درکنگره به روی همه باز است

اهمیت وادی سیزدهم و چهاردهم در این است که در قلب‌ها رودخانه به بحری جاری می‌شود. که سرچشمه آن زمین و سما است و هرگز خشک نمی‌شود. هموار نمودن و بازنمودن قلب‌ها بسیار سخت است و با ضربه و تازیانه این درب‌ها بیشتر سخت و غیرقابل‌تسخیر می‌شود. اما این فرمان خداوند است که مرض را به‌طور عمیق درمان بنمایم و این بسیار سخت است. تنها درمان مرض نیست زیرا همیشه سالم بودن مهم‌ترین است. و زمان زیادی لازم دارد اکنون درمان در یک‌قدمی است. وادی سیزدهم به ما می‌گوید پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. هر مرحله‌ای تمام بشود مرحله‌ دیگری آغاز می‌شود. ما از وادی یک شروع کردیم با تفکر ساختارها آغاز می‌شود و بدون تفکر آنچه هست روبه‌زوال می‌رود حرکت می‌کنیم‌ تا‌ به وادی محبت برسیم. ما اگر وادی‌ها را پشت سر گذاشته باشیم حالا وارد وادی عشق می‌شویم. که می‌گوید ارابه‌ها را در بیکران به حرکت درآورید که نگهبانان ماوراء به آنچه در زمین است نیازمندند؛ یعنی این ارتباط از زمین به آسمان است. تفاوت قلب و دل. قلب چه هست، دل یعنی چه، ما می‌دانیم که قلب در سینه قرار دارد. قلب عضوی هست که احساس ندارد. یعنی اگر کسی بگوید قلبم درد می‌کند مثل‌اینکه بگوید مغزم یا موهای سرم درد می‌کند اگر موی سردرد کرد قلب هم درد می‌کند. قلب اگر مشکل پیدا کند دست چپ، کتف پشت شانه به رگ‌ها می‌زند قلب حس ندارد فقط خون را از طریق سیستم گردش خون‌ پمپاژ می‌کند و عضو مهمی در بدن است وقتی دچار هیجان یا شوق زیاد می‌شویم یک‌مرتبه دستمان به‌طرف سینه می‌رود، یک احساسی داریم. پس جایگاه قلب در سینه هست ولی خود قلب واقعاً چه است. تمام هستی به سه پارامتر صوت، نور و حس بناشده است. در انجیل خداوند اول کلمه را آفرید کلمه یعنی صوت پس اول صوت آفرید شد. نور یعنی نور خداوند در زمین قلب مرکز حس می‌شود پس اگر می‌گوییم قلبش سنگ‌یا سیاه شده است یعنی حسش سیاه و خراب است. پس قلب یعنی مرکز حس و جایگاهش در کجا‌ در سینه است. اگر می‌خواهیم بدانیم قلب ما سیاه است یا نه باید به رفتار و کردار و گفتار خودمان دقت کنیم. خراب بودن حس از کجا می‌آید: از کینه، نفرت، حسادت، دروغ، رشوه، بد دیگران را خواستن، انتقام‌جویی اگر این‌ها را نداشتیم یعنی حسمان پاک و روشن است.
انسان درست‌کار اگر کاری انجام می‌دهد بلاعوض هست انتظاری از کسی ندارد... اگر کاری کردید صد نفر از شما خوب گفتن حس شما روشن است. می‌گویند بهشت جایی است که انسان خیر خوبی رو برای همه بخواهد. و جهنم جایی است که همه‌چیز را برای خودت بخواهی و خیرت به دیگران نرسد. می‌گویند خوشبخت بودن انسان به ثروت و سرمایه نیست، به مردم‌داری است اینکه در دل دیگران چه جایگاهی دارد. اکثر ما کارمان شده مثل آن‌کسی که مار نیشش میزند به‌جای درمان دنبال مار می‌گردیم. سعی کنیم هنگام بروز مشکل دنبال حل مشکل باشیم دنبال تلافی کردن و انتقام‌جویی نباشیم. پس هموار کردن و باز کردن قلب‌ها بسیار کار سختی است و با زور و تازیانه نمی‌شود به کسی محبت کرد اگر به‌زور بخواهی به کسی محبت کنید و حسش را عوض کنید موفق که نمی‌شوید هیچ، کار سخت‌تر هم می‌شود. عزیزترین آدم‌ها نزد خداوند پرهیزگارترین هستند. آقای مهندس فرمودند: که در کنگره به روی همه باز است. هر کس دلش خواست می‌ماند هرکس هم نخواست می‌رود. ولی در کمپ قفل است ویک‌نگهبان هم جلوی‌ در می‌گذارند و این سخت‌تر می‌شود.
ولی درکنگره باز است‌. هرکس خواست می‌ماند نخواست می‌رود به‌زور کسی رو نگه نمی‌دارند. جناب مهندس می‌گوید دنبال کلاس‌های جورواجور رفتن دانش‌های زیاد فراگرفتن عملش چه است کاربردش آن برای چیست. یک سی دی کلی اطلاعات دارد، پس چه زمانی کاربرد دارد. آن موقع به درد می‌خورد که حس‌های ما درست باشدوقلب ما سیاه نباشد
همان‌طور که درمان نیاز به زمان دارد ‌ تغییر حس و پاک کردن از آلودگی زمان نیاز دارد. ما باید قبل از درمان برای سلامتی جسم و روح خودمان زمان بگذاریم و برای اینکه درگیر بیماری نشویم باید پیشگیری کنیم یعنی سالم بودن پیشگیری می‌خواهد. آقای مهندس فرمودند خدا را شکر دیسپ هست و برای بسیاری از بیماری‌ها مؤثر بوده است در آخر درراه مستقیم حرکت کردن آسان نیست چون نیروهای اهریمنی همیشه و در همه‌جا در کمین هستند کارشان تخریب حس‌های انسان است و باید هم همین‌طور باشد چون انسان دارد آزموده می‌شود.

نویسنده: همسفر سکینه رهجو راهنما همسفر فیروزه (لژیون اول)
ویرایش: رابط خبری همسفر ثریا رهجو راهنما همسفر فیروزه (لژیون اول)
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر خدیجه نگهبان سایت

همسفران نمایندگی الوند