در ناامیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است
سختیهایی که به انسان تحمیل میشود؛ 1- به خاطر آموزش 2- به خاطر مجازات است. وقتی که انسان میخواهد آموزش ببیند در کنارش هم باید سختیهایی را تحمل کند؛ مانند یک رهجویی که وارد کنگره میشود و میخواهد آموزش ببیند و درمان شود؛ باید فرمانبردار راهنمایش باشد، سیدیها را بنویسد، سر وقت در شعبه حاضر شود؛ به قول معروف باید کفشهای آهنین را به پا کند و قدم در این راه گذارد و این سختیها است که باعث رشد و تکامل انسان میشود و انسان از زندگی خود لذت می برد؛ مانند رودخانهای که بر سر راهش سنگهایی قرار دارد که باعث میشود صدای آب زیباتر شود.
اما مجازات زمانی که انسان برای رسیدن به خواستههایش از راه کج و ضدارزشھا برود، شاید به خواستهاش برسد؛ اما به آسایش و آرامش نخواهد رسید. زمانی انسان دچار ناامیدی میشود که نفس اماره بر فرمانروای عقل پیروز شود و باعث شود، انسان نتواند مثلث دانایی خود را که آموزش، تفکر و تجربه است، را رشد و ارتقاء دهد؛ چون ناامیدی باعث دوری از جمع و باعث گوشهگیری فرد میشود؛ در حالی که ما میدانیم که آموزش در جمع اتفاق میافتد، شاید تفکر و تجربه به تنهایی صورت گیرد؛ اما آموزش را نه.
همچنین میدانیم که انسان از اندیشه سرچشمه میگیرد و خداوند این موهبت را در اختیار انسان قرار داده است. انسان اگر میخواهد چیزی را به دست آورد؛ باید آن را در ذهن خود تصور کند اگر به چیز مثبت تفکر و اندیشه کنیم میشود امیدواری و قطعاً به آن خواهیم رسید؛ ولی اگر به دید منفی نگاه کند، میشود ناامیدی و هرگز به آن نمیرسیم.
ناامیدی باعث میشود انسان دست به تجربه نزند، ما خیلی از چیزهایی را که به دست آوردهایم و میخواهیم به دست بیاوریم با تجربه، آموزش و خطا کردن بوده است. حضرت علی (ع) میفرمایند: آن کس که دو روزش یکسان باشد متضرر شده است. انسان نباید، دچار سکون شود اگر دچار سکون شد، جزء تخریب و سقوط برای انسان ندارد؛ چون رشد و تکامل انسانها با هر حرکت شکل میگیرد.
هستی در هستی ما است؛ یعنی آنچه که در طبیعت است در من هم وجود دارد. در طبیعت چشمههای جوشان و رودخانههای پر از آب زلال وجود دارد و در درون من هم عشق و محبت به هم نوع خود وجود دارد.
در طبیعت سیل، زلزله و طوفان که باعث میشود همه چیز را نابود کند وجود دارد و در درون من هم کینه و نفرت نسبت به خودم و دیگران وجود دارد. ناامیدی، کانالهای دریافت انرژی را مسدود میکند و ما را تبدیل به مرداب و لجنزار میکند و خیلی از احساسات را نمیتوانیم دریافت کنیم و به دیگران هم منتقل کنیم.
ما باید قدر هر لحظه زندگی کردن خود را بدانیم، همچنین بدانیم که همیشه مشکلات و ناکامیهایی در زندگیمان وجود دارد، ما باید از آنها درس بگیریم نه اینکه باعث شود چیزهای دیگری هم از دست بدهیم.
منبع:سی دی ناامیدی
نویسنده و ویرایش: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
ارسال: همسفر فاطمه.ا دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
121