English Version
This Site Is Available In English

داشتن اختیار ارزشمند است

داشتن اختیار ارزشمند است

چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند. وقتی اسم چشمه می‌آید شفافیت و زلالی یک آب روان به تصویر کشیده می‌شود و این سوال در ذهن من جرقه می‌زند که آیا آب این چشمه از سرچشمه زلال بوده است؟ برای خودم جواب دادم بله. آب هیچ چشمه‌ای آلوده نیست وقتی خارج می‌شود بنا به مسیری که طی می‌کنی گاه آلوده و گاه زلال و شفاف است؛ این تقدیر رودهایی است که از جوشش چشمه به وجود آمده است و مقصد‌های گوناگونی خواهند داشت یکی به بحر و یکی به اقیانوس خواهد رسید. انسان به این آب مشابه است، اول زلال و شفاف است ولی مسیری که در آن به اختیار قرار می‌گیرد بسیار مهم است که آلوده بشود یا زلال و پاک بماند انسان‌ها همه پاک به دنیا می‌آیند و با انجام اعمال ارزشی و ضد‌ارزشی زلال یا آلودگی برای خود رقم می‌زنند. داشتن اختیار بسیار ارزشمند است که بهشت یا جهنم را با دست خود برای خودمان بنا کنیم. به ما الهام و القا می شود و در انجام دادن یا ندادن آن ما مختار هستیم؛ ما با قوانینی که از طرف قدرت مطلق اعلام شده است در حال زندگی کردن و آموزش دیدن هستیم.

قوانین الهی برای من به مانند تابلو‌های راهنمایی است؛ اگر درست تشخیص بدهم و درست عمل کنم به مقصد خوبی خواهم رسید‌. برای تشخیص درست و عمل به موقع، آموزش لازم است که ما گول ظاهر هرچیزی را نخوریم چرا که ظاهر و باتن هر چیزی می‌تواند کاملاً متفاوت باشد. یک انسان در طول حیات خود به خیلی چیز‌ها برای ادامه حیات نیازمند است، یکی از آن‌ها انرژی است همانگونه که در وادی یازدهم به ما آموزش می‌دهد که یک انسان برای اینکه تبدیل به یک چشمه جوشان بشود باید منابع اطلاعاتی در مسیر دانایی و اختلاف پتانسیل درونی و بیرونی داشته باشد.

من همسفر در مسیر آموزش کنگره اگر درست آموزش‌ها را کاربردی کنیم این اختلاف پتانسیل به صورت ناخودآگاه به وجود میاد؛ وقتی خدمت انجام بدم هم از نظر فیزیکی یا مالی این اختلاف به وجود می‌آید و در من انرژی حاصل می‌شود برای همین اساتید کنگره به ما مسافران و همسفران می‌گویند: خدمت کنید تا حال خوبی داشته باشید. ما بارها شاید از خارج از کنگره هم این را تجربه کرده باشیم ولی چون تعریف درستی از آن نداشتیم شاید برایمان کم‌رنگ شده باشد ولی وقتی معنی واقعی آن را درک کنیم هر لحظه منتظر یک فرصت برای انجام اعمال ارزشی، خدمتی یا مالی که در توان ما باشد، می‌شوم. شاید برای همه پیش آمده باشد که به فرد معلول یا مسنی در جابه‌جایی وسایل یا عبور از خیابان، کمک کرده باشیم و همان لحظه احساس خوبی به ما دست داده باشد ولی از نظر علمی از آن بی‌خبر بودیم و راحت از آن گذر کردیم.

من یک مثال قابل لمس زدم که یک مطلب به این سادگی چقدر می‌تواند برای ما مفید واقع بشود و ما را در مسیر تکاملی که در آن قرار داریم به خوبی یاری کند. ما در جایگاه‌های مختلفی قرار می‌گیرم و انرژی هر جایگاهی متفاوت است. اگر برای هر جایگاه عدد در نظر بگیرم و من همیشه روی یک عدد مشخصی بمانم دیگر در من انرژی به وجود نمی‌آید. چیزی که خیلی برای من جالب است این می‌باشد که وقتی کار ارزشی انجام می‌دهیم در همان زمان خوشحال و سرحال هستیم و در درون و بیرون احساس رضایت می‌کنیم اما وقتی کار ضدارزشی انجام می‌دهیم حال بدی به ما دست می‌دهد. من بارها برایم پیش آمده است زمان غیبت کردن، ضربان قلبم تند تند می‌زند و احساس خفگی می‌کنم و فکر می‌کنم که خیلی انسان بدی هستم. اگر توجه کرده باشیم کارهای ضدارزشی به ظاهر خیلی خوب است و ما را به سمت خودش جذب می‌کند ولی در دراز مدت روزگار بدی می‌تواند در انتظار ما باشد یا ما را به سکون برساند. اگر چه انسان جاری است و می‌تواند جبران کند ولی کار راحتی نیست و ممکن است سال‌های زیادی طول بکشید تا ما به آن آگاهی برسیم که خودمان را از تاریکی به روشنایی برسانیم.

نویسنده: همسفر فروزان رهجو راهنما همسفر طاهره (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجو راهنما همسفر طاهره (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی ایمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .