جایگاه قلب در سینه قرار دارد. قلب حس ندارد یعنی اگر درد بگیرد، متوجه نمیشویم. قلب عضو بسیار مهمی از بدن است و همیشه در حال کار کردن و فعالیت است، اما به خودی خود، حس ندارد. وقتی میگوییم قلب کسی سیاه است یا قلب او از سنگ است یا قلب مهربانی دارد. اینها به چه معنی است؟ ما در کنگره سه پارامتر کلیدی شامل نور، صوت و حس داریم که تمام جهانهای آفرینش به این سه بستگی دارد.
در انجیل آمده است: خداوند اول "کلمه" را آفرید، کلمه یعنی صوت و یا در کلام الله میفرماید: الله نور السماوات والارض یعنی خداوند نور آسمانها و زمین است. نور، صوت و حس هستی را تشکیل دادهاند و ارتباط هستی با این سه پارامتر انجام میگیرد. در قرآن نیز این سه کلمه همیشه با هم آورده میشود. سمع، ابصار و قلوب. صوت میشود سمع و نور میشود ابصار و حس میشود قلب که مرکز حس است.
وقتی میگویند قلب شخصی سنگ، یا سیاه است یعنی حس او بسته و سیاه است. نور و صوت با "حس" درک میشود. خراب شدن حس بستگی به میزان کینه، حسادت، دشمنی، تنفر، مردمآزاری و صفات ضدارزشی دیگر دارد. به وسیلهی حس میتوانیم بفهمیم قلب شخص چگونه است. آیا قلب او سیاه است یا روشن است؟ کسی که حس او خراب است، قلب او نیز سیاه است و دچار خودپسندی است. حتی گاهی ممکن است به خاطر منافع خود همه چیز را زیر پا بگذارد و یا به خاطر اشتباه خود دیگران را مقصر بداند.
در بهشت بودن؛ به معنی داشتن حس خوب است، مانند خوردن آب خنک و زلال در کوزهی سفالی است. حس خوب به انسان آرامش میدهد. خوشبختی انسان به حس او و احساس او بستگی دارد. به اینکه او چقدر انسانها را دوست دارد و دیگران نیز چقدر او را دوست دارند. به سرمایه و مال و ثروت ربطی ندارد، بلکه بستگی به این دارد که چقدر قلب انسانها روشن است یا برعکس چقدر قلب آنها تیره و سیاه است. همه چیز ما بستگی به حس ما دارد. حس دریافت کنندهی نور و همچنین دریافت کننده صوت است. برای این که قلبی روشن داشته باشیم باید حس خود را پاک و درست کنیم و حسهای منفی را از خود دور کنیم. چرا که قلب مرکز احساس است. هموار و باز نمودن قلبها کار سختی است، یعنی اگر بخواهیم حس دیگران را درست کنیم، کار بسیار سختی است.
شاید با حرف زدن بتوانیم دانش و علمی را که آموختهایم به دیگران منتقل کنیم. ولی حس دیگران را به این راحتی نمیتوانیم عوض کنیم. حس باید درک شود و جذب کند. حس کسی را به زور نمیتوان عوض کرد. اتفاقاً با زور گفتن کار بدتر و سختتر و حتی غیر قابل تغییر میشود. تلافی کردن و انتقام، کار را بدتر میکند.
"نزدیکترین انسانها، نزد پروردگار پرهیزگارترین آنها میباشند."
گاهی اوقات ما در زندگی به خاطر مسائل کوچک و حاشیهای دچار مشکلاتی میشویم و همین مسائل از ما وقت، انرژی و قدرت زیادی میگیرد و به جای این که برای زندگی خود برنامهریزی کنیم، وقت و انرژی ما صرف چیزهای بیهوده و ناچیز میشود. بهعنوان مثال؛ برای درمان اعتیاد، کلاسها و راههای متعددی را گذراندهایم. ولی آیا توانستند کاری هم انجام دهند یا حس کسی را درست کنند؟! این آموزشها زمانی به درد ما میخورد که قلب ما سیاه و حس ما خراب نباشد.
در دل سنگ بروید و ترکیبها را جدا نمایید. یکی از مصداقهای در دل سنگ رفتن، باز نمودن قلبها و ورود به آنها است. قلب؛ مجموعه حسها و احساسات ما میباشد. اگر حس ما خراب باشد، قلب ما هم سیاه است. اگر حس ما خوب باشد، قلب ما روشن است.
در کنگره بعضی میخواهند بعد از چند ماه یا یک سال به جهانبینی درست برسند. در صورتی که درست کردن حس، ممکن است سالیان سال زمان ببرد. گاهی اوقات حسهای ما آلوده به مسائل ضدارزشی است و نیاز به زمان بیشتری داریم.
فقط درمان بیماری مهم نیست بلکه همیشه، سالم بودن افکار، روان، اندیشه، جسم و احساس مهم است. اگر بیماری اعتیاد حل شود، باید خیلی چیزها در انسان تغییر کند. پیشگیری کردن نیز بسیار مهم است. باید قبل از بیماری به فکر پیشگیری باشیم. مهمترین پیشگیری، داشتن افکار و احساس سالم است. کسی که افسردگی دارد با مصرف قرص مشکل او حل نمیشود بلکه فقط روی آن سرپوش میگذارد. شاید فرد مدتی به صورت موقت خوب شود اما تا آخر عمر قرصی میشود. باید ریشهی افسردگی را پیدا و درمان کرد. به این معنی که باید افکار و اندیشه را درست کرد. باید خواب انسان، تغذیه و همچنین پیادهروی او درست شود.
درمان هر بیماری دو قسمت دارد؛ درمان جسم و درمان جان، که ما هنوز مفاهیم خیلی از کلمات مانند "جان" را نمیدانیم. تعریف بعضی از مفاهیم کلام الله را حتی اندیشمندان بزرگ هم نمیدانند. مثل نفس، روح و جان که تعریف درستی از آنها ندارند. میدانیم جسم از خاک آفریده شده است. اما جان، روح و نفس از چه آفریده شده است؟!
اگر بخواهیم صور پنهان انسان را درست کنیم بایستی اول حس و احساس آن فرد را درست کنیم. تمام گیرندگی ما بستگی به حس ما دارد.
در ادامه جناب آقای مهندس فرمودند: بدن برای ترمیم خود نیاز به مواد اولیه دارد. مثل بنای ساختمان که احتیاج به مصالح دارد. خوشبختانه با کشف دیسپ توانستیم راهگشای بسیاری از بیماریها باشیم. دیسپ ضد عفونت و التهاب است. ما باید برای ترمیم جسم خود غذاهای اُرگانیک استفاده کنیم. متأسفانه مواد غذایی ما دارای افزودنیهایی است که برای سیستم ایمنی بدن مضر است. اما به زودی درمان بسیاری از بیماریها کشف میشود. البته ما درمان نمیکنیم، چون پزشک نیستیم. اما مقالات ما در حال بررسی و تحقیقات است. بایستی پایهها را محکم کنیم. ما برای پایههای درمان اعتیاد؛ تریاک، هروئین و امفتامین را آزمایش سلولی، مولکولی و بنیادی کردیم تا بفهمیم این مواد چه اثری بر روی ژنها میگذارد و تا چه حد تخریب ایجاد میکند؟ بعد ببینیم چگونه و با چه روشی ترمیم و تنظیم میشود؟ ما با آزمایشاتی که انجام دادیم، در مورد بسیاری از بیماریها مثل اماس، کولیت و انواع سرطان مقالات بسیاری ارائه دادیم و توانستیم ژنها را تنظیم کنیم.
ما در کنگره این ستونها را با کمک یکدیگر محکم میکنیم و با نیروی عقل و ایمان، کلمات الهی را در سطوح مغز حک میکنیم. یعنی ارزشها را در وجود و احساس خود حک میکنیم و با جان خود، آبیاری مینماییم. وقتی به کسی کمک میکنید با تمام وجود کمک کنید. بعضی از انسانها برای کمک به دیگران از مال و جان خود میگذرند. چون حس آنها پاک و تزکیه شده است. باید به دانش لازم برسیم که دیگران نیز برای ما مهم باشند. برخی انسانها وقتی به دیگران چیزی میدهند یا زمانی که از درد و رنج دیگران کم میکنند یا هنگامی که از غم و اندوه دیگران میکاهند، لذت میبرند. در جهان مادی انسانهایی نیز هستند که متأسفانه نقش نیروهای منفی را بازی میکنند. این نیروهای مکمل باید در هستی باشند. چون انسان دائماً مورد آزمایش قرار میگیرد و آزموده میشود و باید از گذرگاههای متعدد و گردنههای سخت زیادی عبور کند. لذا مهم این است که با عقل و ایمان، حس خود را درست کنیم تا به سر منزل مقصود برسیم.
منبع: سیدی هفته(قلب)
تایپ: مرزبان خبری
ویراستار: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه لژیون سوم
ارسال مطلب: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر راضیه لژیون چهارم
همسفران نمایندگی رضوی
- تعداد بازدید از این مطلب :
65