در ابتدای سیدی، آقای مهندس در مورد اهمیت وادی سیزدهم و چهاردهم میگویند. در وادی سیزدهم آمده است: «پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است»؛ یعنی هر مرحلهای که تمام میشود، یک مرحله دیگر شروع میشود. در واقع وادی سیزدهم مقدمهای است برای شروع وادی چهاردهم که وادی عشق و محبت است. اهمیت وادی سیزدهم و چهاردهم در این است که در قلبها، رودها و رودخانههایی جاری بشود که سرچشمهاش در آسمانها و زمین است. سپس استاد در مورد مفهوم قلب و جایگاهش صحبت کردند و فرمودند: جایگاه قلب در سینه است و به همین دلیل وقتی عاشقومعشوق همدیگر را میبینند، دستشان را روی سینه خود میگذارند.
استاد در ادامه از صوت، نور و حس سخن گفتند که هستی بر پایه آنها بهوجود آمده است. در انجیل هم آمده است که خداوند نخست کلمه را آفریده است؛ یعنی همان صوت. در قرآن آمده: «اللهُ نورُ السَمٰواتِ وَ الاَرض»؛ خداوند نور آسمانها و زمین است. استاد میفرمایند قرآن را بهعنوان محقق مطالعه کنید تا متوجه مفاهیم عمیق آن بشوید. حدود ۵۰ درصد از قرآن در مورد ستارگان و آسمانها و زمین است. باید به این نکته توجه کنیم که حضرت مسیح بعد از ۱۴۰۰ سال با اینکه خودشان حضور فیزیکی ندارند، حدود ۲ میلیون پیرو دارند؛ آیا شما میتوانید کاری کنید که فقط ۱۰۰ نفر قبولتان کنند؟ آیا میتوانید کاری کنید که حتی وقتی هم از این دنیا رفتید، ۵۰ سال بعد هم کسی قبولتان داشته باشد و فراموشتان نکرده باشد؟ همیشه سمع، ابصار و قلوب با هم میآیند که سمع به معنای شنوایی و صوت است؛ ابصار به معنی چشم و نور است و قلوب به معنی حس است. بنابراین قلب مرکز حس و احساس است؛ یعنی اگر میگوییم قلبش سنگ است یعنی حسش، سنگ میباشد. کسی را که میگویند قلبش سیاه است؛ یعنی حسش سیاه میباشد. خراب بودن حس از کینه، دشمنی، حسادت و مردمآزاری بهوجود میآید.
بهشت واقعی آنجاست که انسان کنار دوستانش باشد. بهشت یعنی حس خوب داشتن؛ یعنی آب خنک خوردن در کوزه سفالی. وقتی انسان بقیه را فراموش کند، خودخواه و خودپرست میشود و آنجاست که جهنم میشود؛ چون حس خراب است. باید به این توجه کنیم که بهشت ما کجاست؟ کجا قلب ما سیاه است و کجا سیاه نیست؟ ما معمولاً برای مسائل خودمان، میخواهیم دیگران را خراب کنیم و برای اشتباهات خودمان دیگران را مقصر میدانیم. وقتی مار نیش میزند، باید بهدنبال درمان نیش باشیم، نهاینکه دنبال مار برویم و بگوییم چرا من را نیش زدی؟! اصلش این است که جلوی نیش مار را بگیری، دنبال درمان خودت باشی.
«کجا خوش است؟ آن جا که دل خوش است». خوشبختی واقعی به این است که چقدر دوست واقعی داریم و چقدر قلبمان روشن است. اگر میخواهیم دیگران نابود بشوند، حس ما سیاه است. همه چیز بستگی به حس دارد؛ چون حس است که گیرنده و دریافت کننده میباشد. برای اینکه قلب روشن باشد؛ باید حس روشن باشد. اگر بخواهی احساس و حسهای دیگران را درست کنی، این کار سختی است. باز کردن قلبها سخت است. با ضرب تازیانه و به زور نمیشود محبت و عشق را به دیگران یاد داد، جواب نمیدهد؛ یعنی نمیتوانیم به دیگران بگوییم باید من را دوست داشته باشی؛ اصلاً اینطوری نیست؛ اینطوری قلبها غیر قابل تسخیر میشود.
نکته دیگری که در این سیدی بیان شد؛ این بود که فرمان خداوند این است که مرضها را بهطور عمیق درمان کنیم و این کار بسیار سخت است؛ چون باید ریشهای درست بشود. ما همیشه دقت میکنیم که همه چیز درست باشد؛ ولی به حاشیهها و گوشهوکنارها توجهی نمیکنیم. فقط دانستن تنها کافی نیست؛ دانستن موقعی به درد میخورد که حس ما تغییر کند و قلب ما از سنگ بودن دربیاید. استاد میفرمایند: ابتدا باید بدانی قلب چیست تا بعد آن را بشکافی. تغییر و درست کردن حس و از آلودگی در آوردن آن، زمان میخواهد. ما نباید فقط به درمان مریضی و جسم توجه کنیم؛ بلکه باید به سالم بودن روان، افکار و اندیشه و احساس هم توجه کنیم. علت بیماریهای سایکوسوماتیک یا روانتنی، خراب بودن حس است. افسردگی فقط با دارو خوردن درمان نمیشود؛ چون باید ریشهای درست گردد. باید به افکار، تحرک، تغذیه و کیفیت خواب فرد هم توجه بشود. کسی که ۱۵ کیلو اضافه وزن دارد، انواع بیماریها را دارد. درمان در دو بعد جسموجان صورت میگیرد. باید به این نکته توجه کرد که درمان در جسم با ضرب تازیانه نمیشود؛ مثل به کمپ رفتن یا قطع کردن ناگهانی مواد مخدر. اولین چیزی که در صور پنهان باید درست شود، حس است؛ این حس است که افسرده و ناامید است و گاهی احساس وحشت میکند.
استاد فرمودند: با نیروی عقل و ایمان میتوانیم به کلمات الهی که همان ارزشها هستند عمل بکنیم و با جان خود، آنها را آبیاری میکنیم. بعضی از انسانها برای خدمت به دیگران از جانومال میگذرند؛ چون حسشان تصفیه شده است. باید این دانش بهوجود بیاید. چشمه باید خودجوش باشد؛ نمیشود در چشمه آب ریخت. در جهان مادی، انسانهایی که میخواهند به صراط مستقیم بروند، نیروهای بازدارنده سر راه آنها قرار میگیرد. نیروهای بازدارنده همیشه فعال هستند و باید هم همینطور باشد؛ چون انسان دائماً آزموده میشود.
برداشت از سیدی «قلب» مهندس حسین دژاکام
نویسنده و رابط خبری: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون پانزدهم)
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
ارسال: راهنما همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
430