English Version
This Site Is Available In English

بذر اولیه در نهاد هر انسانی است

بذر اولیه در نهاد هر انسانی است

 دوازدهمین جلسه از دوره سیزدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی دکتر علیرضا (مبارکه)، با استادی راهنمای محترم مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر بهرام  با دستور جلسه اول « وادی یازدهم و تاثیر آن روی من » و دستور جلسه دوم  « اولین سال رهایی مسافر ابراهیم » پنج‌شنبه 22 آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر، خدا را شکر می‌کنم که یک بار دیگر توانستم به کنگره بیایم و در خدمت شما باشم. از ایجنت محترم و مرزبانان شعبه تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم. امروز دو دستور جلسه داریم که دستور جلسه اول « وادی یازدهم و تاثیر آن روی من » و دستور جلسه دوم  « اولین سال رهایی مسافر ابراهیم است. عنوان وادی: چشمه‌های جوشان و رود های خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند. آقای مهندس به صورت تمثیل و پیام در اول وادی به من انسان فراموش‌کار و زیانکار می‌فرماید: که یک زمانی تاریکی‌ها از دل خود روشنایی‌ها به وجود آمد و هیچ موقع ما نمی‌توانیم بگوئیم همه چیز سفید مطلق یا تاریکی مطلق است و همه چیز‌های ضد در کنار همدیگر هستند. در این وادی به ما آموزش می‌دهد که اضداد نقش نیرو‌های مکمل را دارد.

زمانی که شورش اهریمن و همدستان آن یاران آن شروع شد شیطان به افراد و سپاهیان خود این نکته را اشاره کرد که ما از طریق الهام و القاء فقط می‌توانیم انسان را از راه اصلی خودش و صراط مستقیم دور کنیم. انسان دارای ویژگی است که بقیه موجودات فاقد آن هستند و آن اختیار است. در وجود و فطرت هر انسانی هم خوبی و هم بدی نهفته است یعنی بذر اولیه در نهاد هر انسانی است. آن مسیر حرکت و طی طریق که انسان از بدو خلقت انجام می‌دهد تا روز موعود نشان می‌دهد و ثابت می‌کند که جایگاه آن کجا خواهد بود. اگر امروز فردی است که فرامین و قوانین الهی را محترم می‌شمارد و از حد و مرز آن عدول نمی‌کند و آن بندگی و منزل اصلی که از آن انشعاب کرده را فراموش می‌کند دوباره به صراط مستقیم بر می‌گردد. برای برگشتن به مسیر اصلی یا چیزی که هدف است باید یک سری مراحل را طی کند که یکی از آنها وادی یازدهم است که اشاره می‌کند هر انسانی در هر جایگاهی که است چه انسان آگاه و چه انسان نا‌آگاهی باشد مانند یک چشمه است که از یک مبداً شروع به حرکت کرده است اما آن دانایی و آگاهی و آن تغییر جایگاه‌هایی که به دست می‌آورد ثابت می‌کند که در ادامه به رود خروشان تبدیل می‌شود یا نه. بعد از اینکه انسان متوجه شد که ظرف وجودیش خالی یا نیمه پر است باید بتواند با کسب اطلاعات و آگاهی تغییر جایگاه را در خود ایجاد کند.

باید بتواند با تغییر جایگاه و کسب اطلاعات و اگاهی همان‌طوری که یک رودخانه باید منابع آبی ذخیره شده و اختلاف پتانسیل داشته باشد،  انسان هم باید از دیگران آموزش بگیرد و آنها را ذخیره کند و برای بوجود آوردن اختلاف پتانسیل باید تغییر جایگاه دهد چرا که حال خوب را به همراه خواهد داشت.ما یاد گرفتیم که خدمت کردن یکی از مراحل و راه‌هایی است که به انسان اعتماد به نفس و آرامش می‌دهد و این اجازه را به انسان می‌دهد که تغییر و رشد کند. کسی که تازه وارد است و در غالب آموزش در لژیون قرار می‌گیرد و مرحله به مرحله به فرمان‌های راهنما و کنگره گوش می‌دهد آرام آرام حالش بهتر می‌شود و این در شخص ایجاد پتانسیل می‌کند و هیچ موقع نباید از حرکت بایستد و این را بداند اگر سختی یا مشکلی سر راه قرار او بگیرد این‌ها صرفا بخاطر آموزش ما است ومشکل‌ها رحمت خداوند است و ما با طی این مراحل و محترم شمردن قوانین الهی و چنگ زدن به ریسمان الهی به قعر اقیانوس و آن نقطه‌ای که انشعاب پیدا کردیم برسیم.
و اما دستور جلسه دوم آقای ابراهیم عزیز یکی از رهجوهای منظم و باانضباط لژیون سوم بود داشتم به این فکر می‌کردم که هر کسی که در کنگره تولد یکسال رهایی او می‌رسد دستور جلسه هفتگی یک پیام یا یک ویژگی برای رهجو دارد. در این وادی می‌گوید افرادی که آنچه دریافت می‌کنند و هیچ‌گونه باز پرداختی چه مادی و چه معنوی ندارند متضرر می‌شوند. آقا ابراهیم آنچه را دریافت کرده بود چه در سفر اول چه در سفر دوم با خدمت‌هایی که انجام دادند به نوعی بازپرداخت نمودند. همسفر ایشان هم در سایت و هم در قسمت ورزش در حال خدمت کردن هستند. ویژگی خوبی که آقا ابراهیم دارند این است که سفر اول را که تمام کردند در کنگره ماندگار شدند و به حرکت خود ادامه دادند و در حال تغییر هستند و متوجه شدند که با تغییر جایگاه می‌توانند به هدف خود برسند. آقا ابراهیم و همسفر ایشان در آزمون راهنمایی شرکت کردند امیدوار هستم که موفق شوند و بتوانند به هدف خود برسند. من هم به نوبه خودم اولین سال رهایی آقا ابراهیم را خدمت آقای مهندس و دیده‌بان محترم آقای صدیقی و تمامی خدمتگزاران شعبه و خدمت همسفر و راهنمای محترم همسفر ایشان تبریک عرض می‌نمایم.

اعلام سفر مسافر ابراهیم:
سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر، تخریب 10سال، آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک، مدت ۱0 ماه و 22 روز سفر کردم زیر نظر راهنمای عزیزم آقا مرتضی به روش DST همراه با داروی OT، رهایی ۱ سال و 3 ماه ، ورزش در کنگره فوتبال.
آرزوی مسافر ابراهیم:
آرزو می‌کنم که هر مصرف کننده‌ای که وارد کنگره می‌شود تا درمان نشده‌ است از کنگره جدا نشود.
آرزوی همسفر محترم خانم مریم:
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر، آرزو می‌کنم که آنقدر کنگره جهانی شود که اگر روزی مصرف کننده‌ای به دنبال درمان باشد اولین گزینه‌ای که به فکرش می‌رسد کنگره60 باشد.
صحبت‌های مسافر ابراهیم:
سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که دوباره اجازه داد من در این جایگاه قرار بگیرم از راهنمای خودم آقا مرتضی تشکر می‌کنم. وقتی وارد کنگره شدم راهنمای تازه واردین به من گفت اگر برای خودت نیامده‌ای پاشو برو من درست سفر نمی‌کردم و گاهی گریز می‌زدم و آرام آرام از کنگره دور شدم. کنگره مانند یک قطار است که در حال حرکت است اگر خودت را محکم به این قطار چسباندی به مسیر آخر و به آن باغ سرسبز می‌رسی و می‌توانی از میوه‌های باغ استفاده کنی ولی اگر آن را محکم نگرفتی به بیرون پرتاب می‌شوی. فکری در ذهن من بود این‌که من خودم می‌توانم با همین دارو خودم را درمان کنم اما با مصرف همزمان این دارو و مواد روبرو شدم. افراد با هوش از اشتباهات خود درس می‌گیرند اما افراد عاقل نگاه می‌کنند چه کسی این راه را رفته و به مقصد رسیده است. متاسفانه من خودم را باهوش فرض می‌کردم که باعث شد تخریب‌های زیادی به من وارد شود. اکنون خیلی خوشحال هستم که در کنگره درمان شدم و ماندگار شدم.

صحبت‌های همسفر محترم خانم مریم:
چه کسی می‌داند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی
چه کسی می‌داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی
پیله‌ات را بگشا تو به اندازه پروانه شدن زیبایی
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر، خدا را شاکرهستم که در جمع دوستان با محبت هستم شاکر خدایی هستم که همیشه شکایت می‌کردم نه من را می‌بینی نه صدایم را می‌شنوی. ولی واقعیت این است وقتی که زمانش رسید به من نشان داد هم من را می‌بیند هم صدایم را می‌شنود و مسیر زیبای کنگره را سر راه ما قرار داد. از آقای مهندس سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند از خانم آنی بزرگوار که قسمت همسفران را راه اندازی کردند بیایم سفر کنم و آموزش بگیرم سپاسگزار هستم. از آقا مرتضی سپاسگزار هستم که انسانی را احیا کرد که من هر موقع نگاهش می‌کردم خیلی ناراحت می‌شدم که کاری از دستم بر نمی‌آید. انسانی رو احیا کرد که حالا هر موقع او را می‌بینم به او افتخار می‎کنم. خوشحال هستم که برای من الگو شده است. از راهنمای سفر اولم خانم زهره سپاسگزارم که منت گذاشتند و تشریف آوردند. خانم زهره به معنای واقعی آن چیزی که رهجو باید از حرمت‌ها و قوانین را بداند و آن حس و حال را قشنگ به من انتقال دادند. از خانم فاطمه عزیز سپاسگزارم که وقتی وارد لژیون او شدم اصلا احساس غریبی نکردم و با آغوش باز من را پذیرا بودند و من از صبوری ایشان درس می‌گیرم.آن چیزی که دلم می‌خواست بگویم اگر به عنوان سفر اولی به کنگره آمدید و کمی تردید دارید که آیا به رهایی می‌رسید قطعاً به آن می‌رسید این تولدها  الگویی است برای شما.
صحبت‌های راهنمای محترم همسفر خانم فاطمه:
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر، خدا را شکر می‌کنم بابت این جایگاه و اين تولد را به فال نیک می‌گیرم. اگراین خانواده محترم در این جایگاه هستند از ثمره‌های کنگره می‌باشند. برای سفر اولی‌ها و تازه واردها الگوی خوبی می‌باشند و نشان از این است که روزی هم شما این جایگاه را تجربه خواهید کرد. شخصی که به کنگره وصل شده است همیشه یک نفر منتظر ارتقا او است. امیدوار هستم که این تولدها همیشگی باشد. این تولد بزرگ را در راس به جناب مهندس و راهنمای بزرگوار آقا مرتضی و مسافر محترم آقا ابراهیم تبریک می‌گویم. خانم مریم با ادب و ماخوذ به آداب کنگره است. بسیار فردی ساده و فرمان‌بردار است و در امتحانات شعبه همیشه از نفرات اول بوده است. از صبر و الگوی منظم ایشان درس می‌گیرم شال خدمتی را انشالله در آینده به گردن ایشان می بینم و به او افتخار می‌کنم.

تایپ: مسافر محمد و مسافر سعادت
عکس: مسافر حمید
تنظیم و ارسال مسافر مهرداد
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .