ششمین جلسه از دور پنچم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی صبا به استادی راهنما مسافر محسن، نگهبانی مسافر رامین و دبیری مسافر مراد با دستور جلسه " وادی یازدهم و تاثیر آن روی من" روز دوشنبه ۱۹ آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم مسافر. از همه ممنون هستم و تشکر میکنم. واقعیت این است که، آقا مهدی راهنمای لژیون هفتم به بنده گفتند که: در این جایگاه بنشینم و خدمت کنم و آموزش ببینم. همیشه از مشارکت کردن و استاد جلسه بودن فراری بودم و میترسیدم وبه همین منظور، میخواستم از کتاب وادی یادداشتبرداری کنم اما تصمیم گرفتم حرف دل خودم را بگویم. در مورد وادی یازدهم باید بگویم بنده قبل از کنگره جرات نداشتم در جمعی و جایگاهی صحبت کنم و همیشه از این قضیه وحشت داشتم اما کنگره این جسارت را به بنده داد تا بتوانم در این جایگاه از تجربهام بگویم.
زمانی که وادیهای گذشته رو پشت سر میگذاریم و به وادی یازدهم میرسیم، همه در مورد جهانبینی و رشد و پیشرفت ما است. بنده فکر میکردم خیلی چیزها را یاد گرفتم اما زمانی که شرایطی پیش میآمد، میفهمیدم که هیچ چیز نمیدانم. در این وادی آموزش میبینیم و مسئولیتی را میگیریم دنبال اطلاعاتی میگردیم که به آن مسئولیت مربوط شود و همزمان از درون هم رشد کنیم. زمانی که درون خویش را از آن اطلاعات رشد بدهیم تبدیل به چشمهای میشویم و به آن آرامش خواهیم رسید. وقتی که نقطه تحمل بالا میرود کارهایی که انجام میدهیم به خاطر عشق و محبت و وجدان خودمان باشد ونه به خاطر ظاهرسازی و رضایت مردم باشد. زمانی که پلههای ترقی را در هر جایگاهی بالا برویم مثلا در کنگره یک سفر اولی سر وقت دارو بخورد و صحبتهای راهنمای خود را گوش کند همان چشمهای است که کمکم از درون شروع به جوشش میکند.
امروز در ساختمان سیمرغ بودم که تابلویی را دیدم که نوشته بود در تاریکی همه مثل هم هستیم پس سعی کنیم قضاوت نکنیم. درون تاریکی همه ما گرههایی داریم، درکنگره یاد گرفتم روی خودم تمرکز کنم و مشکلات خودم را حل کنم و خودم را تقویت کنم و به آن آرامش و بحر رسیدم. ممنونم که به صحبتهایم گوش کردید.
عکس: مسافر ابوالفضل
ویرایش و ارسال: مسافر حبیب
خدمتگزاران سایت نمایندگی صبا
- تعداد بازدید از این مطلب :
87