همسفر طاهره
خداروشکر میکنم که بار دیگر توانستم به کنگره۶۰ بیایم و از آموزشهای ناب کنگره و آقای مهندس بهره بگیرم. روزی که ازدواج کردم سن کمی داشتم و بعد از یک سال متوجه شدم مسافرم اعتیاد دارد، کلا بهم ریختم و روزگار بدی را تجربه کردم. ترس، تمام وجود مرا فرا گرفت که، چطوری میتوانم با این سن کم و بیتجربهام با او زندگی کنم. انگار تمام دنیا بر سرم آوار شد. من با یک فرد مصرف کننده چند سال زندگی میکردم و در تاریکی و ترس و اضطراب فرو رفته بودم، تا اینکه به اذن خدا نور کنگره۶۰ به زندگی من تابید، مسافرم به کنگره آمد و سفرش را آغاز کرد و به درمان رسید. من بعد از رهایی مسافرم به کنگره آمدم. روزهای اول خیلی برام سخت بود و دوست نداشتم به کنگره بیایم؛ ولی با کمک راهنمای عزیزم که به خوبی حال خراب مرا درک کرد و به من فرصت داد تا کمکم حالم بهتر شد و حس خوبی به کنگره پیدا کردم. اکنون شش ماه است که به کنگره میآیم، قدردانی میکنم از زحمات راهنمای خوبم و آموزشهای ناب آقای مهندس که زندگیام، مسافرم و از همه مهمتر خودم را دوباره احیا کردند. من در شهر وجودی خودم، خودم را گم کرده بودم. هر کدام از این وادیها تاثیر خوبی روی زندگی و افکار من داشت، وقتی به وادی یازدهم رسیدم، فهمیدم برای اينکه به چشمهی جوشان و رود خروشان تبدیل شوم راه سخت است؛ ولی میشود با آموزش صحیح، صبر و حوصله در این راه پر تلاطم به بحر و اقیانوس رسید. این وادی سرشار از حس امید و نوید است، برای چون منی که برای رسيدن به ساحل آرامش در مسیر هدف و خواسته حرکت میکند. اکنون از آن حال خراب بیرون آمدهام و باید در این مسیر حرکت کنم تا به اهداف خودم نزدیکتر شوم. کنگره۶۰ تنها جایی است که میشود، از آنجا انرژی گرفت و به حال خوب رسید. درسی که در تمام سختیها و دشواریهایی این چند سال آموختم این بود که، امروز را با خدا قدم بردارم و فردا را به خدا بسپارم و ایمان دارم که روزی میرسد، در این راه پیروز و سربلند میشوم و تمام اینها را از برکات وجود و آموزشهایی ناب آقایمهندس و خانواده بزرگوارشان میبینم.
نویسنده: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر زهرا ( لژیون پنجم )
ویراستاری، تنظیم و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر نسیم (لژیون یازدهم )
همسفران نمایندگی پروین اعتصامی اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
138