چهارمین جلسه از دوره نهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی مسافر آرش، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر عبدالله، با دستور جلسه «OT» یکشنبه ۲۵ آذر ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان آرش هستم یک مسافر؛
دستور جلسه OT است. قبل از هر چیزی به راهنمای خودم آقا محمدجواد و همینطور جناب مهندس و تمام خدمتگزاران بخش OT تبریک عرض میکنم. از آقا محمدجواد و آقا محسن تشکر میکنم که این فرصت خدمت کردن را در اختیار من قرار دادند.
من قبل از ورود به کنگره روشهای مختلفی برای ترک مواد را امتحان کرده بودم. حدود یازده سال در یک گروه دیگری بودم و در آنجا یکی از خدمتگزاران محکم و استوار بودم. همچنین ترکهای سقوط آزاد نیز داشتم ولی هیچ کدام جواب نداد، تا اینکه وارد کنگره شدم.
اوایل ورودم به کنگره اعتقاد و اعتمادی به کنگره نداشتم و شربت OT را اصلاً قبول نداشتم. که البته بخشی از آن به دلیل صحبتهایی بود که بیرون از اینجا شنیده بودم، مبنی بر اینکه در کنگره با شربت و دارو اعتیاد را درمان میکنند و تصورم این بود که فقط نوع مواد مصرفی من تغییر میکند ولی همچنان مصرف کننده خواهم بود.
در کنگره آقا محمد جواد را به عنوان راهنمای خودم انتخاب کردم و سعی کردم رهجوی بدی برای ایشان نباشم. تا حدود ۷ ماه هم سفر بی عیب و نقصی داشتم ولی بعد از آن متأسفانه دچار یک لغزش شدم. وقتی ماجرا را با راهنمای خودم در میان گذاشتم، آقا محمد جواد گفتند یا باید از اول سفر کنی و یا باید یک هفته سقوط آزاد داشته باشی.
من با توجه به تجربههایی که از قبل در مورد سقوط آزاد داشتم و سقوط آزاد برایم قابل تحمل بود، پس راه دوم را انتخاب کردم. روزهای اول و دوم مشکل چندانی نداشتم. ولی از روز سوم به بعد آنقدر فشار روی جسم و فکر و ذهنم بود که تحمل آن برایم غیر ممکن بود. با راهنمای خودم این موضوع را در میان گذاشتم که به هر شکل ایشان با تدابیری که داشتند توانستند به من کمک کنند بتوانم از این آزمایش سر بلند بیرون بیایم. از اینجا بود که با تمام وجودم اهمیت شربت OT را لمس کردم و به کنگره و روش درمان آن ایمان کامل پیدا کردم.
تا جایی که اگر در ۷ ماه اول سفرم نتوانسته بودم بیشتر از ۵ سیدی بنویسم ولی در ۵ ماه آخر سفرم توانستم نزدیک به ۳۵ سیدی بنویسم. در ۷ ماه اول سفرم حدود ۴ جلسه غیبت داشتم، ولی در ۵ ماه دوم آن حتی یک جلسه نیز غیبت نداشتم. تا جایی که در حد توانم بود سعی کردم در کنگره خدمت کنم. خدمت نه بخاطر کنگره بلکه بخاطر حال خودم. چون با خدمت کردن در اینجا حس و حال خیلی خوبی پیدا می کردم. در حال حاضر اعتقاد و ایمانم به کنگره در حدی است که حاضرم خاک کنگره را سرمه چشمانم کنم. اگر امروز می توانم در این جایگاه باشم و همینطور در بیرون از اینجا می توانم از یک زندگی خوبی بهره مند باشم همه اینها را مدیون کنگره هستم.
البته همین داروی OT هم میتواند یک شمشیر دو لب باشد که در دست چه کسی قرار بگیرد و چگونه از آن استفاده شود. اگر در دست فرد ناباب قرار بگیرد و بخواهد از آن برای نشئگی استفاده کند، مادهای بسیار خطرناک خواهد بود. ولی اگر در دست اهلش باشد و از آن به عنوان دارو استفاده شود، از هر دارویی قویتر خواهد بود.
من در جلسات کنگره به ندرت مشارکت انجام میدادم. الآن متوجه شدهام که مشارکت کردن چه انرژی مضاعفی در انسان می تواند ایجاد کند. بنابر این از همه سفر اولیها درخواست دارم که اگر می خواهند سفری شش دانگ و کامل و بی عیب و نقص داشته باشند، تمام دستورات و قوانین کنگره را مو به مو اجرا کنند.
از این که به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.
نگارنده: مسافر صابر لژیون ۱۱
ویراستار: مسافر بهزاد لژیون ۷
عکاس: مسافر امین لژیون ۱۸
تنظیم: مسافر وحید لژیون ۱۸
ارسال: مرزبان خبری مسافر ایمان
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
692