English Version
This Site Is Available In English

انرژی از حرکت در مسیر ارزش ها بوجود می آید

انرژی از حرکت در مسیر ارزش ها بوجود می آید

جلسه ششم از دوره اول سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی راهنما مسافر امید، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر رامین، با دستور جلسه «وادی یازدهم و تأثیر آن روی من» سه شنبه ۲۰ آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان امید هستم مسافر.
خدارا شکرگزار هستم که بین شما بزرگواران قرار دارم و این توفیق نصیب من شده است که بتوانم روی این صندلی بنشینم، از آقا پژمان راهنمای خوب و ایجنت محترم شعبه تشکر می‌کنم که اجازه دادند من در این جایگاه باشم و آموزش بگیرم.
ابتدا می‌خواهم هفته بنیان را خدمت جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان، دیده‌بانان و تمامی اعضای کنگره 60 در سراسر کشور و دنیا تبریک بگویم.
یک لحظه با خود فکر می‌کردم که اگر آقای مهندس این متد را کشف نمی‌کردند، یا کشف می‌کردند و برای خودشان نگه می‌داشتند، الان من کجا بودم؟ از این بابت خدا را سپاسگزارم که با آموزش‌های کنگره دارم به تعادل می‌رسم.
و اما در مورد دستور جلسه وادی یازدهم و تاثیر آن بر روی من، وادی یازدهم می‌گوید: چشمه‌های جوشان و رود خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌ریزند.
اول من باید بفهمم که این یعنی چه؟ می گوید چشمه جوشان اگر بخواهد وجود داشته باشد به دو پارامتر حتماً احتیاج دارد: 1) منبع آب است، که معمولاً از باران یا از سیلاب ها تأمین می‌شود.
2) اختلاف پتانسیل یا اختلاف ارتفاع است، که باعث انرژی می‌شود و آن آب از دهانه چشمه بیرون بیاید و همین چشمه را اگر بخواهیم در مورد انسان‌ها توصیفش کنیم و روی انسان پیاده کنیم، که انسان هم اول به منابع اطلاعاتی احتیاج دارد و به دانایی، که بتواند انرژی کسب کند و این انرژی در انسان می‌تواند در دو جهت باشد.
یکی انرژی است، که انسان می‌تواند از ضد ارزش‌ها کسب کند، خوب من امید یک زمانی تریاک مصرف می‌کردم و به قولی از آن انرژی می‌گرفتم البته با جهل و نادانی قبلی، ولی این انرژی منفی بود و نشانه‌اش این بود که همش با ترس و دلهره بودم، یعنی اگر بخواهم خودم را نگاه کنم، اگر می خواستم بروم در خانه ساقی ترس داشتم، مواد می‌گرفتم دستم ترس داشتم، می‌خواستم بروم جایی که مصرف می‌کنم باز هم ترس داشتم، مصرف می‌کردم باز هم ترس داشتم و وقتی که مصرف می‌کردم و دیگر چیزی نداشتم باز هم ترس داشتم، یعنی بارها و بارها برای من اتفاق افتاده بود، که مصرف کرده بودم و داشتم می‌آمدم خانه، ماشین پاسگاه سرراه من بود، و من اگر می‌توانستم راهم را عوض می‌کردم در صورتی که موادی همراهم نبود انرژی داشتم اما ترس و دلهره هم بود.

و اما در جهت دیگر انرژی مثبت است و این انرژی از حرکت در مسیر ارزش‌ها به وجود می‌آید و باعث صعود انسان می‌شود، و این انرژی زمانی برای من اتفاق افتاد که با کنگره آشنا شدم، آمدم از اطلاعات ناب کنگره استفاده کردم و آموزش گرفتم و راهنما من را راهنمایی کرد و شروع به سی دی نوشتن کردم، این‌ها هنوز برای من منبع اطلاعاتی هستند و این انرژی که به دست آوردم در تغییر جایگاه بوده است، سفر اولی بودم و چند وقتی که گذشت شدم میکروفون گردان، این خودش انرژی به من داد و یک شعفی در من به وجود آورد، بعد از میکروفون گردان شدم مهماندار و بعد مسئول پذیرایی و دبیر و بعد نگهبان، همینجوری که می آییم بالا انسان از این‌ها انرژی کسب می‌کند و از آنها اطلاعات می‌گیرد.
من چرا وارد کنگره شده‌ام؟ مقصدم کجاست؟ مقصدم آرامش است و تعادل در زندگی، خوب می‌آیم کنگره همه این‌ها را آموزش می‌گیرم و بعد آنها را کاربردی می‌کنم، و در زندگی ام اجرا می‌کنم، در کنگره آموزش می‌گیرم و در کارم، روابطم، صحبت کردنم و درهمه کارهای بیرون از کنگره اجرایشان می‌کنم، پس این یک چشمه جوشان است و در ادامه این جوشش تبدیل به یک رود خروشان می شود.
اگر بخواهم نمونه‌ای دیگر بگویم، راهنماها هستند که خودشان چشمه بودند، لژیون زدند و رهجو گرفتند و سپس رهجوها در سفر اول تمام خدمتگزار شدند و مقاطع بالا تر، این روند همینجور به هم پیوند می‌خورد و می‌شود یک رود خروشان و همه به بحر و اقیانوس می‌رسند، به آن آرامش و تعادل می‌رسند و انشاالله همه ما به این بحر و اقیانوس برسیم و بتوانیم در زندگیمان از آن چیزی که لایقش هستیم و آرزوی زندگی ما است برخوردار باشیم.
خیلی ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.
عکاس و تایپ گزارش: مسافر حمید
ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .