جلسه نهم از دوره چهلویکم جلسات آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین، با استادی مسافر حسین و نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه "اوتی" در روز یکشنبه 25 آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر.
خدا را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر به من اذن و اجازه داده شد که در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم و از تکتک شما عزیزان آموزش بگیرم. به همه عزیزانی که در بخش اوتی خدمت میکنند تبریک میگویم به خصوص به آقای مهندس و دیدهبانان محترم که در این مجموعهها دارند برای من و شما زحمت میکشند تا بتوانند یک نسل را به زندگی برگردانند.
هفته اوتی است؛ این معجون شفابخشی که اگر در دست یک طبیب حاذق باشد دارو، دوا و شفا به دنبال دارد و اگر در دست غیر از اهلش باشد میتواند تخریبهای بسیاری را برای انسان در پی داشته باشد.
وقتی صحبت از اوتی میشود، برمیگردیم به آن اوایل که آقای مهندس استارت این روش را زدند و
میبینیم که جناب مهندس چقدر سختیها کشیدند تا به امروز که ما بتوانیم با یک برگه زرد رنگ به راحتی دارو را در دسترس داشته باشیم. وقتی به آن اوایل سفر که جناب مهندس بارها و بارها در سیدیها گفته است فکر میکنم میگویم خدایا اگر من آن روز رهجو بودم و نمیتوانستم ادامه بدهم.
اوتی از اوایل به این صورت نبود، داریم از قدیمیهایی که در کنگره هستند و با تریاک درمان را ادامه میدادند. تریاک کجا و این شربت شفابخش کجا!
تریاک را هر کاری میکردیم به اندازه نمیشد تیپر کنیم چون در دست همه ترازو نبود و مثل اوتی نبود که بتوانیم آن را به راحت اندازهگیری کنیم، هر کاری میکردی یا کم میشد یا زیاد و یک سری مشکلات در روند درمان یک رهجو یا سفر اولی ایجاد میشد.
تا اینکه ۱۰ سال که گذشت شربت اوتی جای تریاک را در کنگره گرفت، این شربت حُسنهای خیلی خوبی برای ما دارد، دیگر نیازی نیست که سراغ ساقی برویم چون با این کار عدهای از رهجوها باز به اعتیاد کشیده میشدند ولی حالا این شربت دیگر اندازهاش مشخص است و به سهولت به دست رهجوها میرسد حالا اگر من گوش به فرمان راهنما باشم و سر ساعت بیایم و سیدیهایم را بنویسم،
مطمئن باشید درمان برای تک تک شما عزیزان صورت خواهد گرفت.
ما همیشه گفتهایم در کنگره ۶۰ درمان برای کسی اتفاق میافتد که درست سفر کند و بعد از درمان برود در انبار مواد مخدر و هیچگونه میل و رغبتی نداشته باشد. امروز اگر من حالم خوب نیست باید برگردم روی سیستم درمان خودم و ببینم این گره در کارهای من کجاست. آیا درست سفر میکنم؟ آیا سیدیهایم را خوب مینویسم؟ آیا دارویم را به اندازه و به موقع میخورم؟
این راهنمایان همه از یک چشمه آب خوردند و از وقت و زمان خود میگذرند و به ما آموزش میدهند تا بتوانند یک نفس را برگردانند پس مشکل از من است، باید برگردم به درون خودم و یک پاره آجر برندارم و به درون آینه بزنم چون آینه آن چیزی را نشان میدهد که من هستم.
اینجا بهتر است که شاخه به شاخه نپریم، اگر یک لژیون را انتخاب کردهام بهتر است در همان لژیون بمانم و به درمان برسم، مگر در شرایط خاص که آن هم میتواند انگشتشمار باشد، تجربه نشان داده است که درختانی را که جابهجا میکنند یا نابارور میشوند یا بار بسیار کمی میدهند پس سعی کنید با همان راهنمای اولی را که با حستان انتخاب کردهاید سفرتان را ادامه بدهید و به درمان برسید.
خوشبختانه امروز کنگره ۶۰ به اهدافش نزدیک و نزدیکتر شده است و برای جهانی شدن باید تمام آموزشها بهروز باشند، اگر رهجو دل به دل کنگره ۶۰ و راهنمایش بدهد به آن رهایی که مد نظر کنگره ۶۰ هست میرسد.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید سپاسگزارم.
نویسنده: مسافر محسن از لژیون یکم
عکاس: مرزبان خبری مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
196