سلام دوستان مریم هستم یک همسفر (عضو لژیون سردار)
دستور جلسه امروز وادی یازدهم (چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس میرسند) است. من زمانی میتوانم به عنوان یک همسفر، یک مادر به یک چشمه جوشان تبدیل شوم که اول آن دانایی خود را افزایش بدهم و با افزایش دانایی بدانم ارزشها و ضدارزشها کدام هستند. من با افزایش دانایی میتوانم وادی اول تفکر را انجام بدهم و خواستهام را مشخص کنم و بعد وادی هشتم حرکت را انجام بدهم. موقعی که تفکر سالم داشته باشم، خواسته درست داشته باشم؛ مسلماً از چشمه جوشان تبدیل به رود خروشان میشوم و شروع به حرکت میکنم تا به آن بحر و اقیانوس، قدرت مطلق که در دعاهایمان هم همیشه در کنگره میگوییم به آن مکان اولیه که از آنجا انشعاب پیدا کردهایم برسیم. تاثیری که وادی یازدهم بر روی من همسفر دارد. الان من دارم وادی یازدهم را مینویسم به عنوان ۳۰ سیدی سفر دوم و واقعاً این ارتباطی که بین دستور جلسه امروز و نوشتن وادی هست، بدون دلیل نیست؛ چون یک مدتی راکت مانده بودم به عنوان یک سفر دومی و دلیلش را نمیدانستم، شاید آن نیروهای منفی که به عنوان نیروهای مکمل که همیشه باید در زندگی و وجود ما و صور پنهان ما وجود داشته باشند تا ما بتوانیم آموزش بگیریم و افزایش دانایی داشته باشیم. الان که دارم میبینم تاثیری که وادی یازدهم روی من دارد من را از آن راکت بودن در میآورد تا بتوانم به آن تجربهای که باید برسم و به آن آموزش و دانایی که باید برسم. قطعاً تلاش میکنم و خدا را شکر به این پی بردم که اگر حرکت نکنم، اگر خودم را طبق آن خواسته درستی که برای خود معلوم کردهام و تفکری که باید انجام بدهم، وفق ندهم و حرکت نکنم به هیچ جایی نمیرسم. علاوه بر اینکه حال خوبم را از دست میدهم، روزبهروز حالم خرابتر میشود، فرقی نمیکند بیرون از کنگره باشم یا در کنگره حضور داشته باشم. بعد از اینکه ۴۰ سیدیام کامل شد مثل اینکه یک توقفی داشتم، نه سیدی مینوشتم، نه در امتحانات شرکت میکردم؛ ولی خدا را شکر این وادی یازدهم روی من تاثیر داشت و توانستم چشمه جوشان و خروشان را در خودم زنده کنم تا بتوانم هدفم را مشخص و تفکر کنم و آن انرژی که منتظر بودم دیگران به من بدهند خودم به خودم دادم و توانستم حرکت کنم. خدا را شکر که در کنگره هستم و از آموزشها میتوانم در زندگیام استفاده کنم.
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر (عضو لژیون سردار)
خداوند را شاکر هستم که یک بار دیگر به من توفیق داده شد تا در این مکان مقدس قرار بگیرم و آموزش ببینم. در مورد دستور جلسه (وادی یازدهم و تاثیر آن روی من)؛ ما با پشت سر گذاشتن ده وادی رسیدیم به وادی یازدهم و وادی یازدهم به من همسفر میگوید که باید حرکت کنی و اگر حرکتی نداشته باشم و سکون کنم، نمیتوانم به آن تغییر و آن خواستهای که درونم هست برسم. من باید با حرکت کردن در مسیر ارزشها بتوانم به آن خواستهام که رهایی، تغییر جایگاه، خدمت کردن است برسم. وقتی که دقت کردم در کتاب ۶۰ درجه، همین وادی را در کتاب ۶۰ درجه در صفحه عبور از یخبندان است. من باید بدانم که این عبور از یخبندان خیلی سخت است و خیلی ناهمواری در مسیرم هست؛ ولی چگونه میتوانم با این ناهمواریها کنار بیایم و ناهمواریها را کنار بگذارم تا به آن آرامش و آسایش برسم؟ من میتوانم با کسب دانایی، کسب انرژی مثبت و قرار گرفتن در مسیر ارزشها این ناهمواریها را در مسیر خودم هموار کنم و برای خود مثل یک چشمه جوشان و یک رود خروشان عمل کنم و اگر دقت کنیم در یکی از صفحات کتاب همین تصویر تکرار شده؛ ولی با یک معنا و مفهوم دیگری که همان رهایی است. شاید آن منطقه خیلی سرد باشد؛ ولی نشان میدهد وقتی که من تفکرم سالم باشد، حرکتم سالم باشد که در این مسیر هستم؛ قطعاً میتوانم از آن منطقه که سردسیر هست لذت کافی را ببرم و آن خواسته واقعی که در درونم است و رهایی میباشد برسم.
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر (عضو لژیون سردار)
این وادی برای من یک تلنگر است. یک پیامی دارد که از تاریکی خارج شدهام و از آن ۶۰ درجه زیر صفر به صفر نزدیک شدهام، اگر میخواهم اوج بگیرم و میخواهم حال خوبم ماندگار شود، اگر میخواهم پیشرفت کنم؛ باید مثل یک چشمه جوشان باشم و این جوشش را باید خودم داشته باشم، نباید منتظر کسی باشم تا شرایطش را برایم فراهم کند و این کار را میتوانم با حضور در کنگره، گرفتن آموزشها و اینکه اطلاعات خودم را بالا ببرم، این کار را میتوانم انجام بدم و چیزهایی را که یاد میگیرم، باید عملی کنم و بعد هم با خدمت کردن در کنگره زکات چیزهایی را که به دست آوردهام پرداخت کنم. این وادی ابتدا و انتهای راه را به من نشان میدهد. راهی که میتوانم به دریا برسم یا بین یک باتلاق راکت باشم. در این وادی از ریسمان الهی گفته شده که گفتند: ریسمان الهی چیزی نیست، جزء اینکه قوانین و فرامین که خداوند گفته را اجرا کنیم که این قوانین همان دروغ نگفتن، تهمت نزدن و غیبت نکردن و … است.
تایپ: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
76