ما را یادی نمودی و از اینکه تکیه بر یک پته زرشکی زرنگار داده بودیم برخاستیم و دیدیم بوی آشناست. دوستی که آمده و بو آشناست پس خشنود میشویم. در واقع این جمله به روابط فی مابین ما در تمام اجتماعات و در تمام شرایط زندگی نگاه میکند. تمام روابط ما با تمام روابط زندگی یک مثلث را تشکیل میدهد. یک ضلع مثلث من هستم یک ضلع تو ( شامل دوست، خواهر،برادر، شوهر، زن، پدر، مادر، شاگردها در لژیون و... ) هستی و یک ضلع روابط بین ماست. در مثلث فضایی وجود دارد. فضای آن مربوط به آن است که ما چگونه عمل میکنیم. گاهی در فضای مثلث یک فاجعه وجود دارد در نتیجه از دیدن هم منزجر میشویم و هیچ لذتی نمیبریم. برای اینکه از این فضا لذت ببریم باید این موارد را در روابطمان رعایت کنیم:۱- از هیچ کس غیبت نکنیم که شروع به سمپاشی فضا میشود و گمان بد نبریم و تجسس نکنیم. ۲- گله و شکایت نکنیم مثلا چرا من را مسخره کردی و... ۳- انتقاد نکنیم مثلا نگوییم چرا پیراهنت گشاد یا تنگ است. ۴- بازخواست و بازجویی نکنیم مثلا پدر گوشی دختر یا پسر را نگاه میکند.۵- لجبازی و قهر کردن کنار گذاشته شود. ۶- سخن چینی انجام ندهیم. پس برای بهبود این فضا ما باید روی نقاط مشترک کار کنیم. مثلا اگر او گلابی دوست دارد در این مورد صحبت کن اگر دوست ندارد صحبت نکن. برای اینکه بفهمیم اینها چه هستند مولانا ۴ اصل برای آرامش داشتن معرفی کرده است: ۱) اصل بی ثباتی: باید بدانیم تنها چیزی که ثبات دارد بیثباتی است یعنی در سیستم هستی هیچ چیزی ثابت نیست و همه چیز متغیر است. تو میخواهی همه چیز را ثابت نگه داری ولی توان آن را نداری و چون نمیتوانی ثابت نگه داری دچار رنج و عذاب و پریشانی میشوی. مثلا می خواهیم دوست یا عزیزان مان را ثابت نگه داریم نه بالاخره آنها تغییر میکنند و ممکن است بروند باید از همان لحظه استفاده کنیم. ۲) هرگز خودمان را با کسی مقایسه نکنیم ک این بلای جان همه انسان هاست. در واقع اکثر ما همیشه پشت سرمان را نگاه نمیکنیم و مدام جلو را نگاه میکنیم در زندگی میلیونها نفر از ما جلوترند و ما دائم تلاش میکنیم که از آنها جلو بزنیم و به پشت سر نگاه نمیکنیم برای همین همیشه در رنج و عذاب هستیم. ۳) دربند توجه و توصیف دیگران نباش: بعضي از انسانها میخواهند دیگران از آنها تعریف کنند که تو چقدر خوبی، چقدر خوب شعر میخوانی، نقاشی میکنی. وقتی دیگران از ما تعریف میکنند انرژی میگیریم و وقتی تعریف و توصیف نمیکنند ناراحت میشویم در واقع خودمان را به دست دیگران داده ایم. نباید منتظر باشیم که دیگران از ما تعریف کنند. ۴) زندگی چیزی نیست که همه چیز را با هم به همه کس بدهد. آن یکی خر داشت پالانش نبود. یافت پالان، گرگ خر را ربود. یکسری چیزها را دارید یکسری چیزها را ندارید یکسری چیزها را بدست میآوریم و یکسری چیزها را از دست میدهیم. محدودیت و آزادی با هم هستند. در زندگی سیستمی نداریم ک همه چیز را با هم به همه کس بدهند هم خدا را بخواهد و هم خرما را. پس اگر این موارد را رعایت کنیم بوی خوش آشنا به مشام ما میرسد ولی حال اگر تو همه را رعایت کردی ولی طرف مقابل رعایت نکرد، یک جمله بسیار کارآمد در اینجا این است که میگویند با نادانان سخن مگو. پس با او کمتر سخن بگو. شاد بودن و غمگین بودن ما تحت تاثیر یکسری مواد بیوشیمیایی (همان سیستم ایکس) است. وقتی خوشحال میشویم هورمون سروتونین ترشح میشود و وقتی ناراحت میشویم هورمون کورتیزول. چیزی که باعث میشود ک هورمونها کورتیزول ترشح کنند یا سروتونین همان رفتار و کردار است که اگر فردی وارد بشود ورود او باعث میشود که ما خوشحال یا ناراحت شویم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر حدیقه لژیون (چهارم)
رابط خبری: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر حدیقه لژیون (چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر حدیقه لژیون (چهارم)
همسفران نمایندگی گرگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
57