English Version
This Site Is Available In English

هستی بر اساس قانون عمل می‌کند

هستی بر اساس قانون عمل می‌کند

در مورد خواب رفتن دو مدل خواب رفتن داریم، یک خواب رفتن منفی که توسط خود انسان گاهی به صورت آگاهانه و گاهی ناآگاهانه انجام می‌شود و انسان نیاز دارد که همیشه به اعمال خود حسابرسی کند، باید حواسش باشد؛ چون صفات انسان عوض می‌شود. انسان برای بدست آوردن زحمت زیادی می‌کشد؛ ولی برای نگه داشتن تلاشی انجام نمی‌دهد، علت آن این است که انسان نسبت به چیزهایی که دارد، احساس ندارد. اگر نسبت به این چیزهایی که انسان دارد احساس داشته باشد، حس و لمس‌شان کند و از آن‌ها انرژی بگیرد و لذت ببرد، طبیعتاً این کار را انجام نمی‌دهد که تمام نیرو را بگذارد روی به دست آوردن چیزهایی جدید و تازه این چیزهایی که دارد را احساس نمی‌کند باز همان قضیه خواب رفتن است. یعنی خواب رفتن چیزهایی که اکتسابی کسب کرده و زحمت زیادی کشیده شده است الان دیگر نمی‌تواند احساس‌شان کند، در واقع پنهان‌کاری و کفر است که ما راجع به آن صحبت کردیم. کتاب کلام‌الله بزرگترین کتاب روانشناسی است و اصلاً کتاب درسی است و نباید بخش‌بخش و نصف‌نصف خواند؛ چون گمراه می‌شویم. بسیاری از بزرگان مثل حافظ مطالب‌شان را بر پایه کلام‌الله مطرح می‌کنند، کسی که یک آیه را دست کاری می‌کند علت آن است. آقای مهندس اعتیاد را تعریف کردند و درست کردن مثلث در مفاهیم یک فرمول است. توصیف‌های دقیق را ‌می‌شود از مثلث‌ها بوجود آورد این مفاهیم با یک مثلث در یک سطح قرار می‌گیرند و این قانون آفرینش است و به آن قانون کنش می‌گویند، یعنی برای اینکه مسیری طی شود آن مسیر با کمترین هزینه انجام می‌شود در هستی تغییرات دائماً اتفاق می‌افتد و از یکسری قوانین پیروی می‌کند آن قوانین، قوانین تغییرات هستند.

این‌ها از قانون کمترین کنش استفاده می‌کنند و آن را خداوند به عنوان همان صراط مستقیم مطرح می‌کند، پس صراط مستقیم مسیری است که کمترین میزان اتلاف انرژی و سختی در آن وجود دارد شکل درست یک اتفاق این نیست که ما کار زیادی انجام بدهیم زور زیادی بزنیم؛ ولی اختیار انسان باعث می‌شود که او سخت‌ترین مسیر تغییرات را به بدترین شکل ممکن بوجود می‌آورد آن‌جایی که آفرینش اتفاق افتاد و فرشتگان گفتند کسی که هزینه درست می‌کند برای خداوند یعنی این موجود مسیرها را به بدترین شکل ممکن و بیشترین اتلاف انرژی درست می‌کند و این هزینه انسان برای رسیدن به دانایی‌اش است و این مسیر درستی نیست. اگر بخواهیم درستی یا نادرستی یک روش را ببینیم اول بایستی تغییر واقعی باشد و تبدیل اتفاق بیفتد آن مسیر بایستی با کمترین هزینه ممکن اتفاق بیفتد اگر قوانین را به عنوان یک کشف علمی استخراج کردیم این قوانین، اگر قانون طبیعی داشت روش علمی است اگر تغییری اتفاق افتاد؛ ولی آسیب داشت باید روش اصلاح شود تا به فرمول طلایی قضیه برسد تا زمانی که بشر روی کره زمین نبود همه چیز درست بود و در اثر کشفیات انسان همه چیز دارد از تعادل خارج می‌شود؛ چون تغییراتی که بوجود می‌آوریم با کمترین کنش همخوانی ندارد در جهان‌بینی استاد امین می‌گوید: یک قطب‌نما داریم به اسم حس، ابتدا انسان باید حسش را درست کند بر اساس حسش حرکت کند و اگر بر اساس حس حرکت کند مرتب می‌تواند مسیرش را اصلاح کند مثل کسی که قطب‌نما دستش است ما یک خط‌کش نیاز داریم همان قانون کمترین کنش طبیعت در کلام‌الله، یکی از خط‌کش‌هایی که به ما کمک می‌کند داشتن مفاهیم واقعی کلمات است.

کلام‌الله دقیقاً مانند یک کتاب درسی است اگر نصف‌‌نصف بخوانید در درس زندگی مشکل پیدا می‌کنید و جالب این است بسیاری از بزرگانی که ما می‌شناسیم مثل حضرت حافظ و مولانا بسیاری از مطالب را بر پایه کلام‌الله مطرح کرده‌اند و چیزی را در آن احساس کردند که این کار را انجام دادند. در مطالب کلام‌الله یک اتفاق دیگر می‌افتد که معمولاً این است معنی درست واژه‌ها اگر بخواهیم چیزی را بخوانیم یکی از راه‌ها این است که به معنی واقعی کلمات مراجعه کنیم من بعضی وقت‌ها که می‌خوانم اگر به چیزی شک ‌کنم برمی‌گردم و معنی اصلی آن را نگاه می‌کنم مثلاً در یکی از سوره‌های قرآن نوشته شده بود «فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ» یعنی در قلب آن‌ها عجله نهاده شده و در معنی خواندم که نوشته بود مهر گوساله در دل آن‌ها تنیده شده است اصلاً این مهر گوساله در دل آن‌ها تنیده شده با در قلب آن‌ها عجله است خیلی فرق می‌کند یعنی فقط این دل، مشترک است بعد من این را برای خودم هی تفسیر می‌کردم که مهر گوساله یعنی‌ چه؟ بعد خودم تفسیر می‌کردم و به یک تفسیر‌هایی هم رسیده بودم یعنی خودم را قانع کرده بودم که این معنی دارد بعد دفعه چهارم، پنجم گفتم بگذار معنی اصلی آن را نگاه کنم دیدم اصلاً چنین چیزی وجود ندارد، کسانی هستند که آیه جدید نازل می‌کنند یعنی انگار خداوند نعوذبالله یادش رفته است یک چیزی را بگوید یا از قلم انداخته است یا خوب توضیح نداده است بعد یک پرانتز باز می‌کنند یک کیلومتر راجع به آن یک کلمه توضیح می‌دهند اصلاً می‌دانید علت آن چیست؟ علت آن همان کبر است. کسی‌ که در وسط آیه یک پرانتز باز می‌کند و ۲۰ کلمه حرف می‌زند شما می‌توانی این را در تفسیر مطرح کنید؛ ولی در قسمت آیه نمی‌توانید در قسمت ترجمه هم نمی‌توانید انجام دهید.

وقتی یک نفر در درون خود فکر می‌کند از مسئله خیلی بالاتر است آنجا این حس به آن دست می‌دهد که خداوند خوب توضیح نداده است بگذار من کمی قضیه را بهتر توضیح بدهم این هم یک موضوع است یعنی خواندن کلمات درست خیلی مهم است این دقیقاً مثل این می‌ماند وقتی علمی را بخواهیم یاد بگیریم باید تعریف‌های درست داشته باشیم این هم در کنگره بسیار و خیلی محکم صحبت شده است. آقای مهندس آمدند تعریفی جدید از اعتیاد ارائه کردند اعتیاد را درست تعریف کردند می‌گویند: همه چیز را ما باید بشکافیم این کاری است که در کنگره انجام می‌شود و این کار با مثلث‌ها خیلی خوب انجام می‌شود مثلاً گفتیم مثلث اعتیاد شامل جسم، روان و جهان‌بینی است. مثلث‌ها یکی پس از دیگری به ترتیب مطرح شدند من گفتم چطور این کار را می‌کنند این مثلث‌ها در واقع یک فرمول است که آقای مهندس آن‌ها را درست می‌کنند مفاهیم، تعریف‌ها و توصیف‌های دقیق را بیشتر از مثلث‌ها بوجود آورده‌اند، چرا این کار را می‌کردند؛ چون همان‌طور که در جهان‌بینی ما می‌گوییم در تمام مفاهیم اگر دانایی را سطح بی‌نهایت در نظر بگیریم تمام مطالب در یک سطح قرار بگیرد، یک سطح را با یک مثلث می‌توانیم بوجود بیاوریم یعنی کوچک‌ترین شکل هندسی که ما می‌توانیم با آن سطح بسازیم از مثلث کمتر دیگر نمی‌شود؛ بنابراین اگر ما یک مفهوم خوبی داشته باشیم مثلاً بگوییم اعتیاد یا بگوییم دانایی یا بگوییم جهالت، برای انتقال مطالب آقای مهندس مثلث‌ها را مطرح می‌کنند اگر بگوییم این‌ها شامل یکسری مفاهیم هستند پس قاعدتاً نباید این مفهوم در یک سطح قرار بگیرد این مفهوم با چه چیزی درون سطح قرار می‌گیرد با یک مثلث.

هستی بر اساس قانون عمل می‌کند و با عملکرد خودش به ما می‌فهماند که چه عملی درست و چه عملی نادرست است. کلیه هستی بر اساس کمترین کنش بوجود آمده است یعنی اینکه با کمترین اتلاف انرژی بهترین راندمان را بوجود می‌آورد، اگر کمی دقت کنیم می‌بینیم که در ۲۰۰ الی ۳۰۰ سال اخیر که انسان به تکنولوژی دست پیدا کرده است آسیب‌های زیادی را طبیعت زده است و همین مسئله باعث ایجاد ناهنجاری‌های طبیعی شده است در قسمتی آن‌قدر باران می‌بارد که باعث ویرانی می‌شود و در جایی دیگر آن‌قدر باران نمی‌بارد که باعث خشکسالی می‌گردد این‌ها همگی نشانه است که طبیعت به انسان منتقل می‌کند. بشر امروزی با بیشترین کنش و اتلاف انرژی بسیار زیاد برای رسیدن به اهدافش ضررات جبران ناپذیری را به زمین وارد آورده است. باید توجه داشت که کوتاه‌ترین راه برای رسیدن به اهداف تنها صراط مستقیم می‌باشد در ریاضیات کمترین سطح بوجود آمده از ترکیب سه خط مثلث بوجود می‌آید منظور این است که در انتقال مفاهیم باید کمترین سطح و کنش را بوجود آورد در کنگره۶۰ به همین صورت در انتقال مفاهیم از مثلث‌ها استفاده می‌کنیم به عنوان مثال مثلث درمان اعتیاد در کنگره۶۰ جسم و روان و جهان‌بینی می‌باشد کنگره۶۰ با کمترین اتلاف انرژی مفاهیم را به دیگران انتقال می‌دهد و افراد متقابلاً استنباط درستی نسبت به فهم مسائل خواهند داشت در اغلب موارد ما انسان‌ها برای اینکه جلوی تخریب‌ها را بگیریم درصدد کم کردن بدی‌ها بر می‌آییم در صورتی که اگر می‌خواهیم تغییرات صورت بپذیرد می‌بایست خوبی‌ها را افزایش دهیم به عنوان مثال: برای اینکه کمتر به طبیعت ضرر وارد شود به کارخانجات دستور داده می‌شود که آلاینده‌های خود را پایین‌تر بیاورند اما درصدد کاشتن درخت بر نمی‌آیند ما همیشه سعی بر این داریم که بدی‌ها را کاهش دهیم اما کاری با بوجود آوردن خوبی نداریم.

برداشت من از این سی‌دی این است که انسان می‌تواند خودش به حساب خودش رسیدگی کند و گاهی ممکن است انسان خودش را به خواب بزند و نخواهد آگاه شود صفات انسان هم ممکن است تغییر کند و اگر انسان نسبت به چیزهایی که دارد احساسی نداشته باشد یعنی کافر شده است و آن‌ها را نادیده می‌گیرد اگر موقعیتی در زندگی به دست می‌آوریم باید آن را حفظ کنیم و بهترین کتابی که ما انسان‌ها می‌توانیم از آن کمک بگیریم کلام‌الله است و مانند یک کتاب درسی است که باید کامل خوانده شود در طبیعت اگر بخواهد تغییری رخ دهد و تبدیل اتفاق بیفتد با کمترین هزینه انجام می‌شود ما هم باید طبق قانون کمترین کنش باشیم، یعنی کمترین میزان انرژی ممکن برای آن‌ که تغییر اتفاق بیفتد صرف شود صراط مستقیم همین ویژگی را دارد و بزرگترین الگوی ما طبیعت است. یک ویژگی بسیار مهم حس است ما باید همواره به حس‌مان توجه کنیم اگر بخواهیم تغییری در درون‌مان بوجود آوریم باید آن تغییر را در بیرون هم انجام دهیم برای اینکه حس در ما بوجود آید باید دست به تجربه بزنیم باید کاری را انجام بدهیم تا آن حس را تجربه کنیم که تغییرات بزرگ از همین تغییرات کوچک بوجود می‌آید و اگر ما انسان‌ها درست شویم همه چیز درست می‌شود و مشکلی نخواهد بود و ما انسان‌ها هستیم که به خودمان و طبیعت آسیب می‌زنیم.

نویسنده: همسفر فاطمه.(م) رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
رابط خبری و ویراستاری: همسفر عارفه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کریمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .