پنجمین جلسه از دوره چهارم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز با استادی راهنما مسافر علی، نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر همت با دستور جلسه «وادی یازدهم و تاثیر آن روی من» و تولد یکسال رهایی مرزبان مسافر کمال، پنجشنبه ۲۲ آذرماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
خداوند بزرگ را شاکرم که یکبار دیگر به من فرصت داد تا بتوانم در شعبه الیگودرز خدمت کنم و در خدمت شما دوستان عزیز باشم از ایجنت و مرزبانان شعبه و همه دوستان تشکر میکنم که مقدمات این خدمت را برای من فراهم کردند.
امروز دو دستور جلسه داریم دستور جلسه اول: وادی یازدهم و تاثیر آن روی من و دستور جلسه دوم تولد یکسال رهایی آقای کمال است.
من در جایگاه استاد، یک پیام دارم برای دوستان سفر اولی یا تازه وارد، که این را از استاد خودم یاد گرفتهام که اعتیاد درمان دارد و درمان قطعی هم دارد و درمان فقط در کنگره ۶۰ اتفاق میافتد وگرنه با هر روشی میتوان ترک کرد. در ابتدا وقتی وارد کنگره میشویم یک مثلثی را برای ما مطرح میکنند به نام مثلث درمان، (جسم، روان و جهانبینی) و میگویند که این سه ضلع باید با همدیگر به تعادل برسند تمام دستور جلساتی که در کنگره مطرح میشود هر کدام روی یکی از اضلاع مثلث درمان فرود میآید و وادیها روی ضلع جهانبینی کار میکنند ما در کنگره همیشه میگوییم وادیها قوانین الهی هستند و مانند قوانین الهی ثابت هستند و تغییر نمیکنند چه در صور آشکار و یا چه در صور پنهان، در این بعد و یا در بعدهای دیگر و تا زمانی که ما هستیم این وادیها نیز هستند و این قوانین با ما هستند.
در کل یک قوانین داریم و یک فرامین، ما قوانین را اجرا میکنیم و بسترسازی انجام میدهیم برای کاشت فرامین، یعنی ما قوانین را وضع میکنیم که فرامین را اجرا نماییم که فرامین در واقع همین مطالبی که در وادیها گفته میشوند مانند دروغ نگوییم، غیبت نکنیم، تهمت نزنیم، ظن بد نداشته باشیم در واقع بستری فراهم میکنیم که بتوانیم آنها را خوب اجرا کنیم. وادی یازدهم را باید بخوانم و تاثیر آن را حتما احساس کنم یا چه درسی از وادی یازدهم میتوانم بگیرم به نقل از آقای مهندس ۱۴ سال طول کشیده که این ۱۴ وادی گفته شده است؛ بنابراین باید بفهمم چه تاثیری میتواند روی سفرم بگذارد و حتما باید برداشت خودم را داشته باشم تا برای سفرم استفاده کنم.
من زمانی که این وادی را میخوانم میفهمم که باید تغییر کنم. مهمترین مسئله در این وادی تغییر است چه کسانی نمیتوانند تغییر کنند؟ کسانی که میگویند زور مواد یک ذره از خداوند کمتر است آنها نمیتوانند تغییر کنند و ما با این حرفها مواد را بزرگ میکنیم و انسان را کوچک؛ ولی کنگره برعکس عمل میکند میگوید انسان قادر است همه چیز را تغییر دهد؛ زیرا انسان خدای روی زمین است و خلیفه خدا روی زمین است با توجه به این وادیها که کار میکنیم.
با جلساتی که ما میآییم و جهانبینی که کار میکنیم انسان جایگاه خودش را پیدا میکند و بزرگ شمرده میشود و مواد را کوچک میکند. آقای مهندس میفرماید: اعتیاد مواد در برابر انسان چیزی نیست با تلنگری کوچک از بین میرود. این دستور جلسه یک صور آشکار دارد و یک صور پنهان، اگر بدانم که تن من یک صور پنهانی هم دارد قدر خودم را بیشتر میدانم در وادی دوم گفته میشود که ما بیهوده آفریده نشدهایم و هر کدام از ما یک ماموریتی داریم و برای هدفی آفریده شدهایم و وقتی خودم را بزرگ ببینم راحت میتوانم تغییر کنم.
در رابطه با صور آشکار، در این وادی توضیح داده شده وقتی رودی در جریان است نتیجه بارش چند روز قبل بوده و اگر این رود از سرچشمه خشک شود میتوانم قطع شدن آب را ببینم که این به من میگوید تمام اتفاقهای زندگی چه مثبت و چه منقی نتیجهاش را همان لحظه نمیبینی مانند اعتیاد که وقتی مصرف مواد را شروع کردیم، نمیدانستیم که یک روز کار ما به کارتون خوابی بکشد و یا سر از کلینیک در بیاریم که بعداً نتیجهاش برای ما ظاهر شد و همین را اگر در صور پنهان در نظر بگیریم از روز الست که من مانند چشمه جوشش پیدا کردم، که در دعای کنگره هم داریم ما در پی هم روان شدهایم تا بدانیم آنچه نمیدانیم یعنی وقتی ما از روز الست جاری شدیم مانند رود چالههای مختلفی را طی کردیم و زندگیهای متعددی را تجربه کردیم، سختیهای فراوانی را تجربه کردیم تا به کجا برسیم؟ به آنجایی که انشعاب یافتهایم.
نفس مانند موم میماند و ما باید آن را تربیت کنیم و شکل دهیم و من اینجا یاد میگیرم که مانند چشمه جوشان سرازیر شوم و در رود جریان پیدا کنم و به حرکت درآیم. آیا کار تمام شده است؟ خیر باید با جریان اقیانوس همنوا شوم؛ زیرا انسان هستیم و انسان تمام شدنی نیست. این وادی به من میخواهد بگوید که ما یک مبدا داریم و یک مقصد و یک هدف و من باید متوجه این قضیه بشوم چه در صور پنهان چه در صور آشکار من برای یک هدف خاصی آمدم که از مبدا باید حرکت کنم مانند رود چالهها را پر کنم سنگها را کنار بزنم و سختیها را تحمل کنم و جریان پیدا کنم و حرکت داشته باشم تا بتوانم به مقصد برسم و همچنین از مسیر لذت ببرم و این آمدن رفتن ما در کنگره و در این دنیا شناختن مبدا، مسیر حرکت و مقصد است.
دستور جلسه دوم تولد آقا کمال است. من واقعاً نمیدانم که در مورد آقا کمال چه بگویم. بعضی اوقات من در سر لژیون به رهجویان میگویم که بروید و بفهمید که چرا معتاد شدید اینکه رفیق بد و ناباب و در خانوادهای بودم که پدرم مصرف کننده بود اصلاً این موارد نیست و قضیه چیز دیگری است. وقتی در مسیر زندگی حرکت میکنیم خداوند یک سنگ بزرگی سر راه ما قرار میدهد تا راه ما کج شود و علت کج شدن راه را ما باید پیدا کنیم.
آقا کمال خودش دبیر بود و محصل داشت. زمانیکه میفهمیم رهجویی سواد دارد برای آنها کمی سختتر است باید متوجه شوند تا به دانایی برسند. زمانیکه به او گفتم هرچه دارید باید پشت در بگذارید و داخل کنگره شوید از همان اول موضوع را درک کرد و مانند یک رهجو بود و هیچ وقت نگفت که من دبیر بودم چند تا شاگرد داشتم. آقا کمال به موقع آمد و رفت، سیدیها را کامل نوشت و خیلی جالب بود در لژیون من، چهار نفر بودند همیشه با هم میآمدند و لباسهای یک جور میپوشیدند. یک رهجویی داشتیم که سواد کمتری داشت و همیشه آقا کمال در مورد دستور جلسه با آقا جعفر صحبت میکرد که بتواند مشارکت کند. خیلی جالب است که امروز، هم تولد یکسال رهایی است و هم تولد زمینی شدنش است. انشاءاله که خوشیمن باشد. از خداوند میخواهم که همیشه خدمتگزار خوبی در کنگره باشد.
در ادامه رهایی مواد مسافر اکبر و مسافر حسین از لژیون یکم
رهایی مواد مسافر کرمعلی از لژیون دوم
خلاصه سخنان مسافر کمال:
سپاسگزار خداوند هستم که در کنگره حضور پیدا کردم و توانستم اولین سالگرد رهاییام را در حضور شما دوستان جشن بگیرم. من در کنگره یاد گرفتم که سه مؤلفه برای رسیدن به هدف وجود دارد و آن: «مبدا، مقصد و هدف» است و متوجه شدم که در گذشته مسیر را اشتباه رفته بودم؛ زیرا هستی بر مبنای اضداد آفریده شده و نیروهای اهریمنی من را در مسیر راه ربوده بودند.
سه عامل باعث میشود که انسان فریب بخورد شهرت، قدرت و سوم ثروت است انسان ممکن است بگوید، که من علم بالایی دارم و دانا هستم که همین نکته باعث میشود که انسان از مسیر خارج شود. من همیشه از خودم سوال میکردم که چرا اعتیاد پیدا کردم؟ من که جایگاه خوبی در جامعه داشتهام چرا به اعتیاد کشیده شدم. تجربه من این است، که باید بستر آماده شود تا در دام نیروهای اهریمن بیفتیم. من در ذهن خود کاشته بودم که بعد از بازنشستگی تریاک مصرف کنم و آنقدر نیروی اهریمنی در من اثر گذاشت که وقتی به خود آمدم دیدم ۴ سال است که مصرف کننده مواد مخدر هستم و به جایگاهی رسیده بودم که کارتون خواب خانه خودم شده بودم و از اجتماع جدا شده بودم و دوستان مصرف کننده دور من جمع میشدند و این دوستان باعث شدند که افکار آنها به من انتقال پیدا کند در صورتیکه من یک آموزگار بودم و با لذت به دانش آموزان درس میدادم و از خودم میپرسیدم که چرا به اعتیاد کشیده شدم. همین سوالات درونم نیروی الهی بود که به من هشدار میدادند که به این فکر افتادم که چه باید بکنم. تا یک روز یکی از دوستان کنگره را دیدم از او پرسیدم که تو چه کار کردهای؟ به من گفت: به کنگره ۶۰ میروم و راه درمان در کنگره ۶۰ وجود دارد و من تجربه انجیاوهای دیگری را هم داشتم؛ اما به نتیجه نرسیده بودم و در کنگره من خودم خواستم و آمدم، یعنی تا خواسته نداشته باشیم و خداوند اذن و اجازه ندهد وارد کنگره نخواهیم شد.
از خداوند سپاسگزارم که به من اجازه داد تا وارد کنگره شوم وقتی انسان وارد یک جمعی میشود افکاری در ذهنش میآید که آیا در اینجا کسی مرا میشناسد و این افکار، افکار اهریمنی بود که به سراغ من میآمدند و نیروهای اهریمنی برای بازگشت من به تاریکیها تلاش میکردند. نیروهای اهریمنی همیشه با جلوههای خاصی وارد میشوند از طریق دوست یا از طریق صفات زشت که با ظاهری زیبا و پسندیده میآیند. زمان ورود من به کنگره ۶۰ راهنمای تازهواردین از من پرسید سواد داری؟ گفتم: بله در دو رشته تحصیلی لیسانس دارم و راهنما به من گفت باید مدارک تحصیلیات را پشت در بگذاری و داخل شوی و من در سه جلسه مشاوره شدم و بعد وارد لژیون شدم و راهنما به من گفت اینجا باید سیدی بنویسی و من چون خواسته قوی داشتم پذیرفتم و گوش به فرمان راهنما بودم و در سفر اول با آموزش گرفتن به دانشم اضافه میشد.
در وادی یازدهم ذکر شده است که باید منبعی باشد تا چشمهای جوشان شود و چون جوشش داشتم روز به روز از آموزشهای کنگره ۶۰ لذت میبردم. با آموزشهایی که دیده بودم فهمیدم که انسان باید مسیر تکامل خود را طی کند و در کنگره ۶۰ متوجه شدم که با سیدی نوشتن، دانش من روز به روز افزایش مییابد و در سفر دوم شروع به خدمت در کنگره نمودم و بسیار خوشحال هستم از اینکه تولد یک سال رهایی من با تاریخ تولد من یکی شده است و در پایان از همه شما عزیزان تشکر میکنم.
تایپ: مسافر سجاد و مسافر بهمن
ویرایش: مسافر نعمت
عکس: مسافر نعمت
تنظیم و ارائه: مسافر احمد
مسافران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
138