سلام مریم هستم همسفر
اول از همه خدا قوت و خسته نباشید به آقای مهندس دژاکام عزیز و بزرگوار که این دارو را با تحقیقاتی که انجام دادند برای مسافران مهیا کردهاند. قبل از اینکه وارد کنگره شوم هیچ شناختی از این دارو نداشتم و فکر میکردم OT هم مثل مواد مخدرهای دیگر میباشد. بعد از تمام شدن سفر مسافرم که به رهایی رسیده بود طی چند وقت بعد فهمیدم که مسافرم دوباره شربت مصرف میکند؛ وقتی این حرف را از او شنیدم انگار یک آب داغی روی سرم ریخته شد و دنیا روی سرم خراب شد. به گفته خودش بنا به اتفاقاتی که افتاده بود تحمل آن لحظهها را نداشته و مصرف کرده تا آرام شود، من شب اول که این حرف را شنیدم زارزار به حال خودم و بخاطر آن روزهای سختی که کشیده بودم گریه میکردم بعد از گذشت آن روز مسافرم قول داد که دیگر شربت را مصرف نکند و همینطور هم شد و من شاهد بدن دردهای شدیدش و بیخوابیهای شبانهاش بودم.
بعد از گذشت چندین روز که به ظاهر ترک کرده بود و تمام شده بود گذشت تا روزی که وارد کنگره شدم و این موضوع را با راهنمایم در میان گذاشتم و حرفی که از ایشان شنیدم این بود که مسافر شما هنوز درمان نشده است و دوباره؛ باید سفر کند و آن لحظه بود که دوباره ته دلم خالی شد نمیتوانستم باهاش کنار بیایم، نمیتوانستم ببینم دوباره مسافرم دارد شربت میخورد گذشت و بعد از چند هفته با توضیحاتی که راهنما به من داده بود تصمیم گرفتم به مسافرم بگویم تو شربت بخور که دوباره بتوانی بیایی کنگره؛ وقتی آن لحظه میخواستم به مسافرم این حرف را بزنم یک بغض سنگینی گلویم را گرفته بود که به سختی توانستم تحمل کنم که مسافرم حالم را نفهمد و دچار عذاب وجدان نشود.
من این حرف را که؛ باید ترک را کنار بگذاری و مصرف کنی تا روزی که دوباره بتوانی کنگره بیای؛ چون قانون این بود؛ باید 6 ماه از کنگره فاصله داشته باشد به او گفتم؛ ولی ته دل خودم خالی بود؛ چون خودم داشتم اجازه مصرف دوباره به او میدادم یک غم بزرگی در قلبم بود که نمیتوانستم با خودم کنار بیایم. چندین ماه از این موضوع گذشت و من توانسته بودم این موضوع رو تحمل کنم و این به لطف راهنمایم بود و تا الان که این مشارکت را میکنم مسافر من هنوز مصرف کننده است تا بتواند دوباره وارد کنگره شود و من هیچ ناراحتی از این موضوع ندارم خواستم این را با همسفرانی که شرایط من را دارند در جریان بگذارم تا شاید قوت قلبی باشد برایشان.
جالب اینجا است که داشتم یک سیدی از آقای مهندس گوش میکردم که فرمودند: شربت OT بهترین در بین قرصها و شربتهای آرامبخش هست همان لحظه بود لبخندی به لبم آمد و با خودم فکر کردم که ای کاش منی که قرص آرام بخش مصرف میکنم میتوانستم شربت بخورم! گرچه از؛ وقتی وارد کنگره۶۰ شدهام مصرف قرصهای آرامبخش هم خیلی کمتر شده است. در آخر یک تشکر از تمامی کسانی که خدمتگزاران مربوط با OT هستند و یک تشکر ویژه از همسفر زهرا که با آگاهیهایشان توانستند درک من را بالا ببرند.
سلام زینب هستم همسفر
وقتی وارد کنگره شده بودم کنجکاو بودم که درمان در این محیط منظم و تمیز با آدمهای اتو کشیده چگونه قرار است اتفاق بیفتد؟ من چند ماه بعد از مسافرم وارد کنگره۶۰ شده بودم و میدانستم که یک دارو که شربت است میخورد برای درمانش؛ اما نمیدانستم دقیقاً این دارو چیست؟ و اصلا چرا؛ باید با خوردن این شربت به درمان برسد؟! وقتی در جلسات اول مشاوره مسئول تازه واردین برایم توضیح داد که جسم مسافرم مثل یک شهر ویرانی است که با مواد مخدر نابود شده و اگر این داروی OT را مصرف نکند مثل یک شهر جنگزده و ویران رها میشود و امکان بازگشت به مصرف مواد مخدر است، تازه به اهمیت مصرف داروی OT پی بردم و از آنجا که این دارو قرار نبود همیشه در دست مسافرم تا آخر عمرش باشد خیلی خوشحال بودم که قرار است طی ۱۱ ماه آن را کم کند و به صفر برساند.
وقتی وارد لژیون شدم و راهنمایم گفت: نباید میزان مصرف داروی مسافرم را چک کنم خیلی برایم عجیب بود که اینقدر در کنگره۶۰ به مسافرها اعتماد میکنند که حتی همسفرش هم نیاز نیست آن را چک کند! تمام این رفتارهای معقول و دور از خشونت و دخالتهای بیجا بیشتر درست بودن عملکرد کنگره۶۰ را نمایان میکند. خیلی خوشحالم که در کنگره۶۰ حضور دارم و با این روش بینقص به درمان میرسیم و خدا را شکر میکنم.
ویراستاری و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
12