English Version
This Site Is Available In English

حس خوب رهایی

حس خوب رهایی

حس خوب رهایی

تقدیم به مسافرم حسین عزیز "آنچه باور هست محبت است و آنچه نیست ظروف تهی ست." حسین عزیزم از صمیم قلب رهاییت را در۲۰ فرودین ۱۴۰۳ تبریک می‌گویم و خیلی خوشحالم که توانستی به جایگاهی برسی که لایقش بودی. من خیلی از پیشرفت‌ها را در تو می‌بینم که می‌توانی با اراده خود در آینده نزدیک به آنها برسی. از صمیم قلبم برایت می‌نویسم برای تو که بهترین مرد زندگی و همسر ایده آل من هستی. تو لایق همه خوبی هایی. کم کم اعتیاد داشت این عشق و محبت را از من می گرفت و جایش را به کینه و نفرت می‌داد. ممنونم که از بین تمام ضدارزش‌ها اعتیاد را انتخاب کردی که من این لیاقت را داشته باشم که عضو کوچکی از کنگره 60 باشم و هر روز به عشق و محبت و خدای خودم نزدیک‌تر شوم. از تو عذرخواهی می‌کنم اگر دلت را شکستم و همسفر خوبی برایت نبودم. امیدوارم بتوانم جبران کنم. اکنون بیشتر از قبل تو را دوست دارم چون لحظه به لحظه جای پای خدا را در زندگیم حس می‌کنم و همه را مدیون تو هستم. امیدوارم بتوانیم از تک تک آموزش‌ها در مسیر پر پیچ و خم زندگی برای رسیدن به تعادل و تعالی استفاده لازم را ببریم و همیشه شاکر خداوند و همه کسانی که در این مسیر ما را یاری می‌کنند باشیم. به خاطر آرامشی که به زندگیمان هدیه کردی از تو سپاس‌گزارم این رهایی بهترین هدیه ای بود که به من و پسران گلمان دادی. نمی‌دانم کجای زندگیم بذر نیکویی کاشته بودم که بهای آن آشنایی با کنگره ۶۰ بود، وچه حس زیبایی است رهایی .. حس خوش این رهایی را تقدیم می‌کنم به بنیان کنگره ۶۰ جناب مهندس دژاکام، به راهنمایان کنگره ۶۰، راهنمای عزیزم خانم حدیقه، راهنمای مسافرم آقا یاسر، ایجنت محترم و مرزبانان عزیز شعبه گرگان

نویسنده: همسفر غزاله رهجوی راهنما همسفر حدیقه لژیون (چهارم)
ویراستار: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر حدیقه لژیون (چهارم)
عکس و ارسال: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر حدیقه لژیون (چهارم)
همسفران نمایندگی گرگان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .