در سیدی ابلیس از روابط ما با دیگران صحبت میشود؛ ارتباطی که ما، یا بهتر بگویم من، با دیگران دارم، ساخته و پرداختهی نوع تفکرات من درباره دیگران است. احتمالا برایمان اتفاق افتاده است که در جمع دوستان باشیم و یک نفر که افکار و اعتقاداتش با من یا ما هماهنگ نیست، به جمع اضافه شود و از آمدن آن شخص احساس خوبی پیدا نکنیم و به یاد شعر «ابلیس کی گذاشت که ما بندگی کنیم * یک سر نشد که بیسر خر زندگی کنیم» بیفتیم. در واقع، ابلیس همان جن درون ماست که تفکرات و ساختاری را که ما از دیگران در ذهن خود ساختهایم، بیدار میکند و با قضاوت کردن دیگران، لحظات خوب باهمبودن را خراب میکند و باعث خدشهدار شدن احساساتمان میشود. گاهی باید برای خواباندن ابلیس، لالایی خواند و این لالایی، تقویت فضایل اخلاقی است که باعث بهبود روابط ما میشود.
اگر برای این روابط مثلثی را ترسیم کنیم، یک ضلع آن من هستم؛ ضلع دیگر طرف مقابل (پدر، مادر، فرزند، دوست، استاد یا هر کسی که با او در ارتباط هستیم) و ضلع آخر، روابط ما است. فضای داخل مثلث بستگی به نوع دیدگاه و عملکرد ما دارد که میتوانیم این فضا را به فضایی مسموم و آلوده تبدیل کنیم و از گفتگو و همنشینی با آنان احساس کسالت به ما دست بدهد، یا بالعکس؛ یعنی، به فضایی سرشار از انرژی و لذت و شعف، تبدیل نمائیم. آنچه پدیدآورندهی این فضا است، نوع تفکرات من است که سازندهی نوع تصورات من در مورد دیگران است.
آنچه مسلم است این است که خداوند فطرت همه انسانها را پاک آفریدهاست؛ اما این ما هستیم که با جهالت خود گاهی باعث آسیب به دیگران از لحاظ روانی و احساسی و گاهی مادی میشویم و باعث تخریب دنیا و آبادانی دیگران میشویم. تقویت فضایل اخلاقی در بهبود روابط ما نقش بسزایی دارد. برای حفظ روابط باید در احترام گذاشتن به دیگران، رازداری، عدم تجسس در امور فردی اشخاص، پرهیز از دروغ و غیبت و آنچه تمام ادیان در رعایت آن توصیه کردهاند، بکوشیم.
در روابط باید مدنظر داشته باشیم که صحبت کردن در مورد نقاط مشترکمان باعث تقویت روابط و صحبت در مورد نقاط ضعف دیگران باعث کدورت میشود، چون به هر درجهای از دانایی برسیم، کامل نیستیم و همواره باید تلاش در رفع نواقص خود کنیم تا در هر اجتماعی جایگاهی داشته باشیم. مولانا برای رسیدن به یک زندگی سالم و ایدهآل، چهار اصل را مورد توجه قرار داده است: اول، به بیثباتیها و متغیرها توجه داشته باشیم و بدانیم که در جهان هیچ چیز دارای ثبات نیست و هر لحظه امکان تغییر در روابط وجود دارد؛ پس از لحظات زندگی لذت ببریم. دوم، عدم مقایسهی زندگی خود و دیگران، برای خود زندگی کنیم نه برای دیگران. سوم، بهدنبال تاییدطلبی نباشیم و هیچ کاری را برای تایید شدن انجام ندهیم چون تایید و انتقاد دیگران، دو روی یک سکه است و چهارم، بدانیم محدودیت و کاستیها همیشه هستند و هیچگاه به تمام خواستهها نمیرسیم؛ ولی در عین حال دست از تلاش برداشتن کاری بسیار ناعاقلانه است.
نویسنده: راهنما مسافر احمد
تایپ: مسافر رضا( لژیون نهم )
ویرایش متن: همسفر امیرعلی( لژیون سوم )
ارسال:سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
618