به نام قدرت مطلق الله
خاطره اولین باری که وارد کنگره شدم از یکدنیای تاریک، بیروح با کوله باری از نامیدی و قلب شکسته آمدم؛ چون من یک مادر همسفر هستم. میدیدم فرزندم به دنیای تاریکی میرود و من نمیتوانستم کاری برایش انجام دهم.
اولینبار همسفرمحدثه با صبر و شکیبایی به من مشاوره داد و موضوع اعتیاد و کنگره را برایم توضیح داد. بعد از گذشت دو سال با فراز نشیبهای فراوانی که داشتیم توانستیم به رهای برسیم. توانستیم تا حدودی به آگاهی و دانش برسیم. در کنگره فهمیدم که چگونه با مسافرم برخورد کنم. محیط آرام برایش محیا کنم تا بتواند با آرامش به این راه ادامه دهد. خدا را شاکرم که این اذن برایم صادر شد تا در این مکان مقدس حضور داشته باشم.
از خدا میخواهم در این راه مستدام بمانم. در مسیر زندگی موانع زیادی هست؛ اگر انسان دانا باشد و مثل چشمه جوشان در حرکت باشد از این موانع عبور میکند، برای اینکه به چشمه جوشان تبدیل شود؛ باید دنبال کسب علم و آگاهی باشد. ما برای زیستن؛ باید ارزش قائل شویم و قدر چیزهایی که داریم را بدانیم. در آخر از راهنمایم همسفر فاطمه تشکر میکنم که صبری که داشتند و من را تحمل کردند تا من در این راه بمانم. از همینجا از ایشان خیلی سپاسگزارم که راهوروش زندگی را به من آموخت. امیدوارم همه مسافران به رهایی ناب برسند و مسافر من هم در این راه پایدار بماند.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ویرایش، ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائمشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
38