به نام قدرت مطلق الله
موضوع: سیدی هفتگی، ابلیس
کلیه رابطهها و ارتباطهای ما در کلیه جوامع و اجتماعات در تمام ادوار زندگی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و بهسان یک مثلث ترسیم میشود و همیشه این مثلث وجود دارد، یک ضلع مثلث من هستم و یک ضلع مثلث تو هستی و یک ضلع از سه ضلع مثلث روابط بین ما است. یک ضلعِ مثلث که تو هستی یا همان دوست، خواهر یا برادر است.
به صورت کلی این مثلث شامل من، شما و نسبتها است، یعنی من، تو و پیوند بین ما است. در این مثلث فضایی وجود دارد که در این فضا چگونگی و عملکرد رفتار، کردار و تفکرات ما انسانها را در بر میگیرد و تحت شعاع قرار میدهد. به عقیده آقای مهندس ما کلاً انسان بد سرشت و بد ذات نداریم، این ناآگاهی و کم بودن اطلاعات و دانش ما است، که تجربه بدیِ انسانها میشود، در مجموع باید بدانیم فطرت انسان خوب است و کمالگرا است.
باید در نظر بگیریم که هر انسانی که به درک و فهم برسد برای دیگران از پولش و مالش کاملاً میگذرد. عوامل متعددی است که باعث میشود آن فضای دلپذیر و لذت بخش و خوب مثلث در هر جامعهای به آلودگی تجربه یکی از آنها غیبت کردن، گمان بد، ظن بد و تجسس است. ظن بد یعنی اگر فردی را که کاملاً نمیشناسیم یا به کاری که از درستی آن اطمینان نداریم گمان بد داشته باشیم.
مثلث بعدی که یک تجربه آلودگی فضای خالی مثلث میشود از هیچکس گله و شکایت نکنیم. مسئله بعدی که فضای خالی مثلث رابطههای ما در تمام جوامع و اجتماعات را از حالت عطرآگین به آلودگی ختم میکند، انتقاد نادرست است. منظور به ظاهر و پوشش هم دیگر ایراد نگیریم، انتقاد باید در اصل سازنده باشد نه اینکه باعث تخریب شود. یکی دیگر از عوامل جلوگیری از تخریب فضای مثلث این است، که تجسس و بازخواست و بازجویی نکنیم، به عنوان نمونه به حریم خانواده احترام بگذاریم و اعضای خانواده را مورد تجسس و بازجویی قرار ندهیم،چون هر کسی دنیای خصوصی خودش را دارد و به آن احترام بگذاریم.
مسئله دیگر حرف و بحثی که نتیجه آن دعوا و لجبازی میشود را شروع نکنیم و روی اعصاب همدیگر نرویم روی نقاط مشترک همدیگر کار کنیم نقاط ضعف را کنار بزنیم در صحبت و کلماتمان روی صحبتهای مثبت تکیه کنیم. یکی دیگر از مسائلی که فضای مثلث را آلوده میکند این است که قهر کردن را بگذاریم کنار همه این مسائل آفت است و ضد فضای این مثلث میباشد.
حکیم مولانا ۴ اصل مهم برای داشتن آرامش و درک و فهمیدن آرامش بیان کرد. اصل اول: یکی از این اصول، اصل بیثباتی است، در کل سیستم هیچ چیز ثُبات ندارد و تنها چیزی که ثُبات دارد بیثُباتی است. همه چیز متغیر است و ما توان ثابت نگه داشتن چیزی را نداریم و چون توان ثابت نگه داشتن را نداریم، دچار رنج و عذاب هستیم، مثلاً کنگره خودمان را مثال میزنیم تمام جایگاهها از قبیل راهنما، نگهبان، مرزبان، زمان خودش را دارد و مدت زمانش مشخص است و ثابت نیست.
اگر ما اصل پذیرفتن را قبول کنیم هیچ وقت دچار ناراحتی نمیشویم چون پذیرفتهایم که همه چیز در این دنیا تغییر پذیر است. اصل دوم: مقایسه کردن خودمان با دیگران است، این اصل بلای جان همه انسانها است. در این اصل نگاه و توجه ما فقط به دنیای جلوی ما است و به گذشته خودمان توجه نمیکنیم. وجه اشتراک قیاس با مقایسه کردن این است، که همیشه جلو رو نگاه میکنیم و به پشت سر توجه نداریم.
اصل سوم: برای دریافت و رسیدن به آرامش منتظر توجه و توصیف دیگران نباشیم،به عبارتی دیگر بعضیها نیاز دارند که دیگران از آنها تعریف و تمجید کنند، مثلاً بگوید چقدر زیبایی، چقدر خوب راه میروید، وقتی که از تعریف دیگران انرژی میگیریم اگر زمانی تعریف نکنند ناراحت میشویم، پس نتیجه میگیریم خودمان را دست دیگران ندهیم.
اصل چهارم: زندگی اینطوری نیست که همه چیز را با هم به همه کس بدهند این جزئی از قوانین زندگی است، مصداق شعر مولانا که میفرماید: آن یکی خر داشت پالانش نبود یا که پالانش گرگ بود خر را در ربود. یک سری چیزها را داری و یک سری چیزها را نداری این جز قوانین زندگی است. مُهیا کردن همه چیز غیر ممکن است و جور در نمیآید.
آقای مهندس در پایان اینگونه سخن میکند که ما در کنگره تنها نیستیم و با هم بودن و جمع بودن لذت بسیاری در کنگره دارد ناراحتی ما در کنگره مهم نیست. در نتیجه ما باید یک سری اصول رو باید رعایت بکنیم تا فضای مثلث خودمان را عطرآگین کنیم. ما باید بدانیم که شاد بودن ،غمناک بودن، ناراحت بودن و پریشانی ما تحت تاثیر یک سری مواد شیمیایی در بدن ما است، که همان بیوشیمی و سیستم ایکس میباشد.
خوشحالی ما در اثر ترشح هورمونِ خاص خودش است و بالعکس، عصبانیت ما هم تحت تاثیر ترشح هورمون است، رفتارها و کردارهای ما در اثر ترشح مادهای است که باعث خوشحالی و یا افسردگی ما میشود.
نویسنده: مسافر امین ل ۳
تایپ و ویراستار: مسافر جواد ل ۱۹
تنظیم و ارسال: مسافر ابراهیم
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
140