قدردانی و سپاسگزاری به سفر خوب کمک میکند

جلسه چهارم از دوره چهارم سری کارگاههای خصوصی مسافران کنگره ۶٠ زاهدان با دستور جلسه «اوتی» ، به استادی راهنمای محترم مسافر حامد، نگهبانی مسافر رامین و دبیری مسافر منصور ٢٧/٠٩/١۴٠٣ ساعت ١٧ آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حامد هستم یک مسافر. خدا را شکر بابت امروز و فرصتی که پیش آمد تا در شعبه پر انرژی زاهدان شرکت کنم. من اِرق خاصی نسبت به استان سیستان و بلوچستان و مردم خوب زاهدان دارم، بدلیل اینکه مدتی اینجا زندگی کردم، کار کردم و خاطرات خوبی از مردم این استان دارم.
سال ۹۵ در زابل چرخ روزگار چرخید و یک سیستم ضد ارزشی من آنجا پایه گذاری کردم و ۵ سال پای آن ایستادم، آمدم و رفتم و اکنون خدا را شکر می‌کنم بابت کنگره ۶۰ ، بابت وجود با برکت جناب مهندس و بابت این روش درمان از جناب مهندس تشکر می‌کنم. چون در این بُعد از زندگی من باعث تغییر در من شد و رسید به آنجایی که من مسیری را از بیرجند به زاهدان طی کنم برای انجام کار ارزشی و آن هم خدمت کردن به همه شما می‌باشد .بابت این موضوع سپاسگزار خداوند هستم.
در ابتدا هفته اوتی را به همه اعضای کنگره ۶۰ و بعد اعضای شعبه زاهدان و در راس به بنیان کنگره آقای مهندس و آقای بابک لطفی دیده بان محترم و نگهبان آقای محمود افشار دبیر شورای اوتی مرکز  و جناب آقای کاظم نوروزپور تبریک عرض می‌کنم.
تشکر می‌کنم از آقای جواد و آقای محمد عارف راهنماهای شعبه زاهدان بابت همکاری با واحد اوتی و هماهنگی با کلینیک‌های سطح شهر دارند .
زحمات زیادی کشیده می‌شود که من سفر اولی شربت اوتی خود را تحویل بگیرم و در مدت یک هفته آن را مصرف کنم. قبل از پرتال ۶ جا این نامه ثبت و بایگانی می‌شد، یکی دفتر راهنما، دو نسخه نامه زرد، توی واحد اوتی و دفتر واحد ثبت می‌شد . یک نسخه آنجا بایگانی می‌شد، یک نسخه هم به کلینیک‌ها فرستاده می‌شد تا من مصرف کننده آنجا داروی خودم را دریافت کنم و آنجا بایگانی میشد. الان با اضافه شدن پرتال توی سیستم هم دارد ثبت میشود، یعنی یک نامه ای  که من بخواهم داروی خودم را بگیرم و سفر خودم را ادامه دهم در ۷ جای مختلف ثبت و بایگانی می‌شود. خوب می‌دانید که یک نفر در شعبه زاهدان به عنوان رهجو نیست ، تعداد زیادی از رهجویان هستند و این پروسه ثبت و بایگانی برای همه عزیزان انجام می‌شود. این زمان را برای راهنما در نظر بگیرید که یک نامه بدون اشتباه بدون خط خوردگی، بدون لاک غلط گیر و بدون مشکل برسد دست من رهجو تا من کلینیک بروم و داروی خودم را دریافت کنم.
من سپاسگزارم از تک تک خدمتگزاران واحد اوتی زاهدان همچنین از مبصرین کلینیک که خارج از وقت کنگره زمان می‌گذارند که من به موقع بروم و داروی خودم را تحویل بگیرم اگر من شکرگزار سپاسگزار و قدردان این عزیزان باشم سفرم بسیار متفاوت خواهد بود.
احتمالاً برای خیلی‌ها اتفاق بیفتد ، سپاسگزار و قدرناشناس هر دو ممکن است به پایان سفر برسند ولی حتماً متفاوت خواهد بود آن کسی که برای این نامه ارزش قائل می‌شود، برای کسانی که در انجام کارهای این نامه زحمت می‌کشند ارزش قائل می‌شود و از آنها قدردانی و سپاسگزاری می‌کند حتماً نتیجه این قدردانی سفر خوب و عالی خواهد بود وقتی من نامه زرد را دریافت می‌کنم و در مقابل آن کسانی که زحمت می‌کشند قدردان باشم کائنات تمام تلاششان را می‌کنند تا من به خوبی سفر کنم و سفر آرامی داشته باشم و در سفر دوم برای من باز خواهد شد. حال درمان من تمام می‌شود و وارد سفر دوم می‌شود جناب مهندس می‌فرمایند کمترین تعهد، کمترین کار این است که سفر دومی فالو آپ خود را به موقع انجام دهد. یک سیستم در قالب راهنما، مرزبان، مسئول اوتی، ایجنت و همه این عزیزان زحمت کشیدند تا یک نفر به درمان برسد، من باید تعهد خودم را که همان فالوآپ می‌باشد را انجام دهم. اگر آن را انجام ندهم چه اتفاقی می‌افتد؟ برای کنگره ۶۰ هیچ اتفاقی نمی‌افتد اما برای آن کسی که انجام نمی‌دهد چه اتفاقی می افتد ؟
گریزی بزنم به لژیون سردار، آیا شده تا حالا دست شما بسته باشد بتوانی چیزی را بگیری؟ اگر گرفتی و توانستی آن را حفظ کنی، اگر حفظش کردی بعد از چقدر تحملت و طاقتت کم شده که آن را رها کردی؟ این برای اوتی هم صدق می‌کند، این برای محبت به همسفر هم صدق می‌کند، این برای فرزند هم صدق می‌کند، یعنی یک انرژی را به من داده و من این را نگه داشتم درون خودم، حفظش کردم یا نه؟ پاسش دادم دادم به نفر بعدی و این حس را منتقل کردم؟ اگر این حس را راکد نگه داشتم فقط برای خودم یا خانواده خودم خواستم  این مطمئناً گنداب خواهد شد
شعبه زاهدان مثل شعبه بیرجند از شهرهای دیگر جان گرفته و حمایت شده است تا به اینجا رسیده است اگر قرار باشد که تا ابد حمایت از شهرهای دیگر باشد هیچ پیشرفتی نخواهد کرد. اگر تا ابد قرار باشد بار من مصرف کننده را یکی دیگری بکشد تا ابد مصرف کننده خواهم ماند. فرق نمی‌کند که من مصرف کننده انرژی باشم مصرف کننده پول باشم یا مصرف کننده مواد.
تا وقتی که مصرف کننده باشم شرایط همین خواهد بود، شدت آن متفاوت است. امیدوارم که همه ما بخشنده باشیم، همه ما بتوانیم درب را باز کنیم برای ورود افراد جدید و انرژی و حس‌های خوب را نیز به دیگران بدهیم.
در آخر از جناب آقای مهندس بابت زحماتی که کشیدند، برای ثبت ot که چقدر تلاش کردند تا این شربت در کلینیک ها به راحتی به دست ما برسد بسیار قدردان جناب مهندس هستیم.
خدا رو شکر می‌کنم که در واحد ot کار میکنم قدردانی می‌کنم از همه سفر اولی‌هایی که قدر داروی خود را می‌دانند و قدر زحماتی که پشت این دارو کشیده شده است را  درک می‌کنند.

تایپ : مسافر اسحاق، لژیون یکم راهنما آقای جواد
عکس و ارسال: مسافر رامین، لژیون یکم راهنما آقای جواد