همسفر نسرین برداشت خود را از سیدی «ابلیس» اینگونه بیان کرد:
تمام روابط ما در کلیه مراحل زندگی یک مثلث را تشکیل داده که یک ضلع مثلث من هستم، ضلع دیگر اطرافیان من و قاعده مثلث روابط بین ما است. برای مثال یک ضلع مثلث زن، ضلع دوم مثلث شوهر و ضلع سوم روابط بین آنها میباشد. فضایی که بین این سه ضلع وجود دارد، بسیار حائز اهمیت است که من برای روابط با طرف مقابل و در اصل فضای این مثلث چه کاری انجام میدهم و ارتباط ما چگونه است؛ پس کیفیت روابط در دست خود ما است.
فطرت انسان در کل پاک است و انسان بد وجود ندارد. انسانها همه خوب هستند، انسانهایی که بدی میکنند در جهل و ناآگاهی هستند؛ اگر به آگاهی برسند از جان و مال خویش برای نجات دیگر انسانها استفاده خواهند نمود. بنابراین ما میتوانیم با آگاهی، کاری کنیم تا فضای مثلث عطرآگین شود، نه نفرت انگیز. نباید در این فضا کارهایی انجام دهیم که باعث شود مثلث ما آلوده شود، مثلا اگر غیبت کنیم مثل این است که در مثلث در حال سمپاشی کردن هستیم.
مسئله بعدی ظن و گمان بد است که تا فردی شروع به صحبت کردن میکند ما گمان بد نبریم که آیا این صحبت او در مورد ما است یا خیر. در امور یکدیگر تجسس، گله، شکایت، انتقاد و بازجویی نکنیم. همه این کارها باعث آلوده شدن فضا میشود. برای بهبود بخشیدن به اضلاع مثلث باید روی نقاط مشترک کار کنیم. برای مثال من از زردآلو خوشم میآید و طرف مقابل نیز از زردآلو خوشش میآید؛ پس در مورد زردآلو صحبت میکنیم. حال ممکن است که من از زردآلو خوشم بیاید و طرف مقابل از زردآلو خوشش نیاید در این شرایط باید با او صحبت در این مورد صحبت نکرده و فضا را آلوده نکنیم. در این مثلث قهر کردن و لجبازی نیز باعث مسموم شدن فضا میشود.
برای فهم بهتر این موضوعات آقای مهندس چهار اصل از مولانا را بیان کردند. اصل اول میگوید: هیچ چیز در دنیا و هستی ثابت نیست؛ اگر این را بدانیم به آرامش خواهیم رسید. مثلا فردی تمام تلاشش را میکند تا جوان بماند و با روشهای مختلف و عملهای گوناگون چهره خود را جوان نگاه میدارد؛ اما تا کجا میتواند این کار را ادامه دهد؟ سرانجام از این کار دست خواهد کشید.
همه چیز در حرکت است و هیچ چیز ثابت نیست. ما صد سال پیش نبودهایم و صد سال آینده هم نخواهیم بود؛ بنابراین قدر چیزهایی که داریم را بدانیم و در لحظه از آن استفاده کنیم. اگر ما بپذیریم که همهچیز و شرایط در دنیا در حال تغییر است، آن موقع به هیچ عنوان ناراحت نخواهیم شد.
اصل دوم مقایسه نکردن خود با دیگران را بیان میکند. این اصل برای رسیدن به آرامش بسیار مهم است. در قیاس همیشه جلوی روی خود را نگاه میکنیم و هیچ موقع به پشت سر نگاهی نمیاندازیم، در صورتی که باید به پشت سر خود نیز نگاه کرده و تنها خودمان را با خودمان مقایسه کنیم و در عین حال از زمان حال لذت ببریم.
اصل سوم میگوید که در بند توجه و توصیف دیگران نباشیم. مثلا اگر جایی از ما تعریف شد خوشحال نباشیم؛ اگر جایی از ما و کاری که انجام میدهیم تعریف نکردند، ناراحت نشویم و در فکر توصیف دیگران نباشیم.
اصل چهارم میگوید: زندگی به گونهای نیست که همه چیز را یکجا به فردی بدهند. هیچ موقع همه چیز همزمان به یک نفر داده نخواهد شد. همسر، ماشین و منزل خوب و یا شرایط و شغل مناسب و سلامتی همه با هم یکجا امکانپذیر نیست هر فردی باید این را درک کرده و اگر درک نکند آرامش نخواهد داشت.
بنابراین باید این اصول را رعایت کنیم تا همان مثلثی که در ابتدا گفته شد، عطرآگین شود و شرایط بین ما و اطرافیان ما در بهترین شکل خود ادامه یابد. در غیر این صورت فضا نامطلوب خواهد شد و ما از ارتباط با اطرافیان رنج خواهیم برد. اگر همه این کارها را انجام دادیم؛ اما طرف مقابل این کارها را انجام نداد و فضای روابط ما آلوده شد اینجا است که میگویند: با نادان سخن مگویید.
مسئله بعدی تنهایی است ما باید از تنهایی دوری کرده و همیشه در جمع باشیم؛ اگر به جمع احترام بگذاریم جمع نیز به ما احترام خواهند گذاشت. ما این موضوع را به خوبی در کنگره فرا گرفتهایم.
نویسنده: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون چهاردهم)
ویراستاری: همسفر سوده رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
90