چهاردهمین جلسه ازدوردوم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60ویژمسافران نمایندگی ارگ کرمان با استادی: راهنمای محترم مسافرسینا نگهبانی:مسافردانیال دبیری:مسافرعلی با دستورجلسه "وادی یازدهم و تاثیرآن روی من وجشن تولد یک سال رهایی مرزبان محترم مسافرحسین"روزپنجشنبه22آذر1403ساعت16آغاز بکارنمود
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سینا هستم یک مسافر.تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که من سینا و همسفرم و خانوادهام بتوانیم بیایم و آموزش بگیریم.ویک تقدیر و تشکر میکنم از ایجنت محترم شعبه ارگ آقا محسن راهنمای محترمم که اگر من سینا امروز نزدیک به ۷ سال در کنگره حضور دارم و خداوند به من لطف دارد هرچه دارم و ندارم از لطف و محبت ایشان است قبل از اینکه به دستور جلسه بپردازم من یادم است که این را میخواهم ربط بدهم به دستور جلسه وادی یازدهم اولین بار که استاد جلسه در شعبه ارگ بودم تولد مرزبان محترم آقای حسین ایرانمنش بود و یادم است که یکی دو روز بود شعبه رفسنجان تقریباً در برج ۵ در پارک تشکیل شده بود و امروز که برای دومین بار خداوند روزی من قرار نموده است در این جایگاه بشینم شعبه رفسنجان یک جلسه است که در زیر سقف تشکیل میشود و چقدر این دستور جلسات قشنگ است و ما داریم به عینه میبینیم، یک دیده بینا و گوش شنوا میخواهد شعبه رفسنجان به واسطه حضور تک تک عزیزانی که انشعابی بودند از شعب کرمان و اگر شعبه رفسنجان راه افتاد همین چشمههای جوشان که دروادی یازدهم میگوید اینها چشمهها و رودهای کوتاهی بودند که دست به دست هم دادند و از شعبه مادر تغذیه شدند به یک شعبه پربار را در رفسنجان راه اندازی کردند.آخروادی یازدهم به زیبایی میگوید،نشانه به ما میدهد در مورد اینکه در مسیر درست اگر حرکت کرده باشی و به آن هدف رسیده باشی شاه کلید را به من سینا میدهد وادی یازدهم و آن بازپرداخت است میگوید انسان اگر بخواهد بداند که جوشش لازم را دارد و در مسیراطلاعات و آگاهی است باید بازپرداخت داشته باشی.من میتوانم در زندگی خود نگاه کنم اگر جوشش و حرکت را داشته باشم آیا بازپرداختی هم دارم و حالا اسم شعبه رفسنجان اومد و من روزیم شد که در این شعبه باشم فکر میکنم یکی دو هفته دیگر هفته بنیان است و جشن آن برگزار میشود و خالی از لطف نیست که از فرصت استفاده کنم و ربط بدهم به بذرهای نیکویی که در کرمان افتاد آن بذرهای نیکویی که باعث آبادانی شدند آقایان علیرضا دجاکام محسن نقدی حمیدرضا طوسی و تمام عزیزانی که پای کار بودند شجره طیبهای که وز اول آمدند دست به دست هم دادند و کرمان را راهاندازی کردند و این بذر میآید و آباد میکند و انتظار غیر از این نبود من یادم است سال ۹۷ در شعبه گنجعلی خان چهارلژیون بیشتر نبود و از دل آن چهار لژیون شعبه کریمان را افتاد و جاهای خالی به وجود آمد و وادی یازدهم به من سینا میگوید که باید جوشش داشته باشم و جاهای خالی را پر کنم و کسی که آباد شده میتواند جای دیگر را آباد کند راهنمای بزرگوارم و بچههای لژیون دوم پای کار ایستاندند و لژیون سیرجان را راه اندازی کردند این همان جوششی است که در وادی یازدهم میگوید و از دل گنجعلیخان و کریمان شعبه ارگ راه اندازی شد و زمانی که ارگ راه اندازی شد همه میگفتند کریمان خلوت شده گنجعلی خان خلوت شده و خیلی تایم کوتاهی دوباره مجدداً صندلیها پر شدن و جوشش اتفاق افتاد و اینجا درست نگاه کنیم بذر نیکویی که میگوید در وادی یازدهم مرتباً زایش و تولید دارد این دارد نقشه راه را به من سینا نشان میدهد و میگوید اگر میخواهی در مسیر درست باشی باید مرتباً زایش و تولید داشته باشی یک درخت را اگر نگاه کنیم،درهستی یا درزندگی روزمره ما یک نهال که میخواهد رشد کند باید بتواند از خاک محیط اطراف و نور خورشید بهره لازم را ببرد و اینها تمثیل است مثلاً کود درخت میتواند همان تجربه تلخ من سینا در اعتیاد باشد.ازاطراف انرژی میگیرد و اگر بخواهد رشد کند باید حتماً پیوند زده بشود و آنها که کشاورزند میدانند درختی که بخواهد خوب ثمر دهد باید خوب پیوند بخورد و علائمی دارد یک باغ که میوه خوبی میدهد زایش دارد ثمر دارد سرسبزی دارد و دقیقاً این اتفاق میافتد.در مورد انسانها و انسان اگر بخواهد رشد کند و بخواهد شاخ و برگ بدهد یک علامتهایی دارد و یکی از آنها بازپرداخت است آقای مهندس در پایان وادی یازدهم میفرمایند و مطلبی که در این مورد صحبت کردم بازپرداخت است.
میتواند مفید باشد خدمتی را که پدر و مادر در طول چند سال برای او انجام دادهاند در زمان پیری با آنها بازگرداند و بازپرداخت داشته باشد و کسی که میآید در کنگره و درمان میشود زمانی آن جوشش اتفاق میافتد و تغییر جایگاه را خیلیها تجربه میکنند، ولی بازپرداختی ندارند یک تعبیر جالب عرض کنم پهلوانی که چند روز پیش کرمان تشریف آورده بودند گفتند رهایی در سرزمین اعتیاد و این را متوجه نشدم که این پهلوان چه میگوید که رهایی در سرزمین اعتیاد خیلیا تغییر جایگاه میدهند ولی رهایی پیدا نمیکنند یکی از بچههای بم تعریف میکرد که یک چشمه یا قناتی در شهرمان بوده قبل از زلزله و خشک بود و همه ناامید شده بودند و هرچی زمین و باغ اطراف اون بود خشک شده بودند و زمانی که زلزله آمد یک فصلی هم در کتاب ۶۰ درجه داریم به عنوان زلزله درشهر وجودی و زلزلهای که در بم در سال ۸۲ به وجود آمد و خیلیها عزیزانشان را از دست دادند باعث جوشش آن چشمه و قنات شد و الان هم بعد از ۲۰ سال آن چشمه و قنات هنوز دارد آب میدهد میخواهم بگویم آن جوشش داشتن نیاز به یک تلنگر دارد همان زلزله و همانطور که پهلوان عزیز گفتند رهایی در سرزمین اعتیاد اطلاعات و آگاهی باید داشته باشی و تغییر جایگاه بدهی شخص شاید ۲۰ سال مصرف کننده بوده و برای او اتفاقی نیفتاده و میآید در کنگره و به واسطه یک دانش و آگاهی میآید حرکت میکند و پله پله جلو میآید و بعد از رهایی اوردوز الکل میکند و الان در بیمارستان افضلی پور بستری است و این بازی چقدر زیبا به ما میآموزد اگر جوشش نداشته باشی و حرکت نداشته باشی بازپرداخت نداشته باشی. و یه زمانی من اگر پول یک ماه موادم را میگفتند کارت بکش در کنگره باور کنید نداشتم و اگر کنگره پولی بود من سینا هیچ زمان درمان نمیشدم ولی اکنون برای جشن گلریزان من به همه رهجویهایم زنگ میزنم حتی سفر دومیها و در این کار ما داریم چونه بقیه را میزنی باید بازپرداخت داشته باشد.شاید جواب راهنما را هم ندهند ولی اصلاً مهم نیست ما قصد شماتت نداریم میخواهم بگویم این بازپرداختی که دارد شاه کلید به ما میدهد در وادی یازدهم واقعاً اجرا میشود در زندگی با مصرف ۲۰ سال مواد واقعاً اتفاقی نمیافتد به شما با بعد از یک سال رهایی اوردوز الکل میکند و این چشمه خشک میشود اگر حرکت و بازپرداخت نداشته باشد به یک زلزله میخواهد تا دوباره این چشمه با آب برسد و آن زلزله میتواند از دست دادن اعتبار یا خانواده باشد از دست دادن حیثیت و آبرو باشد و چقدر خوشبختیم ما کنگرهایها که آمدهایم و در بطن آموزشها قرار گرفتهایم و قبل از آن زلزله که تلنگر یا اتفاق بدی داشته باشیم به ما یاد میدهند و راه را نشانمان میدهند که بتوانیم در مسیر درست قدم برداریم زیاد صحبت کردم یک دست به افتخار خودتون بزنید متشکرم که به صحبتهای من گوش کردید.
خلاصه سخنان مرزبان محترم مسافرحسین:
از راهنمای درمان موادم آقای سینا و از راهنمای محترم درمان سیگارم تشکر میکنم و همچنین از ایجنت محترم آقای نقدی راهنمای خدمتی بنده تشکر میکنم تشکر میکنم از راهنمای اول همسفرم خانم سمیه و از راهنمای دوم ایشان خانم نجمه تشکر میکنم
و همچنین تشکر میکنم از همسفر عزیزم با تمام مشکلاتی که من به وجود آوردم در طول این سالها با من همراه بودند در طول این مسیر زحمت کشیدند و باعث شدند که من در این جایگاه باشم
تشکر میکنم از تمام خدمتگزاران کسانی که هیچ نسبت اقوام باهاشان نداشتم برای من زحمت کشیدند کمک کردند تا من به رهایی برسم و به حال خوب برسم باعث شدن من به حال خوش برسم مهر و محبتی که از شما دوستان دیدم امروز برایم سنگ تمام گذاشتند از آقای موسی تشکر میکنم که برام شعر گفت ممنونم
مهر و محبتی از طرف شما دوستان دیدم یک سورپرایز واقعی برای خودم بود.چند دفعهای برای تولد اقدام کردیم اما تاریخش به عقب میافتاد چند دفعه تولد لغو شد وقتی این اتفاق افتاد یاد صحبت آقای بلوچ که افتخار این را داشتم چند وقت در لژیون ایشان رهجو بودم .ایشان میگفتند: دستور جلسه باید آدم را پیدا کند این تلنگری برای من است که از آن فاضلابی که در آن بودم در آن مشکلاتی که برای خودم درست کرده بودم و دست و پا میزدم با تخریبهای آنتیایکس که داشتم آخرین کسی که ترکش خورده بود خودم بودم
باعث آسیب زیاد به خانوادهام شده بودم بارها اقدام به ترک کردم اما ناموفق بود هیچ راهی برای اینکه من به درمان برسم نبود
و خداوند به من اجازه و اذن ورود به کنگره را داد تا من از این راه به واسطه ی بزرگوارانی مانند آقای سینا آقای نقدی آقای پناهی
اگر این عزیزان نبودند آقای نقدی نبود آقای سینا هم نبود و الان من و خانوادهام در کنگره نبودیم
خانوادهای که به واسطه تخریب من آسیبهای زیادی دیدند حتی فکر کردن به مشکلاتی به وجود آوردم باعث عذاب است برام
و خدا را شکر میکنم که الان حال خوبی دارم.
مشکلات گریبانگیر همه است ولی الان من با وجود مشکلاتی که دارم با آرامش بهتری رسیدگی میکنم و این اتفاق را مدیون راهنمای عزیزم آقای سینا هستم اگر من امروز لطف دوستان شامل حالم شد مدیون آموزشهای راهنمای محترمم هستم
من چیزی را امروز دریافت کردم که با هیچ ثروتی نمیتوان آن را به دست آورد ممنونم از زحماتی که برای من کشیده شده است .
انشالله اجازه این را داشته باشم که گوشهای از زحماتی که برای من کشیده شده است را بازپرداخت داشته باشم
هر هفته آقای مهندس سی دی جدیدی را بیرون میدهد هر مشکلی برایم پیش بیاد میتوانم با یک سی دی مشکلم را حل کنم
آقای مهندس در وادی یازدهم میگویند که وادیها هر کدام یک راه هستند راهنما هستند برای زندگی الان اگر مشکلی برایم پیش بیاد با سی دی گوش دادن و شنیدن صدای آقای مهندس آرام میشوم
همینجور که آقا سینا فرمودند من در طول سفر اول خیلی ایشان را اذیت کردم من فردی بودم از همه عالم و آدم طلبکار بودم حتی کسی که بدون مزد بدون منت به من خدمت میکردند خاطرم هست یک دفعه با آقای سینا تند صحبت کردم و ایشان با آرامش خاطر من را راهنمایی کردند و هرگز این را فراموش نمیکنم من. با حال خراب وارد کنگره شدم و امروز وادی یازدهم روزی من شد اینکه من میتوانم در مسیر درست باشم و رود خروشان باشم برعکس آن اگر در مسیر غلط بیفتم فاجعه میشود
در کنار تمام این مسائلی که داشتم آقای مهندس به خوبی این را تشبیه کردند که دو بال پرواز همسفرم که از روز اول من را حمایت کردند و متوجه شدم که بودن همسفر در سفر اول و دوم چقدر میتواند به مسافر کمک کند
بارها شده که من به خاطر خدمتگزار بودنم تا دیر وقت شعبه بودم وهسفرم به خوبی این را درک میکند اگر او کنگره ای نبود و همسفرم نبود شاید من هم نمیتوانستم به درستی خدمت کنم من فردی بودم که خود خانوادهام مرا قبول نداشت الان به جایی رسیدم که دوستان عزیز و خانواده محترمم به من انرژی میدهند من در زمان مصرفم از موادی و آنتی ایکس های که استفاده میکردم اینگونه انرژی نمیگرفتم که به اندازه امروز برام حال خوب نداشت. یک تشکر ویژه از همسفر محترم میکنم که در طول زندگیمان بارها او را اذیت کرده بودم امیدوارم روزی بتوانم جبران تمام زحمات او را داشته باشم ممنون که در طول مسیر همراهم بودی
صحبت های راهنمای محترم همسفرنجمه و همسفرالهه همسفرحسین:
خیلی خوبِ که یک نمایندگی از خودمان داشته باشیم انشالله این اتفاق هم برای نمایندگی گنجعلیخان بیفته وما مکانی برای خودمان داشته باشیم بتوانیم تابلوهای زیبایی مثل اینجا داشته باشیم
یک سال رهایی آقای حسین مرزبان محترم رو به جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک میگم همچنین به استاد محترمشان جناب آقای سینا و آقای نقدی تبریک عرض می کنم .تبریک میگم به همسفر محترمشان الهه خانم و فرزندان عزیزانشان تبریک میگم و قدردان خدمتگزاران (ایجنت، مرزبان) مسافران و همسفران هستم که به من این اجازه رو دادند و این فرصت و اجازه رو دادند که امروز اینجا باشم از خداوند ممنونم که امروز این اجازه و این فرصت را داد که من امروز اینجا حضور داشته باشم
در ابتدا تشکر میکنم از آقا حسین که خیلی همسفرشان را حمایت میکنند واين اجازه را میدن که در شعبه گنجعلیخان حضور داشته باشند و خدمتگزار باشند یکی از اساتید اقای مهندس میگن: که تولدها شبیه هم هستندولی تفاوتهای عظیمی با هم دارند
اینکه توی این مسیر باعث شد من به این آبادی و این میلاد برسم قطعا یک فراز و نشیب های هست همین نیروهای راستین هستند که کنگره را تبدیل میکنند به جایی یکی مثل خانم الهه اول بیاد تغییر کنه بعد تبدیل بشه ما میدانیم هر چیزی یک بهایی دارد و الهه این بها را داد بذری که توسط خانم سمیه عزیز کاشته شد اون صوت و نور بود ولی حس همراهش نبود میتونم بگم اینجا برای بیدار شدن این حس شاید خیلی از زمینه ها بسته بود و باز هم برای بیدار شدن این حس حمایت مسافر ایشان را داشتیم خانم الهه وقتی که حمایت مالی را انجام دادند و دنور شدن خیلی سفر بهتر و قشنگتری انجام دادند و در ادامه هم خدمتگزار شدند در کنگره کسانی که فرزند دارند سفرشان خیلی حساستر هست وقتی کسی بیاد اینجا بخواد خدمتگزار بشه مرزبان ایجنت سرنوشت یک قومی را بدهند بهش،به نظر من سرنوشت همسفر و مسافر هم همین جور است همین اتفاق براش میفته چون آینده ی عزیزی در دست آنها است. چقدر برای فرزندانشان خوشحال هستم که با آمدن مادر و پدرشان به کنگره آینده درخشان برایشان رقم میخورد بارها شده از خودم سوال پرسیدم که جان تمام شده من را احیا کرد چه چیز به من داده ،کنگره بالاترین ارزشها را به من داده است چقدر خوب هست که من بیام و بیشتر.داده است درسته تولدها تکرار میشود ولی این تکرارها نباید برای من عادی بشود برای من همسفری که میام اینجا چقدر خوب است این بعد را دریافت کنم و بخواهم که تنها در چهارچوب کنگره نباشم درست است که بودن مهمه بین این چهارچوب باشم خیلی مهمه الهه این را به خوبی درک کرد بودند و خدمتگزار شد.همینجور که ما جهت آموزش و خدمت پا به این جهان نهادیم حالا در مسیر این آموزش که بوده در ادامهام اتفاقات خوبی برایشان بیفتد خانم الهه جز نفرات برتر هر آزمون در شعبه میشوند در خدمت مالی هم دنور شده است همه اینها در سایه ی تون ارتباط بین همسفر و مسافر هست که با هم هم زبان شدند من نمیخوام از زمانی که به من دادن عبور کنم ممنون که به صحبتهای من گوش کردید
سلام دوستان الهه هستم همسفر مسافر حسین
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در کنگره حضور دارم تشکر میکنم از آقای مهندس بابت این بستر امن و مقدس من الهه بیام اینجا و آموزش بگیرم به این حال خوب با خانوادهام برسم شکر میکنم راهنمای تازه واردینم خانم محدثه عزیز باعث ماندگاری من شدن هرجا هستند امیدوارم سلامت باشند تشکر میکنم از خانم سمیه عزیز ایجنت شعبه ارگ راهنمای محترم سفر اول خودم خیلی حال خرابی بنده را تحمل کردند و در کنار من بودند از راهنمای محترم خودم خانم نجمه عزیز تشکر میکنم مدیونشون هستم و هرچی دارم از زحمات ایشان است تشکر میکنم از آقای نقدی ایجنت محترم راهنمای فعلی مسافرم و همچنین از آقای سینا راهنمای مسافرم که شاهد تلاشهای ایشان برای راهنمای مسافرم بودم.
تشکر میکنم از مسافر محترم خودم همینجور که خانم نجمه اشاره کردند با اینکه خودشان در شعبه ارگ خدمتگزار هستند با مشغله کاری که دارند و به من اجازه دادند که در شعبه گنجعلی خان حضور داشته باشم و مانع من نشدند ودی یازدهم در مورد جوشش صحبت میکند من از خودم قبلاً هیچ جوششی نداشتم اگرم جوششی هم بود در جهت عکس بود میگوید حرکت دو نوع است یا به جلو یا به عقب متاسفانه من حرکت رو به عقب داشتم بزرگترین مشکل من که باعث تمام مشکلاتم بود افکارمنفی بود که داشتم باعث شد بیماریهایی در من به وجود بیاد جسم و روح و روان من صدمه و آسیب وارد شود به جای اینکه به فکر درمان خودم باشم از خداوند میخواستم ظرفهای درونی من را پر کند یا مسافرم را مقصر میدانستم برای تمام مشکلاتی که داشتم خودم باید حرکت میکردم و کاری انجام میدادم و خدا را شکر در مسیر قرار گرفتم و وجود با وجود راهنمای محترم خانم نجمه عزیز توانستم به درمان برسم به حال خوش برسم و افکار منفی خودم را کنار بگذارم ازشون سپاسگزار هستم در سفر اول به عنوان همسفر در کنار مسافرم بودم در سفر دوم مشکلی برایمان پیش آمد زمانی که مسافرم متوجه این قضیه شد همسفر من شدند خیلی بهتر از من حق را به جا آورد و با صبوری در کنار من بودند و به احترام ایشان از جایم بلند میشوم و از ایشان تشکر میکنم خیلی خیلی ازشان ممنون هستم و امیدوارم در جایگاه خدمتی بیشتری شما را ببینم خیلی ممنون که با سکوت زیبایتان صحبتهای من گوش کردید.
تایپ:مسافرحسین لژیون دوم
عکس:مسافراحسان مرزبان خبری
ویرایش و بارگذاری:مسافرامیرهادی لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
300