جلسه پنجم از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران نمایندگی ملایر با استادی پهلوان مسافر عباس، نگهبانی راهنمای ویلیام وایت مسافر بهمن و دبیری مسافر وحید با دستورجلسه «وادی یازدهم و تاثیر آن روی من» پنج شنبه ۲۲ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم امروز در جمع شما حضور دارم. از راهنمای خودم آقای محمد و از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که اگر امروز این جا هستم و خدمت میکنم مدیون این عزیزان هستم.
در مورد وادی یازدهم چشمههای جوشان و رودهای خروشان به بحر و اقیانوس منتهی میشود. آقای مهندس در سیدی اشاره میکنند که افرادی هستند که فاضلاب جوشانند و به باتلاق خروشان منتهی میشوند و هر وقت نگاه میکنم و گذشته خودم را در مرور میکنم، در واقع به واسطه ضدارزشها و کارهای منفی که انجام میدادم، تبدیل شده بودم به همان فاضلاب جوشانی که آقای مهندس اشاره میکنند.
وقتی وادی یازدهم را نگاه میکنید وادی یازدهم سراسر نکات کلیدی است. از ابتدا اشاره میکند که در واقع شیطان و اهریمن در زمانی که من عباس قبل از کنگره با زهرآلودترین و سنگینترین و سهمگینترین حالت ممکن آمدم و کار خودم را به خوبی انجام دادم. القائات در واقع خمر را وارد زندگی من کرد و باعث شد که یک پرده و حجاب روی افکار مثبت من کشیده شود و نتوانم خوبی را از بدی تشخیص بدهم. نتوانم ارزش را از ضدارزش تشخیص بدهم و باعث شد که سیاهی و تاریکی در زندگی من جاری شود. ولی با توجه به همه این حالتها، کارهای ضدارزشی که من تجربه کردم، یک نقطه روشنی هم وجود دارد که آن ورود من به کنگره است. خدا را شکر میکنم از این بابت و این جا وادی یازدهم هم اشاره میکند که وجه تمایز انسان با مخلوقات دیگر در واقع اختیاری است که به انسان داده شده است و من با اختیار خودم در واقع کنگره را انتخاب کردم. منابع اطلاعاتی که در کنگره وجود دارد، دستورجلسات هفتگی، سیدی آموزشی، کارگاههای آموزشی، سیدی هفتگی که آقای مهندس ارائه میکنند و راهنمایان عزیزی که در کنگره هستند، همه دست به دست هم دادند که من به چشمهی جوشان تبدیل شوم.
بحث دیگری که میخواهم در موردش اشاره کنم، وادی یازدهم در واقع به اختلافات و تغییر جایگاه اشاره میکند. این اختلافات و تغییر در کنگره برای خودِ من به واسطه لژیون سردار اتفاق افتاد و شاید اگر وارد لژیون سردار نمیشدم این تغییر صورت نمیگرفت. این مهم خیلی آرام از سال نود و هفت و ورود به لژیون سردار صورت گرفت و پهلوانی و در نهایت حالا نشان بینشانی اتفاق افتاد.
خدا را شکر میکنم از این بابت که در کنگره هستم و خدمت میکنم.
هدف از این وادیها این است که ما را با صور پنهان و آشکار آشنا کنند و خوب زندگیکردن را به ما آموزش بدهند. همهی ما که در اینجا حضور داریم، در واقع یک سهمی در این کار داریم.
امیدوارم که این وادیها را سرلوحه کار خودمان قرار دهیم. در مقابل وسوسههای درونی و شیطانی خودمان را کنترل کنیم و کار درست را انجام بدهیم. یکی از این وسوسههای درونی، عدم انجام تعهدی است که ما در گلریزان دادهایم.
امیدوارم که همهی ما اگر تعهدی کردیم، به تعهد خود پایبند باشیم و از پول که امانت الهی است درست استفاده کنیم.
خیلی سپاسگزارم از همهی شما که امروز اینجا حضور داشتم و انرژی گرفتم.از پهلوان محترم محمد عزیز هم تشکر میکنم که اجازه دادند امروز در اینجا خدمت کنم.
عکاس: مسافر علی لژیون چهارم
تایپ: مسافر بهرام لژیون چهارم
تنظیم و ارسال: مسافر وحید لژیون چهارم
مسافران نمایندگی ملایر
- تعداد بازدید از این مطلب :
153