جلسه دهم از دوره شصتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی پروین اعتصامی اراک با استادی راهنما همسفر ژاله، نگهبانی موقت همسفر مریم و دبیری موقت همسفر مریم با دستور جلسه «وادی یازدهم (چشمههای جوشان ورودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱۹ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
از آقای مهندس تشکر میکنم من قبل از کنگره۶۰ بهجایی رسیده بودم که واقعاً در یک حصار نامرئی خودم را زندانی کرده بودم؛ حتی با عزیزان خودم هم نمیتوانستم ارتباط حسی بگیرم؛ ولی الآن واقعاً میگویم برای دیدن تکتک شما که قوموخویش من نیستید خیلی دلتنگ بودم و امروز خیلی خوشحالم که در این نمایندگی هستم. یک تشکر ویژه هم میکنم از راهنمای خوبم همسفر مهری که رد پای آموزش ایشان همهجا در زندگی من دیده میشود. در ابتدا به همسفرانی که در آزمون راهنمایی موفق شدند تبریک میگویم؛ همچنین به راهنماهایشان نیز تبریک میگویم. ما باهم دیگر یک سفر چهاردهماهه را شروع کرده بودیم و همانطوری که وادی یازدهم میگوید خدمتی که داوطلبانه باشد؛ باعث میشود انرژی مضاعفی را کسب کنی.این انرژی مضاعف من هم دریافت میکنم از وجود تکتک شما و این را از عمق وجودم میگویم.
وقتیکه اسم تکتک شمارا دیدم که قبولشدهاید؛ واقعاً از صمیم قلبم خوشحال شدم. امیدوارم که زودتر شالهایتان را بگیرید و مسیر خدمت برایتان هموار باشد. دستور جلسهی امروز وادی یازدهم که میگوید «چشمههای جوشان ورودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند» و یک جای دیگر هم میگوید فاضلابهای جوشان به باتلاق میریزند. ابتدای وادی میگوید که انسان با دو ویژگی خوبی و بدی خلقشده است. اواسط وادی در مورد قوانین الهی میگوید که یک سری قوانین هستند که باید آنها را رعایت کنیم. انسان خوب این قوانین را رعایت میکند و درنهایت تبدیل به آن چشمهی جوشانی میشود که به دریا و اقیانوس میرسد. و انسان بد انسانی است که این قوانین را به نفع خودش مخدوش میکند و درنهایت به باتلاق و شورهزار میرسد و اینیک روند طبیعی است.
وادی یازدهم سطر به سطرش خیلی نکته دارد و شما با مشارکتهایتان در مورد نکات وادی یازدهم صحبت میکنید. من امروز میخواهم از دید خودم یکطور دیگر به وادی یازدهم نگاه کنم؛ وقتی مسیر درست باشد ما به دریا و اقیانوس میرسیم؛ وقتی مسیر نادرست باشد به باتلاق میرسیم. به نظر من یکوقتهایی برعکس هم میشود که یک چشمه یا رود در حال حرکت ممکن است در مسیرش به باتلاق برسد و یا باتلاق و فاضلابی جوشان به دریا و اقیانوس ریخته شود. وقتی این روند اتفاق میافتد آن چشمهی پاکی که وارد آب باتلاق شده است؛ بستگی به آن جوشش و انرژی که دارد از میزان آلودگی آب آن باتلاق کم میکند یا برعکس است آن فاضلاب جوشانی که وارد آب پاک میشود به میزان انرژی و جوششی که دارد در آن آب پاک، آلودگی ایجاد میکند.
یادم هست وقتی آقای مهندس در موردتقدیر صحبت میکردند یکسری از همسفرها دچار این عذاب وجدان شده بودند که پس ما در چرخههای پیشین حیاتمان انسانهای بدی بودیم که مستقیم پرت شدیم بر سر یک زندگی که کمترین مشکلش اعتیاد است و همان موقع آقای مهندس صحبت کردند و گفتند «همسفرها عذاب وجدان نداشته باشند؛ علاوه بر تقدیر، دو مؤلفهی دیگر تأثیرگذارند؛ که چگونه در این چرخه از حیات خانواده و دوستانمان را انتخاب کردیم، و این دو مؤلفه خواست و فرمان الهی است» چون برایمان مشخص نیست که طبق تقدیرمان یا خواست و فرمان الهی به این زندگی برگشتهایم؛ پس بهتر است که زاویهی دیدمان را زیباتر کنیم. ازنظر من شاید ما آدمهایی بودهایم که آن دانایی را داشتهایم.
آخر وادی در مورد مراتب دانایی صحبت میکند و میگوید انسان هرچقدر داناتر باشد و آموزش و آگاهی او بیشتر باشد، تأثیرگذاریاش روی محیط اطرافش بیشتر است؛ شاید من همسفر به آن دانایی رسیده بودم که توان کاستن از آلودگیهای زندگی را داشته باشم و خداوند به دلیل همین من را خلق کرد که بتوانم یک مقدار از آلودگیهایی که در این زندگی است را کم کنم. استاد امین میگوید: «وقتیکه جهانبینی یاد میگیرید زوم نکنید روی ایرادهای بقیه که تو این ایراد راداری یا فرد دیگر این ایراد را دارد.» در مورد این قضیه هم بهتر است که خودمان زاویه دیدمان را درست کنیم و اینگونه به قضیه نگاه کنیم و پتکی بر سر مسافرانمان نشود که این باعث میشود بین من و مسافرم فاصله بیفتد.
یک قضیه دیگر این است که میخواهم انبیاء الهی را مثال بزنم اینکه انبیاء وسط قومهایی برانگیختهشده بودند که پر از فساد و ضد ارزش و بتپرستی بوده است؛ آیا آنها هم آدمهای بدی بودهاند؟ نه، چون خداوند آن دانایی را در وجود پیامبران دیده بود میدانست که از پس اصلاح آن جامعه برمیآیند. حضرت ابراهیم، حضرت نوح، حضرت موسی و... هرکدام برای هدایت یک قوم فرستاده شدند. حضرت محمد و حضرت عیسی توانستند؛ چنان تأثیری بگذارند که دین اسلام و مسیحیت در سطر دینها قرا بگیرند. قسمت دوم وادی در مورد منابع آبی و اختلاف ارتفاع است. برای اینکه وادی یازدهم شکل بگیرد؛ باید آبی وجود داشته باشد که از زیرزمین بجوشد و به سطح زمین برسد؛ اگر جوشش در حدی باشد که آبخوری ایجاد کند که انسانها و حیوانات از آن استفاده کنند اتفاق خاصی نمیافتد.
زمانی اتفاق خاص میافتد که این آب از عمق زمین بجوشد و چشمهای از یک ارتفاعی به وجود به یاد و با سرعت زیاد از سنگلاخها عبور کند و به دریا برسد. منابع آبی در مورد انسان همان منابع اطلاعاتی است و اختلاف ارتفاع همان اختلافپتانسیل درونی و بیرونی است. برای مثال من امروز اطلاعات زیادی در مورد دستور جلسه جمعآوری کردم و سطح آگاهی من نیز زیاد شده است؛ اما برای اینکه اختلافپتانسیل درونی و بیرونی را ایجاد کنم و انرژی زیادی کسب کنم؛ باید بر بهارخوابها غلبه کنم و این اطلاعات در قالب مشارکت در اختیار دیگران بگذارم؛ اگر اینگونه باشیم باانرژی زیادی به خانه برمیگردیم؛ در غیر این صورت مانند رباتی هستم که فقط به کنگره میآیم و میروم و هیچ انرژی نیز کسب نمیکنم و درنهایت انسانی که انرژی نداشته باشد با کوچکترین تلنگری قید کنگره را میزند.
عکاس: مرزبان خبری همسفر نوشین
تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسر لیلا (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی پروین اعتصامی اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
252