دوازدهمین جلسه از دوره هجدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی ساوه،ویژه مسافران وهمسفران با استادی راهنمای محترم آقای ابوالفضل ونگهبانی مسافر هاشم ودبیری مسافر رمضان با دستور جلسه(وادی یازدهم وتاثیر آن روی من)روز پنجشنبه ۲۲آذر ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷ برگزار شد.
سلام دوستان ابوالفضل هستم مسافر
از دبیرو نگهبان جلسه و دوستانی که نوشتارها را قرائت نمودند تشکر میکنم از ایجنت محترم و راهنمای بزرگواراکبر آقا سپاسگزارم که اجازه دادند خدمت کنم و تجربه کسب کنم دستور جلسه این هفته «وادی یازدهم و تأثیر آن روی من» میباشد که این وادی به ما آموزش میدهد چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر اقیانوس میرسند بهنظر من بهترین تشبیهای که میشود درمورد زندگی کرد مسئلهای است که آقای مهندس به آن اشاره کردهاند یعنی مسیر زندگی ما دقیقاً مثل مسیر یک رود است که میخواهد به مسیر خود ادامه دهد و به بحر اقیانوس و هدفی که مشخص کرده است برسد برای اینکه این مسیر را پیش برود چه کارهایی را باید انجام دهد و چه پشتوانهای داشته باشد.
حال میخواهیم بدانیم مسیر بعضی از رودهای خروشان چگونه است و چه مسائلی را پیشرو دارد پیش رو برای رسیدن به دریا باید مسیرهای را طی کند و از یک سری موانع مانند کوهها گذر کند و هر چه بر سر راهش است از آنها عبور کند و همانطور که همه ما میدانیم در سالهای طولانی این اتفاق افتاده است و رود توانسته است مسیر را برای خودش باز کند و از آنجا رد شود حتی از صدهای خیلی بزرگ عبور میکند از زیر تخته سنگها رد میشود حتی سنگ را میتواند سوراخ کند درحالی که از آب نرمتر و از سنگ سختتر نداریم ولی آب قطره قطره مسیر خودش را در میان سنگ باز میکند دقیقاً مثل زندگی خود ما میماند.
ما انسانها نیز در زندگی خود باید گاهی مسیر خود را تغییر دهیم چون یک مشکلی مثل کوه یا یک سنگ روبهروی ما قرار میگیرد ما هم مثل یک رودخانه باید راه خودمان را پیدا کنیم مثل یک رود که کوهها را میشکافد و تخته سنگها را میشکافد شاید زمان ببرد ولی به هدف خود میرسد همانطور که آقای مهندس فرمودهاند بعضی از رودخانهها به دریا نمیرسند چون مسیری که میروند اشتباه است رشته کوههای زاگرس را درنظر بگیرید رودهایی که در پشت آن حرکت میکنند خود را به دریای خلیجفارس میرسانند و به دریای آزاد راه پیدا میکنند ولی این طرف رودخانه زایندهرود است که به دریا ختم نمیشود با اینکه زایندهرود خیلی قدرتمند است.
من زمانی که به زایندهرود رفته بودم درون رودخانه زایندهرود وارد شدم یک طرف آب نداشت ولی طرف دیگر به عمق یک متر آب داشت و باشدت خیلی زیادی روانه بود وقتی وارد آب شدم و جریان آب من را با خود میخواست ببرد منظور این است که آب داشت ولی مسیر مسیر درستی نبود و در آخر مسیر به باتلاق میرسید پس انتخاب مسیر در زندگی خیلی مهم است باید یاد بگیریم مثل رودخانه باشیم و مشکلاتی که در زندگی سرراه ما قرار میگیرد را طی کرده و حل نماییم.
وادی یازدهم به ما آموزش میدهد ما باید در کنگره اختلاف پتانسیل را ایجاد کنیم هرموقع صحبت از اختلاف پتانسیل میشود من یاد باغچه خودمان یا زمینهای کشاورزی میافتم برای زمین تانکر یا یک استخر در ارتفاع میسازند و دیگر نیازی نیست برای زمین از پمپ استفاده کنند و همین ارتفاع در استخر پتانسیل ایجاد میکند و وقتی که شیر آب را باز میکنند آب جاری میشود مثل آن است که یک تانکر را بالای پشتبام بگذاریم و با انرژی آن را پر کنیم و زمانی که شیر آب را باز میکنیم این انرژی آزاد میشود و آب میآید پتانسیل یعنی همان انرژی ذخیره شدهای است که استفاده نمیشود و باید به موقع از آن استفاده کنیم انسان نیز به همین صورت است باید اختلاف پتانسیل را در خودش ایجاد کند.
خداراشکر از زمانی که ما در کنگره حضور داریم کارمان راحتتر شده است چون منابع دستاول در اختیار ما قرار میگیرد فقط باید آموزشها را یاد بگیریم و به آنها عمل کنیم و عملکرد ما باعث میشود اختلاف پتانسیل بهوجود بیاید درست است که من در کنگره خدمت میکنم ولی اگر فرامینی که به من داده میشود را انجام ندهم آن اختلاف پتانسیل ایجاد نمیشود درواقع انرژی ذخیره شده را ندارم که در مسیر زندگی به مسیر خود ادامه دهم پس من که خدمت میکنم باید آن فرامین را هم اجرا کنم اگر به من میگوید دروغ نگو کمکم باید دروغ گفتن را کم کنم و در کارهای خود صادق باشم پس ما باید در کار خود صادق باشیم و کمفروشی نکنیم مطالبهایی که در حرمت کنگره ۶۰ نوشته شده است فرامین خداوند است باید انجام دهیم تا در ما اختلاف پتانسیل ایجاد شود و از این پیچ و تاب زندگی بهراحتی و سلامتی عبور کنیم.
نگارش متن: مسافر عبدالله(لژیون دهم)
عکاس:مسافر همایون(لژیون پنجم)
تنظیم وارسال:مسافر رمضان
- تعداد بازدید از این مطلب :
110