English Version
This Site Is Available In English

اصولاً انسان بد وجود ندارد

اصولاً انسان بد وجود ندارد

همه روابط ما در تمام مراحل زندگی یک مثلث را تشکیل می‌دهد که یک ضلع این مثلث من هستم و یک ضلع دیگر تو هستی که شامل همسر، خواهر، دوست، شاگرد و ... می‌باشد و ضلع دیگر؛ یعنی قاعده مثلث روابط بین ما است.

در این مثلث فضایی وجود دارد که ما چگونه عمل می‌کنیم و شخص مقابل ما چگونه عمل می‌کند و ارتباط ما چگونه است؟ گاهی در بین این مثلث فاجعه است و از دیدن یکدیگر منزجر می‌شويم، لذت نمی‌بریم و فضا بسیار مسموم می‌گردد و اگر بخواهیم فضای مثلث خوب باشد، بستگی به ما، رفتار و تفکرات ما دارد؛ بایستی این را بدانیم که ما اصلاً آدم بد نداریم، اطلاعات و دانش آن‌ها کم است و اگر کسی بداخلاقی و بدرفتاری می‌کند، هنوز نفهمیده است که بدی بد است، انسان‌هایی که بدی و ظلم می‌کنند بر اثر جهل‌شان است و انسان اگر بفهمد و به این درک برسد، برای بقای دیگران از مال و جانش هم می‌گذرد.

ما هم می‌توانیم، مثلث را تبدیل به یک مثلث خوب کنیم که فضای آن عطرآگین باشد و هم می‌توانیم با غیبت، تجسس، انتقاد، سخن‌چینی، بازخواست و بازجویی کردن همدیگر این فضا را مسموم کنیم و فضای بین ما بوی تعفن بدهد، برای بهتر شدن روابط، ما باید از نقاط مشترک همدیگر و از چیزهایی که هر دو دوست داریم، صحبت کنیم و در مورد چیزهایی که دوست نداریم صحبت نکنیم، لجبازی و قهرکردن را هم کنار بگذاریم؛ اگر زمانی ما سعی در خوب کردن فضا انجام دادیم؛ ولی طرف مقابل ما این کار را نمی‌کند، پس با نادان سخن مگویید و رابطه را کم کنید.

برای داشتن آرامش باید چهار اصل مولانا را رعایت کنیم که اصل اول، بی ثباتی است؛ یعنی هیچ چیز ثابت نیست و همه چیز متغیر است، هیچ چیز را نمی‌توانیم ثابت نگه داریم و باید از لحظاتی که داریم، بهره‌برداری کنیم و لذت ببریم، عده‌ای از انسان‌ها فقط از تمام لحظات عکس می‌گیرند و می‌خواهند لحظات را ثابت نگه دارند و این باعث می‌شود از این لحظات لذت نبرند؛ اگر بپذیریم که هیچ چیز ثابت نیست، دیگر ناراحت نمی‌شویم؛ چرا که بی‌ثباتی جزئی از هستی است و در هستی هیچ چیز را نمی‌توانیم ثابت نگه داریم.

اصل دوم، هرگز خودمان را با کسی مقایسه نکنیم، این مقایسه کردن بلای جان انسان‌ها شده است؛ زیرا نگاه ما همیشه به جلو است و پشت سر خود را نگاه نمی‌کنیم، مثلاً موقع دویدن به آن ۱۰۰ نفری که جلوتر از ما هستند نگاه می‌کنیم؛ ولی به آن ۵۰ نفری که پشت سر ما هستند، نگاه نمی‌کنیم و در مسابقه زندگی میلیون‌ها نفر از ما جلوتر هستند و هرکسی از نقطه‌ای مسابقه را شروع کرده‌ است و اگر بخواهیم از میلیون‌ها نفر جلو باشیم، امکان‌پذیر نیست و فقط خود را اذیت می‌کنیم.

اصل سوم، در بند توجه و توصیف دیگران نباشیم، بعضی‌ها دوست دارند دیگران به آن‌ها توجه کنند و توصیف‌شان کنند، مثلاً اگر ما شعر بگوییم و در بند توصیف دیگران باشیم، شعر ما ثابت است؛ ولی یک نفر می‌گوید: خوب شعر می‌گویید و حال ما خوب می‌شود و یک نفر دیگر می‌گوید: شعر تو بد است و حال ما خراب می‌شود و دیگران هستند که بر حال ما اثر می‌گذارند و ما نباید به توصیف و توجه دیگران وابسته باشیم تا حال خوبی داشته باشیم و اصل چهارم، زندگی این‌گونه نیست که همه چیز را باهم به یک نفر بدهند و این جزء قوانین زندگی است.

مسئله دیگر این که انسان‌ها نمی‌توانند تنها زندگی کنند و باید در جمع باشند و برای این‌که تنها نباشند؛ باید برای جمع ارزش قائل باشند تا جمع هم برای او ارزش قائل شود، ما باید یک‌سری اصول را رعایت کنیم تا فضای مثلث خودمان را عطرآگین کنیم؛ البته این را نیز در نظر داشته باشیم که شاد بودن یا افسرده بودن ما تحت سیستم‌ایکس است، رفتار و کردار ما باعث می‌شود که کدام هورمون در بدن ما ترشح شود، هورمون شادی‌آور یا هورمونی که باعث ناراحتی شود و انشاالله همه ما بتوانیم با رعایت کردن این اصول، رفتاری داشته باشیم که فضای بین روابط خود را عطرآگین کنیم.

منبع:‌ سی‌دی ابلیس
تایپ: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر نفیسه (لژیون شانزدهم)
عکاس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امام قلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .