سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
من با حال روحی خراب وارد کنگره شدم، اولین روزهایی که سر این صندلیها مینشستم بیحوصله بودم، چیزی از صحبت های بقیه نمیفهمیدم با خودم میگفتم، مسافرم مصرف کننده است. من برای چی باید به کنگره بیام، اصلا" دوست نداشتم سیدی بنویسم ولی؛ با نوشتن اولین سیدی، فهمیدم که حال من از حال مسافرم خرابتر است.
با گوش کردن به اولین سیدی و شنیدن صدای دلنشین آقای مهندس، نور امیدی در دل من روشن شد.
من همان کسی بودم که عصبی شده بودم و دوست نداشتم از خانه بیرون برم اعتماد به نفس خود را از دست داده بودم، ولی با آموزشهای کنگره، حالم بهتر شد. اصلا"دوست ندارم یک روز هم غیبت داشته باشم. هفتهی قبل مسافرم به رهایی رسید و من هم با مسافرم به دیدن جناب آقای مهندس ( این مرد بزرگ ) رفتیم، که خیلیها را از باتلاق اعتیاد، که هر چه در آن دست و پا میزنی بیشتر فرو میروی، نجات داد.
از آقای مهندس و راهنمای خودم، همسفر اعظم، تشکر میکنم که به ما آموزش میدهند. امیدوارم همهی مسافرها و همسفرها طعم شیرین رهایی را بچشند.
نویسنده: همسفر زهرا، رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون یکم)
تایپ ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی بویین زهرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
107