گروه خانواده - قلب، حس را پالایش می‌کند

در کنگره تاکید زیادی به شناخت خودمان مخصوصا در سفر دوم شده است. چرا که تا خود را نشناسیم خدا را هم نخواهیم شناخت. بنابراین باید هسته وجودی خود را بشناسیم. انسان از دو بخش هسته یا صور آشکار و هسته یا صور پنهان تشکیل شده است. در مورد صور آشکار انسان مانند قلب، کبد، چشم و آنچه ظاهر انسان را تشکیل داده به راحتی می توان صحبت کرد و آنها را درمان کرد. اما درمان صور پنهان مانند روان، عقل، حس، ترس، خشم، افسردگی و ... کاری بس دشوار است؛ چون قابل دیدن نیست و نامرئی است. به همین دلیل برای درمان اعتیاد که از تعامل بین انسان و مواد مخدر بوجود می آید راه حل منطقی پیدا نشده است.

در کنگره صورت مسئله اعتیاد که چشمه آب حیات و زندگی است توسط جناب مهندس کشف و به جریان افتاد. مثلث درمان در کنگره جسم، روان، و جهان بینی است که باید اضلاع آن با هم به تعادل برسند. در کنگره به انسانی که درگیر مواد مخدر شده و در درمان خود شکست می خورد  برچسب بی اراده و خودخواه زده نمی شود؛ چرا که مشکل از کار افتادن سیستم خمر بدن است و تا درمان نشود شخص به تعادل نمی رسد. در کنگره با صور پنهان انسان مانند نفس آشنا می شویم. نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت می کند هم  در ظاهر و هم در باطن و نشانه اش این است که خواسته دارد و این خواسته می تواند معقول و عقلانی باشد یا غیر عقلانی و نامعقول. نفس مثل شهر وجودی ماست که فرمانروای آن عقل است و سربازان دانایی آن را احاطه کرده است و از عقل محافظت می کنند. باید دانش و شناخت خود را نسبت به خودمان ذره ذره بالا ببریم و به مرحله دانایی برسیم تا دست به اعمال نادرست و اشتباه نزنیم و به تعالی برسیم.

هر انسانی دارای استعداد، عواطف، خلق و خو و ویژگی های است که موجودیت  او را تشکیل می دهد و با تزکیه و پالایش مداوم می تواند از آنها مراقبت کند. باور هر انسان نسبت به موجودیت خودش شخصیت او را تشکیل می دهد. اضلاع مثلث شخصیت عبارت است از: ۱- احساس لیاقت و شایستگی یعنی توانایی های وجودی اش را احساس و باور کند. ۲- احساس معصومیت یعنی احساس کند از پاکی و معصومیت برخوردار است. ۳- احساس امنیت وقتی احساس لیاقت و معصومیت می کند حس امنیت در او بوجود می آید.

این حس های خوب و بد که نسبت به خودمان داریم نشان دهنده میزان تعادل مثلث شخصیت ماست. که هر نوع آسیب به این مثلث باعث تخریب شهر وجودی مان می شود. بنابر این دانایی از عقل محافظت می کند و شخصیت از نفس. وقتی توانایی ها و استعدادهای خود را همان قدر که هست بپذیریم و بر آن واقف باشیم با هر میزان از سطح سواد و درآمد حالمان خوب هست چرا که استعدادهای خود را همان قدر که هست پذیرفته ایم. باور دروغین و یا ضعف هر دو به شخصیت مان آسیب می زند.

حس قوه عقل را به کار می اندازد و مثلث شخصیت یا نفس یا قلب حس را به کار می اندازد چیزی که حس را پالایش می کند نفس یا قلب است. آلودگی قلبی حتی اگر عقل از قدرت تفکر بالایی برخوردار باشد عملکرد شخصیت را مختل می کند. بنابراین اگر از دیگران تاثیر منفی می گیریم و یا اینکه دیگران می توانند به راحتی به ما آسیب بزنند از ضعف شخصیتی و نامتعادل بودن شخصیت ماست.

حال سوال این است که قلب چگونه زخمی و آلوده می شود؟ نیروهای منفی چون زایش و تولید ندارند خود را به انسان پیوند می زنند تا انرژی لازم را بدست آورند کسانی که با رفتار و زبان بد خود به دیگران آسیب می زنند با نقض فرمان با نیروهای تاریکی و منفی پیوند می خورند و این جاست که تغییر صفات مثبت به منفی اتفاق می افتد. این پیوندهای نامیمون و نامبارک مانند حسادت، کینه، نفرت ... همچون شمشیری است که به قلب وارد می شود و آن را زخمی می کند و به مرور قلب ما به سنگ تبدیل شده. نکته مهم این است که این شمشیر یا تیغ باید خارج شود تا قلب شفا پیدا کند و این کار زمانی اتفاق می افتاد که قلب از حسادت و کینه و ... خالی شود و آتش انتقام و کینه جویی را از درون مان بروز ندهیم و مقابله به مثل نکنیم. نقطه تحمل خود را به وسیله دانایی بالا ببریم تا این آتش را به طرف مقابل پرتاب نکنیم تا در درون مان حس شود و به جای تخریب حرارت آن  آرام آرام قلب سنگ شده را نرم کند و به رقت و نرمی قلب برسیم تا بتوانیم شمشیر را از آن خارج کنیم. این کار با درد و رنج همراه است برای همین تزکیه و پالایش در سفر دوم لازم و ضروری است. تزکیه و پالایش شفای قلب را به ارمغان می آورد و شفای قلب ما را از تاریکی ها نجات می دهد. با آرزوی قلبی بزرگ و بخشنده و مهربان برای همه انسان ها.

نویسنده: راهنما همسفر زهرا
رابط سایت: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر زهرا(لژیون دوم)
ارسال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)