه حضور یوسف نشد

ششمین جلسه از دور پنجم لژیون سردار نمایندگی پروین اعتصامی اراک با استادی مسافر مهدی، نگهبانی دنور مسافر محسن و دبیری مسافر ولی، با دستورجلسه«OT» روز سه‌شنبه ۲۷آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.
 خلاصه سخنان استاد؛

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر؛
خدا را شکر می‌کنم که امروز در کنگره هستم و توانستم این جایگاه را تجربه کنم. از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر می‌کنم. از راهنمای درمانdst آقا صابر و راهنمای ویلیام وایت آقا مهدی تشکر می‌کنم که اگر امروز حال خودم ‌و خانواده‌ام خوب است به واسطه لطف این دو عزیز است. از ایجنت شعبه آقا حبیب و همه پهلوانان و اعضای لژیون سردار تشکر می‌کنم که اجازه دادند این بنده حقیر هم این جایگاه را تجربه کنم. سعی می‌کنم در حد عملکردم صحبت کنم. در ابتدا هفته OT را به آقای مهندس و همه خدمت‌گزاران OT چه در شعبه خودمان و چه در سراسر کشور تبریک عرض می‌کنم و دست همه این عزیزان را می‌بوسم. چه زحمت‌هایی کشیده می‌شود تا یک نامه به دست رهجو می‌رسد و در آخر حاصل تمام این نامه‌ها، رهایی یک فرد و احیای یک خانواده است.

آن اوایل که کنگره متولد شده بود به این شکل نبود بلکه کنگره از دل هر سختی که برایش بوجود آمده است متولد شده و تکامل پیدا کرده است. خداوند را شکر می‌کنم که در زمانی زندگی می‌کنم که سایه آقای مهندس بالای سر ماست و زمامدار انسان‌های دربند هستند. در اوایل تولد کنگره که طرح‌های والعادیات و غیره بود و انسان‌هایی که خودشان و خانوادهایشان درگیر اعتیاد بودند و شرایط خفقان شدیدی بود در آن زمان اقای مهندس مردانه ایستادند و از حق انسان‌های دربند دفاع کردند و توانستند داروی OT را وارد کنگره کنند .

ایشان در ابتدا این دارو را روی پایلوت بردند و خیلی از افراد را که درگیر مواد مخدر بودند با این دارو به درمان رساندند و به همه ثابت کردند که دوای تریاک خود تریاک است. آن زمان برای ورود این دارو تلاش زیادی کردند و من تا ابد خودم را مدیون کنگره و آقای مهندس می‌دانم. من خودم اوایل که به کنگره آمدم تفکرم این بود که ۹۵ درصد درمان، جهان‌بینی است و تنها ۵ درصد OT است، ولی حالا نظرم تغییر کرده است و می‌گویم اگر شخص مصرف کننده به کنگره بیاید و ما بخواهیم او را با حرف زدن خالی درمان کنیم این شدنی نیست.

در سی‌دی خلق‌وخوی، آقای مهندس می‌فرمایند: جسم می‌تواند کاملا روی روان اثر بگذارد و خلق‌وخوی ما را بسازد ما نمی‌توانیم با صحبت درمانی یا عرفان درمانی و یا با دعا درمانی، جسم را درست کنیم، یا فردی دوپامین بدنش کم است نمی‌شود با حرف زدن درمانش کنیم. باید دوپامین بدن فرد راه بیافتد یا مثال دیگری که آقای مهندس فرمودند: یک نفر گرسنه است شما اگر تمام اطبا یا دکترها را بیاورید نمی‌توانید فرد گرسنه را سیر کنید، دوای فرد گرسنه در آن لحظه‌ تکه‌ای نان است که آن لحظه بهتر از هر دکتری است. در کنگره هم دوای درمان من OT است. این دارو، چشمه‌های خشک شده بدن من را فعال کرده است و همان‌طور که در دستور جلسه هفته پیش همه صحبت کردیم اگر قرار باشد من مهدی به چشمه جوشان و رود خروشان تبدیل شوم لازمه آن این است که خمر طبیعی بدن من فعال شود و در ادامه با جهان‌بینی کنگره بتوانم فرد اثرگزاری باشم. اگر حال کسی خوب نباشد و خمر بدن او کار نکند محال است که در کنگره بماند، پس همه کسانی که در کنگره هستند به درمان واقعی رسیده‌اند، می‌آیند و کمک مالی می‌کنند تا دیگر خانواده‌هایی که درگیر اعتیاد هستند به حال خوش برسند

می‌خواهم کمی از تجربیاتم و سپس وصل شدن آن به لژیون سردار سخن بگویم. آنچه که می‌گویم بر من گذشته است دوست دارم پادشاه منطق باشم تا اینکه برده احساساتم باشم ولی با جهان‌بینی کنگره سعی می‌کنم ترکیب این دو باشم زیرا به عقیده من انسان با احساسات زنده است. چند ماه پیش که آزمون کمک راهنمایی برگزار شد من هم شرکت کردم و امیدوار بودم بتوانم راهنما شوم. غروب روز چهارشنبه بود که نتایج امتحان پس از چند ماه منتشر شد من سریع پیگیری کردم و دیدم در اسامی اسم من نیست چشمم فقط دنبال اسم خودم بود. دستانم یخ زد و در محل کارم خشکم زده بود و دیگر نتوانستم به کارم ادامه بدهم و به خانه آمدم و آن شب تا صبح بیدار ماندم. چشمانم خیس شده بود ولی مطمئن بودم که گریه نبود، حال عجیبی داشتم. فردای آن روز تولد یکسال رهایی علی بود، آمدم به کنگره و هر طور که شد آن روز را سپری کردم البته به بچه‌هایی که در آزمون قبول شده بودند تبریک گفتم و از ته دل برایشان آرزوی موفقیت کردم. در کنگره کسانی که من را می‌شناسند فهمیدند که مثل همیشه نبودم این را هم بگویم که بچه‌هایی بوده‌اند که به جایگاه کمک راهنمایی،  مرزبانی و یا نگهبانی و غیره نرسیده‌اند و بعد از آن کنگره را رها کرده‌اند. نزدیک بود چنین بلایی سر من هم بیاید من دو شب با خودم فکر می‌کردم و با خودم درگیر بودم تا اینکه یک شب سحرگاه زود از خواب بیدار شده بودم و می‌خواستم به کوه بروم به یاد سریال حضرت یوسف افتادم می‌خواهم با بیان این سریال در ذهن شما تصویرسازی شود تا بهتر مفهوم را برسانم.

در قصه حضرت یوسف(ع) وقتی برادرانش او را از حضرت یعقوب جدا کردند و به چاه انداختند و پیراهن خونی یوسف را برای پدرشان آوردند حضرت یعقوب آن شب با اهالی کنعان به دنبال حضرت یوسف گشتند و چندین بار از کنار چاهی که یوسف در آن بود گذشتند ولی متوجه حضور یوسف نشدند این فراق چندین سال طول کشید تا فرشته وحی نازل شد و به حضرت یعقوب فرمود برای چه بی‌تابی می‌کنید؟ ایشان فرمودند: برای یوسفم! هر وقت که یوسف را می‌دیدم جلوه جمال و جلال خداوند را می‌دیدم. ناگهان فرشته وحی به او گفت: چه کسی یوسف را آفریده؟ حضرت یعقوب جواب داد، خداوند. آنگاه فرشته وحی فرمودند: آیا بهتر نیست خدا را ببینی، نه یوسف را؟ آنوقت بود که حضرت یعقوب اسماعیل‌های درون خود را قربانی کرد و به وصل یوسف نائل شد و بوی پیراهن او را از چندین کیلومتر استشمام می‌کرد. من هم اگر بخواهم به خدا برسم باید منیت درون خودم را قربانی کنم، آن جهالت و حسادت را قربانی کنم تا به آرامش برسم تا به خداوند نزدیکتر شوم.

انسان‌هایی که به خدا نزدیکترند، حال بهتری دارند، همان‌طور که حضرت یوسف پلی بود تا حضرت یعقوب خدا را ببیند، کنگره هم پلی است که من مهدی خدا را ببینم نه جایگاه را.  کنگره می‌خواهد من به ساحل آرامش برسم و خدا را ببینم و در صراط مستقیم حرکت کنم. آنوقت تفکر من این بود که به جایگاه برسم. خدا را شکر می‌کنم که این تفکر دیگر وجود ندارد من دیگر نباید برای به دست آوردن جایگاه به کنگره بیایم بلکه باید در راستای هدفم تلاش کنم ولی هیچ وقت نگویم فقط من باید به فلان جایگاه برسم، هستند دیگرانی که از همه نظر از من بهتر هستند، من خودم به کنگره می‌آیم تا سربازی برای لژیون سردار باشم و بتوانم دین خود را ادا کنم. در کنگره من متوجه شده‌ام که باید سهم خودم را به هستی بپردازم واگر نپردازم هستی خودش به زور از من می‌گیرد.

از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید ممنونم.

 

تایپ: مسافر معین لژیون یازدهم 

ویراستاری و تنظیم: مسافر ساسان، لژیون هشتم

«لژیون سردار، شعبه‌پروین‌اعتصامی‌اراک»

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .