در وادی یازدهم قانون «چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس میرسند.» مطرح میگردد. این وادی به من آموخت که بخشش را از طبیعت بیاموزم. همانطور که آب در برکه یا مرداب بماند میگندد؛ اگر دارایی که خداوند به من به امانت سپرده جاری نباشد از بین خواهد رفت. این وادی به من آموخت که اگر آرامش، خیر و برکت میخواهم باید اموالم را در راه درست جاری کنم.
در جهان هستی هیچچیز از بین نمیرود؛ زیرا همهچیز انرژی است. قطعا با بخشش این انرژی چندین برابر به زندگی من برمیگردد، آموختم اگر میخواهم به اقیانوس برسم باید چشمه جوشان باشم.
من همیشه رسیدن به عشق مطلق را اینگونه ترسیم میکنم که هر کدام از ما قطراتی هستیم که برای مدتی از اقیانوس جدا شده، حال باید راه درست را پیدا کرده تا به این اقیانوس برسیم. قطرههایی که آلوده شدهاند نمیتوانند به اقیانوس برسند؛ زیرا در مردابها و باتلاقها گرفتار میشوند. گاهی اوقات انسان به کارهای ضدارزشی آلوده شده و در باتلاق به دام میافتد. زمانی میتواند از مرداب رها شود که تصمیم بگیرد راه درست را انتخاب کند.
همیشه اعتقاد من بر این است که اگر شاگرد آماده باشد حتی در دل تاریکی و در دل مرداب؛ اگر تصمیم بگیرد که در راه درست قدم بردارد معلم از راه میرسد به قول معروف صدای پای استاد را شنیده و راه نمایان میشود.
هر انسانی زمانی میتواند آسودهتر از تاریکیها رهایی یابد که بخشش را بیاموزد؛ زیرا درون انسانی که از مال خود بخشیده تغییر جایگاه شکل میگیرد. در اثر ایجاد اختلاف پتانسیل ناشی از این تغییر جایگاه، انرژی به وجود میآید. این انرژی که در مسیر درست بدست آمده، بسیار ارزشمند است و کمک میکند انسان در مسیر صراط مستقیم حرکت کند و مثل رود خروشان و چشمه جوشان باشد.
این را بدون اغراق میگویم: از زمانی که عضو لژیون سردار شدهام برکتی به زندگیام سرازیر شده که هر چقدر خرج میکنم برکت آن به سرعت در زندگیام جاری میگردد و تمام شدنی نیست. در گذشته پول را با ترس و دلهره خرج میکردم؛ اما بعد از عضو شدن در لژیون سردار با عشق و با خیال راحت خرید میکنم. میدانم انرژی حاصل از خدمت مالی، برکت را در جای جای زندگیام ساری میگرداند.
اکنون وادی یازدهم را با دل و جان درک میکنم که هر چه با عشق جاری شود انرژی وصف ناشدنی در پی دارد که حاصل آن معجزاتی است که شخصا با تمام وجود شاهد آنها بودم.
من انسان بخشندهای نبودم زمانی که تصمیم گرفتم بخشندگی و انفاق را تمرین کنم و مثل رودی جاری شوم، به محض اینکه نیت کردم باورتان نمیشود که به صورت معجزهآسایی مبلغ مورد نیازم برای شرکت در جشن گلریزان جفت و جور شد. بسیار خوشحالم که خداوند به من لیاقت داد تا به اعضاء لژیون سردار بپیوندم.
من میدانم هستی و کنگره به پول من هیچ احتیاجی ندارد؛ چرا که قدرت مطلق که صاحب هستی است، سرچشمه ثروت و بینیاز میباشد. او همه چیز به من بخشیده و من را میآزماید که آیا صفت بخشندگی دارم؟ آیا میتوانم مثل رودی جاری شوم که هم خیر برسانم و هم به خزانه خیر نزدیک شوم؟ زمانی میتوانم به چشمه جوشان و رود خروشان تبدیل شوم که صفت بخشندگی، مهربانی و عشق در وجودم و در کل زندگیام نهادینه گردد.
از زمانی که عضو لژیون سردار شدهام انسانها را هم راحت میبخشم و هم از آرامش بیشتری برخوردار هستم. هر موقع از همسرم پول بخواهم بدون چون و چرا دریافت میکنم در صورتی که قبلا این گونه نبود؛ بنابراین گویی قانون اصلی خلقت به زبان بیزبانی چنین بیان میکند: کسانی که همیشه در حال بازپرداخت آنچه که دریافت نمودهاند هستند، چه مادی و چه معنوی (حداقل زکات آن)؛ همیشه مانند چشمهای زلال و سرشار از انرژی و شادی و شعف هستند و کسانی که هر چه دریافت مینمایند، هیچگونه بازپرداختی ندارند و همه چیز را برای خود و یا خانواده خود میخواهند، گویی تبدیل به شورهزار یا کویری میشوند که هیچگونه روئیدنی در آن نمیروید و همیشه در گرمای کویر منتظر طوفانهای شن هستند؛ چون گیاهی نکاشتهاند که از طوفان شن جلوگیری نماید.
همانگونه که چشمهها منابع آبی بسیار متفاوتی دارند، انسانها نیز دقیقا دارای مراتب دانایی گوناگونی هستند و ما بایستی با دریافت دانش و آگاهی لازم و پیروی از قوانین، مرتبا منابع ذخیره شده درون خود را زیاد و با حرکتها و جهشهای لازم ایجاد انرژی نمائیم تا تبدیل به چشمهای جوشان گردیم.
نویسنده: همسفر ندا رهجوی راهنما همسفر سعیده (لژیون دوازدهم)
ویراستاری: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا لژیون (پانزدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
143