English Version
This Site Is Available In English

مسیر زندگی من

مسیر زندگی من

به‌نام خداوند مهر‌آفرین

دوست دارم از حس رهایی خودم و مسافرم از کابوس وحشتناک اعتیاد بنویسم. من بعد از یک‌سال آمدن به کنگره خيلی خوش‌حال بودم که کنگره را پیدا کردم. روزهایی بود که‌ هيچ‌چيز نمی‌دانستم و حالم خیلی خراب بود. ناامید و بی‌انگيزه روزها را سپری می‌کردم؛ ولی اين راه‌ و‌ روش کنگره‌‌۶۰ بود که مسیر زندگی من را از سمت تاریکی‌ها به طرف روشنایی‌ها عوض کرد.

مسافرم در بندرعباس کار می‌کرد. یک‌روز با حال بسیار خراب به خانه آمد، به اندازه‌ای حالش بد و پریشان بود که دخترم را نشناخت. دخترم خیلی ناراحت شده بود و از من خواهش کرد که به بابا کمک کن و او را به کنگره‌ ببر. خدا را هزار‌ بار شکر می‌کنم که بالاخره مسافرم خودش خواست و همراه من به کنگره آمد. من آرامش امروز اعضای خانواده‌ام را مديون کنگره۶۰ هستم.

۱۱ماه از این سفر گذشت، هنوز باورم نمی‌شد که از این کابوس رهایی پیدا کردم. خیلی خوش‌حال و سبک‌بال بودم و این خوش‌حالی را در آن لحظه برای تمام کسانی که درگیر اعتیاد بودند آرزو کردم. خوش‌حال بودم برای دختران عزیزم و برای خودم و مسافرم که الان خودمان برای زندگی خود تصمیم می‌گیریم و دیگر مواد برای ما تصمیم نمی‌گیرد، این مواد در مهمانی‌، مسافرت، تفریح و همه‌جا با ما بود. از آقای مهندس ممنون و سپاس‌گزارم که غیرممکن‌ را برای‌ ما ممکن کرد.

سرانجام در 27مهر امسال با همراهی راهنمایان گرامی خانم الهه و آقا امید برای رهایی خدمت مهندس عزیز رفتیم. خیلی حس و حال خوبی بود. برای اولین بار بود مهندس را از نزدیک ملاقات می‌کردیم. از ایشان به‌خاطر این زندگی دوباره‌ای که به ما هدیه دادن تشکر کردیم. اکنون که وارد سفر دوم شدم هرروز و هر‌ثانیه شاکر خداوند مهربانم هستم که چنین خواسته‌ای را در مسافرم قرار داد و اذن او صادر شد تا بتواند از این کوه اعتیاد رها شود تا خوش‌حالی فرزندان‌مان را ببینیم. اکنون خیال بچه‌ها آرام شده است.

با خودم فکر می‌کنم که آیا کنگره نیازی به خدمت من دارد یا من نیازمند خدمت کنگره هستم؟ اگر بخواهم با قاطعیت جواب سؤال را بدهم باید بگویم که من نیازمند خدمت در کنگره ۶۰هستم؛ چون در کنگره۶۰ خدمتی در زمین نمی‌ماند که نیازمند کسی باشد که انجامش دهد. من خدمت کردن در کنگره۶۰ را دوست دارم؛ چون در خدمت کردن هم آموزش می‌گیرم و دلیل دیگر آن هم می‌تواند این باشد که فراموش نکنم که روزی من هم از کسانی که در این‌جا خدمت می‌کردند، امید و آرامش را دریافت کردم.

قسمت این شد که من در خدمت عزیزان در قسمت آشپزخانه کنگره باشم و خیلی این خدمت را دوست دارم. از خداوند می‌خواهم که روزی من هم بتوانم در این کار بزرگ که به آرامش رساندن انسان‌هایی که به دنبال رهایی هستند سهیم باشم. برای همه عزیزانی که در کنگره۶۰ خدمت می‌کنند آرزوی بهترین‌ها را از خداوند دارم و برای مهندس و خانواده محترم‌شان هم سلامتی و طول عمر آرزو میکنم که معلم تمام اعضای کنگره۶۰ می‌باشند. هم‌چنین از خانم الهه مهربانم و آقا امید راهنمای مسافرم کمال تشکر را دارم.

رابط خبری: همسفر نازنین مرزبان خبری
نویسنده: همسفر یوکابد رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون یکم)
ویرایش: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون یکم)
ارسال مطلب: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون یکم)
نمایندگی همسفران سمنان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .