سلام دوستان پروین هستم یک همسفر
خدا را شکر میکنم که در مسیر کنگره ۶۰ قرار گرفتم تا آموزش بگیرم. هدف از تاسیس کنگره ۶۰ درمان اعتیاد است. اعتیاد جایگزینی مواد مخدر بیرونی به جای مخدرهای طبیعی بدن است. وقتی جسم از تعادل طبیعی خارج شود، بر روی افکار و اندیشه و خلق و خوی شخص اثر میگزارد، در نتیجه مثلث درمان شامل جسم، روان و جهانبینی است. درمان جسم با دارو، درمان تفکر و اندیشه با جهانبینی امکان پذیر است، موقعی که جسم و جهانبینی درمان شد، خلق و خو یا همان روان هم به تعادل میرسد.
وادیهای کتاب عشق، راه و رسم زندگی کردن را نشان میدهند. وادیها دریچهای هستند برای بهتر دیدن جهان درون و بیرون یا به دیگر سخن، وادیها جهانبینی انسان را رشد میدهند و کمک میکنند تا انسان مسیر زندگی را طوری طی کند که هم خودش در آرامش باشد و هم آرامش دیگران را از بین نبرد.
قرار بر این است که تاثیر وادی یازدهم (چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس میرسند) بر روی من چیست؟ را توضیح دهم. از ده وادی قبلی آموزش گرفتم، تا حدودی آموختم که برای انجام هر کاری باید اول خوب تفکر کنم و جوانب کار، را بررسی نمایم. وادی دوم به من یادآور میشود که من ارزشمند هستم و باید برای خودم ارزش قائل شوم و همینطور وادیها را ادامه دادم تا به وادی یازدهم رسیدم.
انسان برای این که چشمه جوشان باشد باید، مانند چشمه دو ویژگی داشته باشد، یکی از ویژگیهای چشمه منبع آب و ویژگی دیگر اختلاف ارتفاع منبع آب از دهانه چشمه هست که به آن اختلاف پتانسیل نیز میگویند، اختلاف پتانسیل باعث میگردد آب با فشار از دهانه چشمه بیرون بیاید، اگر این اختلاف پتانسیل نبود، چشمه جوشان نمیشد.
خلقت من انسان طوری هست که بدی و خوبی در وجودم نهادینه شده، با اختیاری که قدرت مطلق به من داده، خودم راه و مسیر زندگیم را انتخاب میکنم و خوب میدانم که همیشه و در هر لحظه بر سر یک دو راهی قرار دارم، یک راه اهریمنی و یک راه الهی، برای رفتن در مسیر الهی باید تزکیه و پالایش کنم و فرمانهای الهی را که عبارتند از (دروغ نگو، دزدی نکن، رشوه نگیر، رشوه نده، مال یتیمان را نخور، غیبت نکن، قضاوت نکن، در امور دیگران تجسس نکن، گمان بد مبر و...) که مورد قبول تمام ادیان الهی هستند اجرا نمایم و بدانم که سر پیچی از این قوانین قدم گذاشتن در راه اهریمن است.
همه انسانها مانند چشمه آب هستند، ولی کیفیت آب آنها به مراتب به نفس آنها بستگی دارد، بعضی از چشمهها خشک و خنثی، بعضیها آب زهرآگین و بعضی دیگر آب زلال و گوارا دارند.
دوری از ضد ارزشها و مخربها و رفتن به سمت نور و روشناییها، قرار گرفتن در مسیر معرفت و دانایی، چشمه وجودی انسان را پر میکند. انسانی که در مرتبه دانایی موثر قرار بگیرد، میداند که هر دریافتی، باز پرداختی دارد، باز پرداخت میتواند مادی یا معنوی باشد.
خدا را شکر میکنم که شاگرد مکتب کنگره ۶۰ هستم تا آموزش بگیرم، این وادی هم مثل سایر وادیها نکات بسیار ارزشمندی به من میآموزد، اول این که سکون بر هیچ موجودی جایز نیست، تا زنده هستم باید بیاموزم، تا چشمه وجودی خود را با تزکیه و پالایش پر از دانایی نمایم و هر لحظه مراقب باشم، که اسیر وسوسههای فریبنده شیطان نشوم. وظیفه خودم میدانم تا آنجا که برایم مقدور باشد، چه مادی و چه معنوی در راه پیشبرد اهداف کنگره ۶۰ تلاش کنم تا شاید ذرهای از آن چه کنگره به من داده جبران نمایم و آرامش امروزم را مدیون آموزشهای کنگره هستم.
دانستم که افراط و تفریط در هر زمینهای، کار نیروهای اهریمنی است. تعادل در هر موردی پسندیده میباشد. باید برای ارتقاء سطح دانش و آگاهی خود کوشش نمایم تا آنجا که توان دارم چون بحری خروشان باشم و در مقابل سختیهای زندگی، ایستادگی کنم و میدانم هر قفلی کلیدی دارد و باز کردن هر قفل من را توانمندتر و سرسختتر کرده و از هر مشکلی که برایم پیش میآید، آموزش میگیرم و مشکلات را رحمت خدا میدانم. از استاد بزرگوارم آقای مهندس حسین دژاکام از این که به من فرصت خدمتگزاری دادن سپاسگزارم.
سلام دوستان مهین هستم یک همسفر
در ابتدا خداوند را سپاسگزارم که در کنگره ۶۰ هستم. آنچه از وادی یازدهم برداشت کردهام برای شما عزیزان مینویسم. انسان وقتی که پا به عرصه حیات میگذارد مشکلات و مصائب زیادی در سر راهش قرار میگیرد و برای اینکه ساخته شود باید یکییکی آنها را حل کند و پشت سر بگذارد. از تمام سنگلاخها و گذرگاهها عبور کند تا بتواند به دریا و سپس به اقیانوس برسد؛ چون مسیر تکامل و مسیر زندگی این طور است.
به چندنکته از آنچه برداشت کردهام اشاره میکنم: در هستی تعادل قانون است ولی افراط و تفریط خواست نیروهای منفی و اهریمنی است. در هر زمینهای که بخواهیم حساب کنیم، به همین دلیل درهای الهامات خیر و برکات الهی بر روی بندگان بسته میشود و نیروهای منفی انسان را بطرف کارهای ضد ارزشی هدایت میکنند، مثل مصرف مواد مخدر و یا هرکار ضدارزشی دیگر، البته با پوششی خیلی زیبا و مکارانه و در اینجاست که بهترین و متفکرترین انسانها را به ذلت و خواری میکشاند، با انواع و اقسام روشها.
البته خداوند دانا و تواناست، ولی این نیروهای منفی باید باشند چون مکمل هستی میباشند، تا من انسان به آن درجه از فهم و شعور برسم و بتوانم راه غلط و درست را تشخیص بدهم و آن راهی که درست است پیش بگیرم و راه صراط مستقیم را انتخاب کنم و از قوانین الهی پیروی کنم و همیشه متکی به خداوند باشم و بدانم او مرا آفریده و از فرامینش اطاعت کنم. او میتواند مرا از ظلمت و تاریکی نجات دهد و به من آرامش و آسایش بدهد و با اجرای فرامینش من به سمت نور هدایت میشوم.
اگر بخواهم صفت زشت گذشته خودم را تغییر دهم باید حسم را عوض کنم آن هم با تهذیب اخلاق و یا پالایش به مفهوم تزکیه، تفکر سالم، ایمان سالم، عمل سالم، حس سالم، عقل سالم و عشق سالم، همراه با آموزش و تجربه مفید که همه اینها را در طول زمان و به آرامی فرا میگیرم.
اگر بخواهیم چشمه جوشان شویم باید اختلاف پتانسیل را در خود بوجود بیاوریم و همیشه در حال باز پرداخت آنچه دریافت نمودهایم باشیم چه مادی و چه معنوی (حداقل زکات آن) تا همیشه چشمهای زلال و سرشار از انرژی باشیم.
در انتها ازجناب مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم بخاطر این همه آموزش ناب که به من دادهاند و سلامتی و موفقیت برایش آرزومندم.
رابط خبری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون سوم )
ویراستاری و ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی باغستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
53