مشارکت مکتوب سی دی ابلیس :
-سلام دوستان محمد هستم مسافر لژیون یکم:
تمام روابط ما مثلثی را تشکیل میدهد یک ضلع آنمن هستم، ضلع دیگر آن تو هستی و یک ضلع آن قاعده هست. آن روابط که بین دو نفر هست، یک ضلع زن هست یک ضلع شوهر و قاعده روابط بین آنها است.
در این مثلث فضایی وجود دارد که مربوط به این هست ما چگونه عمل میکنیم.
به نظر من اصلاً آدم بد وجود ندارد اگر کسی بدرفتاری میکند بلد نیست. این موضوع که بدی کردن بد هست را متوجه نمیشود. ظلم کردن انسانها براثر جهل و ناآگاهی آنها است.
از غیبت، تجسس، گله و شکایت، انتقاد، بازجویی، لجبازی و قهر کردن دوری کرد. این کارها آفت و ضد این مثلث است.
هرگز نباید خود را باکسی مقایسه کنیم در مقایسه کردن همیشه جلوتر از خودمان را میبینیم.
-سلام دوستان عسکری هستم مسافر لژیون دوم:
تمام روابط ما در تمام اجتماعات وزندگی یک مثلثی را تشکیل میدهد. همیشه این مثلث یک ضلع آنمن هستم، ضلع دیگر طرف مقابل و ضلع دیگر آن روابط طرفین است. پیوند دوستی، خانوادگی و کاری، پیوند شاگرد و استاد، راهنما و رهجو درواقع یعنی من و تو و پیوند میان ما که این مثلث را به وجود میآورد.
گاهی اوقات قاعده مثلث دوستی و مهر است و گاهی قاعده مثلث فاجعه است. فضای این مثلث به افکار و رفتار بستگی دارد. انسانها بدی را درک نمیکنند اگر بدی میکنند براثر جهل و ناآگاهی آنها است. فطرت انسان خوب و کمالگرا است. انسان وقتی جای خوب را درک کند از همهچیز حتی از جان خود میگذرد.
در مثلث رابطه، غیبت کردن باعث میشود که فضای مثلث متعفن بشود. به خاطر همین در قرآن میفرماید گمان بد نبرید، در کار دیگران تجسس نکنید. در رابطه به فضای شخصی یکدیگر احترام گذاشتن لازم است. در روابط دوطرفه باید روی نقاط مشترک کارکنیم که فضای خوبی داشته باشیم. اگر طرف مقابل از چیزی خوشش نمیآید نباید در مورد آن حرف بزنیم یا لجبازی و قهر کنیم.
در روابط چهاراصل وجود دارد. تنها چیزی که ثبات دارد، بیثباتی است یعنی هیچچیزی ثابت نیست. زمانی خوشحال یا زمانی غمگین باشیم همه عالم درحرکت و همهچیز متغیر است. حتی کوچکترین اجزای جهان کهاتم هست هم در حال تغییر و حرکت است. ما نبودهایم و نه خواهیم بود. باید چیزی که الآن داریم و با آن از لحظات لذت میبریم، استفاده کنیم.
بعضیها لحظههای خوش زندگی را با عکس گرفتن میخواهند ثابت نگهدارند ولی بازهم تغییر میکند. ا گر بپذیریم همهچیز در دنیا در حال تغییر کردن است ناراحت نمیشویم.
هیچوقت نباید خودمان را با دیگران مقایسه کنیم در این کار هیچوقت پایینتر از خودمان را نمیبینیم. همیشه بالاتر از خودمان را در نظر میگیریم ولی غافل از اینکه مبدأها و مقصدها با یکدیگر فرق میکند.
مسئله بعدی دربند توجه و توصیف دیگران نبودن است. باید پذیرای توصیف خوب و بد باشیم نه اینکه از تعریفی مغرور یا از انتقاد کسی ناراحت شویم.
ساعتی میزان آنیم، ساعتی موزون به این
بعدازاین میزان خود شو تا شوی موزون خویش.
همه انسانها در زندگی کمبودهایی دارند این نیست که یک انسان همهچیز را داشته باشد.
هر کس بهاندازه و ظرفیت خودش کمبودی دارد. یکچیزی را به دست میآوری و یکچیز دیگر را از دست میدهی. این جزو قوانین زندگی است.
زندگی در حال حرکت است و برای اینکه باهم همراه بازندگی درحرکت باشیم نباید تنها باشیم. همیشه باید با جمع یا در جمع باشیم. یکی از فواید کنگره در جمع بودن آن است محبتی که ما را در کنار هم قرار داده است. برای اینکه از تنهایی دور شویم باید برای این جمع ارزش قائل باشیم تا متقابلاً جمع هم به ما ارزش و اعتبار بدهد.
اخلاق و رفتار ما تابع تغییرات بیوشیمی بدن ما یا همان سیستم ایکس است که چه هورمونهایی ترشح میشود کورتیزول یا سروتونین، یا دوپامین ترشح بشود. خوشحال باشیم یا ناراحت، رفتارهای ما باعث ترشح این هورمونها میشود. اگر آن فضای مثلث رابطه بین من و تو عطرآگین شود باعث ترشح کردن هورمونهای خوب در ما میشود.
-سلام دوستان احمد هستم مسافر لژیون سوم:
صحبت از آمدن یک دوست است که از دیدن او لذت میبریم. روابط فیمابین ما در تمام زندگی یک مثلث را تشکیل میدهد. من، تو و رابطه میان ما. وجود دو شخص و رابطه بین آنها این مثلث را تشکیل میدهد و فضایی که در آن وجود دارد مربوط به این است که ما چگونه رفتار میکنیم.
به عقیده بنده انسان بد نداریم، بدرفتاری انسانها براثر دانش کم آنها است. وقتی در فضای مثلث رابطه قرار میگیریم با غیبت، گمان بد، تجسس، گله و شکایت و هر کار ضد ارزشی فضای مثلث آلوده میشود. به عبارتی در این فضا باید روی نقاط مشترک کارکنیم تا فضا متشنج نشود. برای فهم بهتر این مسائل مولانا چهاراصل بیثباتی، مقایسه، توجه و در زندگی همهچیز باهم به یک نفر داده نمیشود دارد که باید آنها را رعایت کنیم تا به آرامش برسیم.
-سلام دوستان عینالله هستم مسافر لژیون چهارم:
تمام روابط ما در کلیه مراحل زندگی مثلثی را تشکیل میدهد که یک ضلعش من هستم و یک ضلعش تو هستی و یک ضلع روابط بین ما است. در این مثلث فضایی وجود دارد گاهی بین این فضا فاجعه است. این ما هستیم که این فضا را معطر یا متعفن میکنیم. اگر از دیدن همدیگر منزجر میشویم فضا آلوده است.
حضرت مولانا چهاراصل را در زندگی برای رسیدن به آرامش ضروری میدانند:1- همهچیز درحرکت است و هیچچیز ثابت نیست. اگر بخواهید ثابت نگهدارید دچار رنج و عذاب میشوید.
2- هرگز خودتان را باکسی دیگر مقایسه نکنید در مقایسه کردن همیشه جلوتر از خود را ببینید. زندگی یک مسابقه است و این مسابقه را هرکسی در یکجایی و یکزمانی شروع کرده است همه باهم شروع نکردهاند. مقایسه کردن خود با دیگران آرامش را از بین میبرد.
3- دربند توجه، توصیف و تمجید دیگران نباشید. از تعریف کردن دیگران خوشحال نشوید. از تعریف نکردن دیگران ناراحت نشوید.
4- زندگی چیزی نیست که همهچیز را باهم به همهکس بدهند. یکچیز به دست میآورید، یکچیز از دست میدهید. نمیشود همهچیز را باهم داشت. تنهایی بلای جان انسانها است و باعث میشود که انسان به آرامش نرسد. ما در کنگره از جمع بودن خود لذت میبریم اگر برای جمع ارزش قائل باشید، جمع هم برای شما ارزش قائل میشود.
درنهایت اینکه شاد بودن و غمگین بودن ماتحت تأثیر سیستم بیوشیمی ما است. وقتی خوشحال یا عصبی میشویم، هورمونهایی در بدن ترشح میشود. اینکه کورتیزول یا دوپامین ترشح شود بستگی به رفتارها و کردارهای ما دارد.
تنظیم و ارسال: مسافر حسین لژیون یکم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
78